مدرسه علمیه کوثر کاشان

  • تماس  

عزاداران حسینی علیه السلام همان انصار الله

27 مهر 1394 توسط یثربی

اقامه کنندگان عزاداری، انصارالله اند. بی شک یاری آل الله، یاری خداوند است. خداوند متعال در قرآن خطاب به اهل ایمان یعنی شیعیان، چنین فرمودند: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصارَ اللَّهِ»[۱] «ای کسانی که ایمان آورده اید! یاری کنندگان خدا باشید.»

امیرالمؤمنین علیه السّلام در مورد طلب یاری نمودن خدا از مسلمین می فرمایند:

«إنِّ اللهَ لَمْ یَسْتَنْصِرْکُمْ مِنْ ذُلٍّ، وَ لَمْ یَسْتَقْرِضْکُمْ مِنْ قُلٍّ بَل أرَادَ أن یَبلُوَکُم أیُّکُم أحسَنُ عَمَلاً»[۲]

«همانا خدا از روی عجز از شما طلب یاری نکرده است و از روی ناداری، درخواست قرض ننمود. بلکه اومی خواهدآزمایشتان کندکه عمل کدام یک ازشمانیکوتر است.»

شیخ صدوق در کتاب «التوحید» با ذکر حدیث بسیار مهمی به معنای اینگونه آیات الهی می پردازد. امام صادق علیه السّلام فرمودند:

«معنای رضا و غضب خدا، جنگ با خدا، اطاعت از خدا، به خشم درآوردن خدا، بیعت با خدا، یاری کردن خدا و امثال این ها به وجود اولیای خدا و برگزیدگان او ظهور می یابد؛ یعنی اطاعت از خدا اطاعت از ولی اوست. بیعت با خدا به معنای بیعت با ولی خداست، یاری کردن خدا به یاری کردن ولی او تحقق می یابد.»[۳]

از این جهت است که از یاران فداکار امام حسین علیه السّلام به یاران الهی تعبیر شده است و در زیارتنامۀ ایشان اینگونه عرض می کنیم: «السّلامُ عَلَیکُم یَا أنصارَ اللهِ»، و یا در زیارت دیگری اینگونه می خوانیم: «أشهَدُ أنّکُم أنصارُ اللهِ».

اما ما که از یاری امام حسین علیه السّلام که همان یاری خداوند است دور مانده ایم وظیفۀ ما چیست؟ وظیفۀ ما را امام زمان، منتقمِ امام حسین علیه السّلام اعلام فرموده اند آنجا که در زیارت ناحیۀ مقدسه فرمودند:

«پس اگر روزگار مرا به تأخیر انداخت و از یاری تو محروم کرد و نبودم تا با دشمنان تو جنگ کنم و با بدخواهان تو پیکار نمایم، اینک در مصیبت تو هر صبح و شام، ناله سر می دهم و به جای اشک، خون از دیده می بارم و در فاجعۀ جانگدازت اندوهگین و غمگین هستم تا در اثر بی قراری و غصه جان می دهم.»[۴]

به راستی شیعه باید این کلام امامش را قالبی از طلا بگیرد و در خانه اش نصب کند. تنها پاسخ به ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین علیه السّلام اشک و خون گریستن و اقامۀ عزای بر اوست. مولایی که ندای هل من ناصرش در گوش جهان پیچیده است و از فراسوی هر زمان و مکان گذشته است. جز این نیست که هنوز از گودی قتلگاه فریاد می زند: آیا یاری کننده ای هست تا مرا یاری کند؟ آیا غیوری هست تا از حریم رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلّم دفاع کند؟ جگرم از تشنگی می سوزد.

امام، صاحب زمان و مکان و مالک و احاطۀ بر آن دارد، لذا وقتی ندا می دهد یعنی در تمامی مراتب خلقت و زمان ها بلکه مافوق هر زمان و مکان فریاد می زند نه در برهه ای خاص از زمان و در قطعه ای خاص از مکان، زیرا ندای ولی خدا همان ندای خداوند است «هل من ناصرِ» سیدالشهداء «هل من ناصرِ» خداوند است که از زبان حجّت او یعنی لسان الله فریاد می زند و مسلّم است که ندای خدا برای افراد معدود یا زمان و یا مکان خاصی نیست. تنها مطلبی که هست اینکه در هر برهه ای از زمان، ظاهر و شکل این پاسخ عوض می شود و فی الحال طبق فرمایش امام زمان علیه السّلام پاسخ به ندای «هل من ناصر»، اقامۀ عزا وخون گریستن بر امام حسین علیه السّلام است. هر فردی که در این یاری و نصرت امام حسین علیه السّلام کوتاهی کند طبق فرمایش حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم، خداوند او را خوار خواهد کرد. والله اگر شیعه اینگونه خیال کند که ندای «هل من ناصر» امام حسین علیه السّلام تنها مربوط به دهم محرم سال۶۱ هجری بوده است؛ سخت در اشتباه است بلکه اعتقاد او اشکال دارد. بالاترین دلیل بر این مطلب این است که هنوز و هنوز انتقام خونی که خونخواه آن ذات خداوند است، گرفته نشده است. لذا هر چه که سبب فراموش نشدن این مصیبت و یادآوری این خون ریخته شده تا روز انتقام شود، نصرت و یاری امام حسین علیه السّلام است.

شیعیان! پاسخی برای ندای «هَل مِن نَاصِر» اربابتان بیابید و فکری کنید تا دیرتر از این نگشته است که وقتی دیر شد دیگر هیچ توبه ای به هیچ نحو هیچ سودی نخواهد داشت.

از همین جا مشخص می شود آنان که به اشکال تراشی در مورد عزای بر آن مظلوم  می پردازند در جبهۀ مخالف یاران سیّدالشهداء علیه السّلام قرار دارند و بدا به حالشان.

عزیز من! اینها تمثیل و تشبیه و داستان و قصّه نیست. این حقیقتی است که امام حی و زندۀ ما امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در کلام الهیشان بیان می دارند. این اعتقاد شیعه است که عزای بر آن مظلوم باید تا انتقام خون او ادامه یابد، طبق آیۀ مودّت، طبق آیۀ ذوی القربی، طبق آیات شعائر الهی، طبق تک تک آیاتی که امر به ولایت اهل البیت علیهم السّلام دارد طبق فطرت پاک و طیّبی که تا نام نامی حضرت امام «حسین» علیه السلام را می شنود ناخودآگاه آه از نهادش بلند می شود و اشک در چشمه سار چشمانش می جوشد.

۱٫ الصف: ۱۴٫

۲٫ نهج البلاغه: خ۱۸۳٫

۳٫ توحید صدوق: باب ۲۶ (باب رضاه عزوجل و سخطه).

۴٫ المزار لابن المشهدی:۵۰۱؛ بحارالأنوار:۹۸/۲۳۸ و۳۲۰

 نظر دهید »

حزن بر اهل بیت علیهم السلام

27 مهر 1394 توسط یثربی

بعضی ایراد می گیرند که مجالس متوالی و متعدد عزاداری سبب می شود انسان افسرده و محزون شود و انسان روحیه غمگین و محزونی داشته باشد.
اما آیا براستی حزن، ممدوح است و یا مذموم. حزن، یکی از صفات مؤمنین است:
قال الصادق علیه السلام: یصبح المؤمن حزینا و یمسی حزینا و لا یصلحه الا ذاک و ساعات الغموم کفارات الذنوب
امام صادق علیه السلام فرمودند: مؤمن صبح می کند در حالی که محزون است و عصر می کند در حالت حزن و صلاح او جز همین نیست. و ساعات غم، کفاره ذنوب است

.
حزن ممکن است به سبب از دست رفتن دنیا، باشد. و این حزن و گرفتاری و غم، کفاره ذنوب مؤمن است. و ممکن است معنای حزن، حزن در دین باشد، چنانکه در برخی دیگر از روایات وارد شده است که مؤمن: حزینا لدینه است

. به هر ترتیب عنوان کلی دائم الحزن، مربوط به مؤمنین. و آن حزنی که ممدوح است، حزن مربوط به دین می باشد که اشرف و اعظم رسولان الهی خاتم الانبیاء صلی الله علیه واله وسلم نیز محزون بودند:

ان النبی کان دائم الفکر متواصل الحزن
همانا پیامبر خدا صلی الله علیه واله وسلم، دائما در تفکر بودند و متواصل الحزن بودند. یعنی همیشه محزون بودند و حزنشان به حزن متصل بود.

پس حزن همیشگی و دائمی نه تنها خصلت مومنین است بلکه خصلت خاتم الانبیاء هم هست. و آن حزن در دین می باشد. این مرتبه از حزن که ختم الانبیاء را اینچنین محزون خود می کند چیست؟ به راستی بر چه مطلبی دائم الحزن بودند؟!

و در این حزن در دین چه مرتبه ای اعلی از همه می باشد؟! حزن بر بی ایمانی مردم؟ حزن بر ترک واجبات از سوی خلایق؟ حزن بر انجام معاصی از سوی خلایق؟ یا حزن بر از بین بردن اس و اساس واجب و از بین رفتن حقیقت ایمان و هدم ارکان دین و انفصام عروه وثقی، یعنی کشتن ولی خدا و سر به نیزه رفتن او که تمام دین و تمام ایمان، بسته به اوست. او که با مرگ او اساس دین متزلزل شد و به قول از امام زمان ارواحنا فداه:

و فقد بفقدک التکبیر و التهلیل و التحریم و التحلیل و التنزیل و التاویل و ظهر بعدک التغییر و التبدیل و الالحاد و التعطیل و الاهواء و الاضالیل و الفتن و الاباطیل‏
از همین روست که بالاترین نوع حزن که مؤمن بدان ستوده میشود گریه و حزن دائمی و متصل بر مصیبت اولیاء الهی است و پیامبر خدا نیز چنین بود. بگونه ای که با مشاهده اهلبیت علیهم السلام می گریست و به ایشان عرض می شد:

یا رسول الله ما تری واحدا من هؤلاء الا بکیت أو ما فیهم من تسرّ برؤیته
ای رسول خدا ندیدی هیچ یک از اهلبیت را مگر گریستی آیا در اینها امری نیست که با دیدنشان شاد شوی؟!
و حضرت از مصائب ایشان می فرمود و باز می گریست.
پس اولا حزن دائم ممدوح است.
ثانیا مؤمنین و خاتم الانبیاء به حسن متصل و دائمی وصف شده اند.
ثالثا آن حزنی بالاتر از همه است که در دین باشد.
رابعا آن حزنی در دین بالاتر است که مربوط به فقدان ومصیبت ولی خدا و امام امت باشد.
از همین روست که بر هر چیزی ثوابی مقدّر، مترتب است الاّ بر حزن و اشک در مصیبت اولیاء الهی:
لکل شئ ثواب الا الدمعه فینا
برای هر چیزی ثوابی است الا اشکی که در راه ما باشد بحارالانوار: ج۷۹، ص۱۳۳٫

اعلام الدین: ص۱۱۶؛
ارشاد القلوب: ج۱، ص۱۱۲٫

المزار الکبیر: ۵۰۵٫
الامالی الصدوق: ۱۱۲٫
کامل الزیارات: ۱۰۶
اللهم عجل لولیک المظلوم الفرج

 نظر دهید »

شهادت امام باقر علیه السلام

30 شهریور 1394 توسط یثربی

در چنین روزی مصادف با دوشنبه در سال 114 ه.ق امام باقر علیه السلام توسط هشام بن عبدالملک مسموم و شهید شد. در شب شهادت به امام صادق علیه السلام فرمودند: « من امشب جهان را بدرود خواهم گفت. هم اکنون پدرم علی بن الحسین را دیدم که شربتی گوارا نزد من آورد و نوشیدم و مرا به سرای جاوید و دیدار حق بشارت  داد.» در روایت دیگری فرمودند: « ای فرزند گرامی، مگر نشنیدی که حضرت علی بن الحسین از پس دیوار مرا ندا داد: « ای محمد بیا، زود باش که ما انتظار تو را می کشیم.»

آن حضرت چندین روز و به قولی سه روز در حالت درد از اثر سم به سر می بردند تا به شهادت رسیدند. فردای آن روز بدن مطهر و پاک آن دریای بیکران دانش خدایی را درخاک بقیع کنار مزار امام مجتبی و امام سجاد علیهماالسلام به خاک سپردند. آن حضرت هشتصد درهم برای تعزیه و ماتم خود وصیت فرمود. حضرت صادق علیه السلام فرمودند: پدرم فرمود: ای جعفر، از مال من مقداری وقف کن برای ندبه کنندگان که ده سال در منی در موسم حج بر من گریه کنند، و مراسم ماتم را تجدید نمایند.

آقا و مولایمان حضرت باقر علیه السلام در کربلا شرف حضور داشت. شب یازدهم، بازار کوفه، کنار سرهای مطهر، اسارت شام و مجلس یزید را دیده است و هر زمان که متذکر شهادت حسین بن علی علیه السلام و اسارت عمه هایش می شد، اشک از چشم مبارکش مانند درّ جاری می گشت.

منابع:

توضیح المقاصد، ص 29

فیض العلام، ص 110

کافی، ج 2، ص 495

بصائرالدرجات، ص 141

 نظر دهید »
22 شهریور 1394 توسط یثربی

صبح چهارشنبه مراسم آغاز سال تحصیلی حوزه های علمیه کاشان در سالن علامه وحید بهبهانی حوزه علمیه آیت الله یثربی با حضور مسئولین ، اساتید و طلاب برادر و خواهر حوزه های علمیه با سخنرانی رئیس حوزه علمیه کاشان حضرت آیت الله یثربی برگزار شد .
حضرت آیت الله یثربی در آغاز بیانات خود خطاب به طلاب و روحانیون خواهر و برادر اینگونه بیان داشتند : شما در راهی قدم نهاده اید که مسیر و راه سعادت زندگی دنیا و آخرت را می آموزید، دین خود یک مسیر است همان طور که در سوره حمد آمده است دین یک صراط است و همه ما در مسیری قدم گذاشته ایم که راه شناسی کنیم و علم دین بیاموزیم تا راه را گم نکنیم مئآلش رسیدن به قله کمال انسانیت و عبودیت است .
استاد برجسته دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم بیان نمودند که در قرآن شریف در سوره های مبارکه بقره، نحل و جمعه از وظیفه انسان که آموزش دین است سخن دارد که بر 2 محور می باشد، خدا انبیاء را فرستاد و مبنای دعوت آنان را آموزش کتاب وحکمت قرار داد و ثمره این آموزش تزکیه انسان و رسیدن به مقام انسانیت است .
معظم له در ادامه گفتند : کتاب همین آیات و وحی الهی است و بعد حکمت است و در سوره نحل یکی از راه های مهمی که انسان را به خدا می رساند و راه شناسی می کند حکمت آموزی است و خداوند در سوره بقره می فرماید حکمت را ما به آن کسی که آموختیم خیر کثیر داده ایم و این را هم به همه نداده ایم.
ایشان در تبیین معنای حکمت، روایتی از حضرت امام صادق (علیه السلام) را طرح کرده و اظهار داشتند: در روایتی صحیح السند مرحوم کلینی نقل می کند از امام صادق (علیه السلام) سوال شد حکمت چیست ؟ حضرت برای حکمت یک نقطه آغاز و یک نقطه پایان معرفی کردند یعنی حکمت از یک جا شروع می شود و به یک نقطه ختم می شود از اطاعت خدا آغاز می شود و به معرفت امام (علیه السلام) ختم می شود.
آیت الله یثربی با تاکید بر ضرورت شناخت امام (علیه السلام)، خطاب به روحانیون و طلاب حاضر در جلسه گوش زد کردند: مراقب دکان هایی که امروزه باز شده و روبه گسترش است و هرچه جامعه ما به سمت جهالت می رود این حقه بازی ها بازارش گرم تر می شود که فلان شخص امام زمان را می بیند و یا رابطه دارد و یا اینکه بروی سرقبر فلانی خوابش را می بینی و امام زمان را به تو نشان می دهد این دکان ها هیچ ارزش و قیمتی ندارد.
معظم له در ادامه بیان کردند که امام صادق (علیه السلام) در روایتی می فرمایند : خداوند ابراهیم را خلیل قرارداد زیرا چیزی از غیر خدا نمی خواست و اینکه هرکه از او درخواستی می کرد نه نمی گفت؛ حال که برخی از ما برای احتمال رسیدن به مقام و یا موقعیت دست دراز می کنیم و حتی حاضر هستیم شخصیت خود را نابود کنیم و مرتکب محرمات شویم و حال حکمت چگونه در این زمین و قلب می تواند رشد کند همه جان کلام این است که تزکیه مقدم به تعلیم است دل ابتدا باید تطهیر بشود و آن وقت نور حکمت الهی بر این دلها می تابد .
آیت الله یثربی گفتند : این روزها انگار طلبگی نسبت به سایر رشته های دانشگاهی مسیری هموارتر برای رسیدن به مقام و مکنت دارد مخصوصا که نهادها و موسسات جدیدی هم درست شده که با اندکی درس خواندن می خواهند ملا و مجتهد بشوند و فتوا هم می دهند و آیت الله و دکتر را هم یدک می کشند، آن وقت با این وضعیت با این تفکرات و اندیشه واقعا جای امام زمان کجاست، همه چیز هست و می خواهیم گوشه اش هم امام عصر (ارواحنافداه) را قرار دهیم ، هر قدر با این شیوه درس بخوانید راه به جایی نمی برید چون باید دل آماده بشود .
رئیس حوزه علمیه کاشان در ادامه خطاب به طلاب جدید الورود گفتند : راهی که شما به آن ورود کرده اید و علم آموزی عبادت است، تمام عمر شما و پاداش عبادت است ، در رساله های عملیه در امرعبادی شرط قبولی عمل خلوص در عبادت است غیر از خدا در آن نباشد که خداوند شریک خوبی است که اگر ذره ای شریک در امور مربوط به خدا بگیرید همه را به او می بخشد؛ به سختی های علمای قدیم در راه تحصیل علم دقت کنید اگر ارتباط درست باشد و بفهمیم برای چه آمده این همه مشکلات سهل می شود .
معظم له در خصوص تاثیر گذاری عمل اساتید بر طلاب اینگونه بیان نمودند که اساتید توجه نمایند غیر از نصایح زبانی در رفتار خود نیز این حرف ها را نشان دهند که رفتار شما روی طلاب تاثیر می گذارد ، در جلسات درس اخلاق شرکت کنند زیرا اگر شرکت نکنید طلاب نیز می گویند حتما لازم نیست ما هم شرکت کنیم و مراقب باشیم غرور ما را نگیرد که همه ما بشریم و در معرض این مخاطرات هستیم .
استاد دروس خارج حوزه علمیه قم بیان فرمودند که : توکل یعنی گره زدن اگر ما خود را با خدا گره بزنیم خدا هم همیشه با ما هست او روزی رسان است و باید توکل به او حقیقی باشد و با توکل زندگی ما برکت برمی دارد، سعی کنید ذهنتان را از مسائل جاری اجتماع دور کنید تنها به یک سری مسائل مهم که تکلیف میشود اهتمام کنید زیرا جزء اتلاف عمر نیست .
آیت الله یثربی درپایان خطاب به کلیه حضار فرمودند : توجه داشته باشید که در چه مرتبه ای هستید حدیث و قرآن بخوانید و بفهمید در بعضی جاها که در تعارض است باید به اهل آن رجوع کنید اینکه با خواندن چند حدیث بخواهید حرفی بزنید در شأن شما نیست این شأن فقیه در دین است که متأسفانه امروزه فضایی در کشور تقویت می شود که ضد علم ، دین و دیانت و فقاهت است آنهایی که دشمن با دین و دیانت و فقاهت هستند به گونه ای مانند همان حرف های صدر مسلمانی است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آمد دین و قرآن و دستورات و سفارشات را آورد و بعد یک عده آمدند تا دین را به بی راهه بکشانند و سایرین می خواهند با سوءاستفاده از اوضاع اساس و کیان اجتهاد و فقاهت را زیر سوال ببرند، ممکن است عده ای بیایند و خلاف کنند ما بیاییم بگوییم این چه فقاهتی است ولی اصل فقاهت و اجتهاد نباید زیر سوال رود اگر شما هم به برخی مسائل مشکله برخورد فرمودید به اهل آن مراجعه کنید و بگذارید اهلش قضاوت کند .
گفتنی است در پایان این مراسم سه نفر از طلاب ممتاز حوزه علمیه حضرت آیت الله یثربی کاشان به دستان رئیس حوزه علمیه کاشان ملبس به لباس روحانیت شدند .

 نظر دهید »

احکام عید سعید فطر

29 تیر 1394 توسط یثربی

مسأله ۱۴۹۵ ـ نماز عید فطر و قربان در زمان حضور امام علیه السلام واجب است و باید با جماعت خوانده شود، و در زمان ما که امام علیه السلام غائب است، مستحب میباشد. و می‌ توان آن را با جماعت یا فرادی خواند.

مسأله ۱۴۹۶ ـ وقت نماز عید فطر و قربان از اوّل آفتاب روز عید تا ظهر است.

مسأله ۱۴۹۷ ـ مستحب است نماز عید قربان را بعد از بلند شدن آفتاب بخوانند، و در عید فطر مستحب است بعد از بلند شدن آفتاب افطار کنند، و زکات فطره را هم بدهند، بعد نماز عید را بخوانند.

مسأله ۱۴۹۸ ـ نماز عید فطر و قربان دو رکعت است، که در هر رکعت بعد از خواندن حمد و سوره، سه تکبیر بگوید، و بهتر آن است که در رکعت اوّل پنج تکبیر بگوید، و میان هر دو تکبیر یک قنوت بخواند، و بعد از تکبیر پنجم تکبیر دیگری بگوید به رکوع رود، و دو سجده بجا آورد و برخیزد، و در رکعت دوّم چهار تکبیر بگوید، و میان هر دو تکبیر یک قنوت بخواند، و بعد از تکبیر چهارم تکبیر دیگری بگوید و به رکوع رود، و بعد از رکوع دو سجده کند و تشهّد بخواند و نماز را سلام دهد.

مسأله ۱۴۹۹ ـ در قنوت نماز عید فطر و قربان هر دعا و ذکری بخوانند کافی است ولی بهتر است این دعا را بخواند «اللهمَّ اَهْلَ الکبْریاءِ وَالعَظَمَةِ، وَاَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ، وَاَهْلَ العَفْوِ وَالرَّحْمَةِ، وَاَهْلَ التَّقْوَی وَالمَغْفِرَةِ، اَسْأَلُک بِحَقِّ هذَا الیوْمِ، الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمِین عِیداً، وَلِمُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله وسلم ذُخْراً وَشَرَفاً وَکرامَةً وَمَزِیداً، اَنْ تُصلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، و آن تُدْخِلَنِی فِی کلِّ خَیرٍ اَدْخَلْتَ فِیهِ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ، و آن تُخْرِجَنِی مِنْ کلِّ سُوءٍ اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُک عَلَیهِ وَعَلیهِمْ، اللهمَّ اِنِّی اَسْأَلُک خَیرَ ما سَأَلَک بِهِ عِبادُک الصّالِحُونَ، وَاَعُوذُ بِک مِمَّا اسْتَعَاذَ مِنْهُ عِبَادُک المُخْلَصُونَ».

مسأله ۱۵۰۰ ـ در زمان غایب بودن امام علیه السلام، اگر نماز عید فطر و قربان به جماعت خوانده شود، احتیاط لازم آن است که بعد از آن دو خطبه بخواند. و بهتر است که در خطبه عید فطر احکام زکات فطره، و در خطبه عید قربان احکام قربانی را بگوید.

مسأله ۱۵۰۱ ـ نماز عید سوره مخصوصی ندارد، ولی بهتر است که در رکعت اوّل آن سوره شمس (سوره ۹۱) و در رکعت دوّم سوره غاشیه (سوره ۸۸) را بخوانند، یا در رکعت اوّل سوره سبّح اسم (سوره ۸۷) و در رکعت دوّم سوره شمس را بخوانند.

مسأله ۱۵۰۲ ـ مستحب است نماز عید را در صحرا بخوانند، ولی در مکه مستحب است در مسجد الحرام خوانده شود.

مسأله ۱۵۰۳ ـ مستحب است پیاده و پا برهنه و با وقار به نماز عید بروند، و پیش از نماز غسل کنند، و عمامه سفید بر سر بگذارند.

مسأله ۱۵۰۴ ـ مستحب است در نماز عید بر زمین سجده کنند، و در حال گفتن تکبیرها دست‌ها را بلند کنند، و حمد و سوره را بلند بخوانند، چه امام باشد چه منفرد.

مسأله ۱۵۰۵ ـ بعد از نماز مغرب و عشاء شب عید فطر، و بعد از نماز صبح و بعد از نماز عید فطر مستحب است این تکبیرها را بگوید: «الله اَکبَرُ، الله اَکبَرُ، لا اِلهَ اِلاَّ الله وَالله اَکبَرُ، الله اَکبَرُ وَلله الحَمْدُ، الله اَکبَرُ عَلی ما هَدانا».

مسأله ۱۵۰۶ ـ مستحب است انسان در عید قربان بعد از ده نماز، که اوّل آنها نماز ظهر روز عید، و آخر آنها نماز صبح روز دوازدهم است، تکبیرهایی را که در مسأله پیش گفته شد بگوید، و بعد از آن بگوید: «الله اَکبَرُ عَلی ما رَزَقَنا مِنْ بَهِیمَةِ الاَنْعامِ، وَالحَمْدُ لله عَلی ما اَبْلانا». ولی اگر عید قربان را در منی باشد مستحب است بعد از پانزده نماز، که اوّل آنها نماز ظهر روز عید، و آخر آنها نماز صبح روز سیزدهم ذی‌حجه است، این تکبیرها را بگوید.

مسأله ۱۵۰۷ ـ احتیاط مستحب آن است که زن‌ها از رفتن به نماز عید خودداری کنند، ولی این احتیاط برای زن‌های پیر نیست.

مسأله ۱۵۰۸ ـ در نماز عید هم مثل نمازهای دیگر، مأموم باید غیر از حمد و سوره چیزهای دیگر نماز را خودش بخواند.

مسأله ۱۵۰۹ ـ اگر مأموم موقعی برسد که امام مقداری از تکبیرها را گفته، بعد از آنکه امام به رکوع رفت، باید آنچه از تکبیرها و قنوت‌ها را که با امام نگفته خودش بگوید و رکوع را درک کند، و اگر در هر قنوت یک‌بار «سبحان الله و الحمد لله» بگوید کافی است، و اگر فرصت نبود فقط تکبیرها را بگوید، و اگر به آن مقدار هم فرصت نبود کافی است متابعت کند و به رکوع برود.

مسأله ۱۵۱۰ ـ اگر در نماز عید موقعی برسد که امام در رکوع است، می‌تواند نیت کند و تکبیر اوّل نماز را بگوید و به رکوع رود.

مسأله ۱۵۱۱ ـ اگر در نماز عید یک سجده را فراموش کند، لازم است که بعد از نماز آن را بجا آورد، و همچنین اگر کاری که برای آن در نماز یومیه سجده سهو لازم است پیش آید، لازم است دو سجده سهو بنماید.

منبع: برگرفته از رساله آیت الله سیستانی

 1 نظر

رمضان، ماه بندگی

29 تیر 1394 توسط یثربی

ویژگی‌های ماه رمضان

ماه رمضان ویژگی‌های بسیاری دارد، نزول قرآن کریم، شب‌های قدر و نزول ملائکه و روح از ویژگی‌های آن است. از امام صادق(ع) نقل است که چون شب اول ماه رمضان شود، خداوند، از آفریدگان، هر کس را بخواهد، می‌‏آمرزد. پس چون شب بعد فرا رسد، 2برابر آنان را می‏آمرزد. شب بعد، 2برابر همه آنانی را که آمرزیده و آزاد کرده است، می‏آمرزد، تا اینکه آخرین شب ماه رمضان، 2برابر آنچه در هر شب آزاد کرده است، از آتش آزاد می‌کند.

اعما ل ماه رمضان

اعمال مشترکه در این ماه 4گروه است:
گروه اول، اعمالی کلی که اختصاص به روز و شب معینی ندارد.
از امام جعفر صادق و امام موسی کاظم(ع) نقل است که فرمودند: می‌گویی در ماه رمضان از اول تا آخر آن بعد از هر فریضه:‌ اللهمَ ارزُقنِی حَجَّ بَیتِک الحَرامِ فِی عامِی هذا و فی کلِّ عامٍ ما اَبقَیتَنِی فی یسرٍ مِنک… (متن کامل این دعا در مفاتیح الجنان آمده‌است.) همچنین از حضرت محمد(ص) نقل شده: هر که در ماه رمضان بعد از هر نماز واجبی دعای «اللهم ادخل علی اهل القبور السرور … » را بخواند خداوند گناهان او را تا روز قیامت بیامرزد.یکی از بهترین اعمال در ایام ماه مبارک رمضان خواندن قرآن است. در روایات آمده‌است که هر چیزی را بهاری است و بهار قرآن ماه مبارک رمضان است و در ماه‌های دیگر هر ماه یک ختم قرآن سنت است و در ماه رمضان در هر 3 روز یک ختم سنت است. همچنین در این ماه دعا و صلوات و استغفار و ذکر «لا‌له‌الا‌الله» بسیار توصیه شده‌است.

گروه دوم اعمالی است که در شب‌های ماه مبارک رمضان باید به جا آورد.
افطار: مستحب است که روزه‌دار بعد از نماز شام افطار کند مگر آنکه دچار ضعف جسمانی شده باشد یا جمعی برای افطار منتظر باشند؛ افطار با چیز پاکیزه از حرام و شبهات. توصیه شده که روزه‌دار به خرمای حلال افطار کند تا ثواب نمازش 400برابر شود و به خرما و آب و به رطب و به لبن و به حلوا و به نبات و به آب گرم به هر کدام افطار کند نیز خوب است.

خواندن دعا: خواندن دعا نیز در این هنگام توصیه شده‌است. برخی از این دعاها به این شرح است:‌ اللهمَّ لَک صُمْتُ، وَ عَلی رِزْقِک اَفْطَرْتُ وَ عَلَیک تَوَکلْتُ؛ خدایا برای تو روزه گرفتم و به روزی تو افطار می‌کنم و بر تو توکل دارم.

تا خدا عطا کند به او ثواب هر کسی را که در این روز روزه داشته و اگر دعای‌اللهمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیم «خدایا ‌ای پروردگار نور بزرگ» را بخواند فضیلت بسیار یابد و روایت شده که حضرت امیرالمؤمنین(ع) هر گاه می‌خواست افطار کند می‌گفت:
بِسْمِ‌الله‌اللهمَّ لَک صُمْنا وَ عَلی رِزْقِک اَفْطَرنا فَتَقَبَّلْ مِنّا اِنَّک اَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ.
خواندن دعای «بِسْمِ‌الله الرَّحْمنِ الرَّحیمِ یا واسِعَ الْمَغْفِرَةِ اغْفِرْلی»، هنگام خوردن لقمه اول افطار. همچنین خواندن سوره قدر در وقت افطار. دادن صدقه و افطار به روزه‌‌داران در وقت افطار حتی اگر به اندازه چند دانه خرما یا شربتی باشد.

گروه سوم، اعمال سحرهای ماه مبارک رمضان است. خوردن سحری را نباید ترک کرد حتی اگر به اندازه یک دانه خرما باشد و در روایات متعدد آمده که خداوند و ملائکه صلوات می‌فرستند بر آنان که استغفار می‌کنند و در سحرها، سحری می‌خورند. خواندن سوره قدر در هنگام سحری، نیز بسیار روایت شده که هر کس این سوره مبارکه را هنگام افطار و سحری بخواند در مابین این دو وقت، ثواب کسی که در راه خدا در خون خود بغلتد را دارد.

گروه چهارم، اعمال روزهای ماه مبارک رمضان است؛ هر روز دعای‌اللهمَّ هذا شَهرُ رَمَضان اَلَّذی اَنزَلتَ فِیهِ القُرآن هُدی لِلنَّاسِ وَ بَیناتٍ مِنَ الهُدی وَ الفُرقان… که در مفاتیح الجنان نیز آمده را بخواند. خواندن تسبیحات ویژه‌ای که در مفاتیح‌الجنان موجود است. هر روز 100مرتبه ذکر سبحان الضارِّ النافع سبحان القاضی بالحق سبحان العلی الأعلی سبحان و بحمده سبحان و تعالی. از سنت‌های ماه مبارک رمضان فرستادن صلوات است.

 نظر دهید »

جشن بزرگ میلاد کوثر

24 فروردین 1394 توسط یثربی

چشمان آسمانیان به یک نقطه خیره مانده است، گویا چنین رقم خورده که تقدیر بهم ریزد و از پس زمین به آسمان نور دهد، با قدوم بانویی که نور افلاک بسته به قد قامت اوست.

(إذا قامت فی محرابها زهر نورها لاهل السماء کما تزهر نور الکواکب لاهل الارض ) هنگامی که در محراب عبادتش قیام می کرد، نور او به آسمانها روشنایی می داد، مانند روشنایی ستارگان برای اهل زمین.

جشن میلاد بزرگ بانوی عالمین با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای معاونیان در حسینیه مرحوم آیت الله یثربی رحمه الله با حضور طلاب و بانوان شهر کاشان برگزار گردید.

 2 نظر

مهارتهای ارتباطی

24 فروردین 1394 توسط یثربی

سخنرانی دکتر عکاشه روانشناس  متخصص شهر کاشان با حضور مدیر مکتب کوثر سرکار خانم یثربی و مدیرحوزه علمیه برادران حاج آقای حسینی در سالن علامه وحید بهبهانی در جمع طلاب حوزه علمیه و مادران آنها با موضوع مهارتهای ارتباطی در خانواده و جامعه برگزار گردید.

 نظر دهید »

فاطمیه از زبان آیت الله صافی گلپایگانی

26 اسفند 1393 توسط یثربی

لزوم گرامیداشت ایّام فاطمیه

آیت‌الله صافی‌گلپایگانی در یادداشتی به‌مناسبت سالروز شهادت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) گفت: باید در این فاطمیه‌ها، شخصیت ملکوتی آن حضرت تجلیل و تعظیم شود و همه مردم در این ایام، ارادت و مودت خود را به یگانه بانوی اسلام اثبات کنند.
 متن یادداشت معظم له به شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
در مقام بیان عظمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و برکات وجودی آن بزرگواران چه می‌توان گفت و از کجا باید شروع کرد؟

گرامی‌داشت فاطمیه و مواضع فاطمه، سیره فاطمه، زهد فاطمه، عبادت فاطمه، علم و حکمت فاطمه باید همیشه جزء برنامه‌ها باشد و در سخنرانی‌ها، تألیفات و در هر فرصت مناسب باید آن را بازگو کرد.
باید مصایبی که بر آن حضرت وارد شده است و آن‌قدر فاش و آشکار است که حتی در مثل کتاب النهایة ابن اثیر - با این‌که سنّی است و کتابش لغت است- به مناسبت از اشاره به این مصائب پس از رحلت رسول الله صلی الله علیه و آله نتوانسته خودداری کند و آنها را برای همه بازگو می‌کند.
ابن اثیر در النهایة، لغت (هنبث) این دو شعر را از حضرت زهرا علیها السلام استشهاد می‌آورد که اجمالی از آن مصایب و هتک حرمت‌ها به آن بانوی یگانه اسلام است که هر کس و هر شخص آگاهی، همه چیز را از آن می‌فهمد و شدّت ناراحتی زهرا سلام الله علیها و رنج و غم او و اعتراض او را به آنچه واقع شد نشان می‌دهد. آنجا که خطاب به پدر بزرگوارش می‌فرماید:
قَدْ کانَ بَعْدَک أنباء وَ هَنْبَثة لَو کُنتَ شاهدَها لم یکثر الخُطَب
إنّا فَقَدْناک فَقْد الأرضِ وابلَها فَاختل قومُک فاشْهدهم وَ لاتَغب
سپس می‌گوید: «الهَنْبَثَة واحدة الهنابث، و هِی الأمُور الشّداد المختلفة و اشار إلی عتبها علی أبی‌بکر: إنها خرجت فی لمة من نسائها تتوطأ ذیلها إلی أبی‌بکر فعاتبته»
باید تاریخ را برای مردم بیان نمود، کلمات حضرت زهرا علیها السلام مخصوصاً آن خطبه عظیمه و بلیغه را که از معجزات ایشان است به گوش جهانیان رساند.
باید در این فاطمیه‌ها، شخصیت ملکوتی آن حضرت تجلیل و تعظیم شود و همه مردم در این ایام، ارادت و مودت خود را به یگانه بانوی اسلام دخت گرامی پیامبر رحمت حضرت فاطمه زهرا علیها السلام اثبات نمایند. امروز ما به تأسی به آن حضرت احتیاج داریم.
جامعه ما به پیروی از روش همسرداری و تربیت فرزند - که آن حضرت بهترین طریقه و روش را داشتند- احتیاج دارد.
امروز کلمات آن حضرت باید سرمشق زندگی همه بانوان و بلکه مردان باشد. آن حضرت، مقام واقعی و کرامت حقیقی زن را به دنیا ابلاغ نمود و فرمود: بهترین زن آن است که نه او مرد نامحرمی را ببیند و نه مرد نامحرمی او را ببیند. این است که حضرت زهرا علیها السلام را تا امروز و تا قیامت، در دل‌های مردم آگاه و خداپرست و حق‌جو زنده نگه داشته است.
فاطمیه یک تاریخ است، ‌فاطمیه یعنی فریاد بر سر ظالمان، فاطمیه یعنی جهاد برای پیروزی حق بر باطل، و بالاخره فاطمیه یعنی روز حکومت جهانی و الهی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف.
آری! فاطمیه عاشوراست، ‌فاطمیه شب قدر است، فاطمیه غدیر و نیمه شعبان است و فاطمیه یعنی روز پیروزی نور بر ظلمت.
در پرتو بیان فضائل آن حضرت، همه ابعاد دین و ولایت ائمه طاهرین، و دعوت اسلام و قرآن و مکتب اهل بیت علیهم السلام و در کل، رسالت رسول اکرم صلی الله علیه و آله را باید تبلیغ نمود.
باید با بدعت‌ها، با بیگانه‌گرایی‌ها، با نابسامانی‌ها، با گناه، با شیوع مناهی و ملاهی، با فساد، با جهل و ضلالت مبارزه نمود.
مکتب اهل بیت علیهم السلام، مکتب معرفت، مکتب علم و بیداری، مکتب آگاهی و عدالت و برابری و رشد عقلی و اندیشه‌های نورانی است که همه باید آن را در این فرصت‌ها بازگو کنیم و همه باید قدردان مجالس نورانی فاطمی باشیم و از برکات آن کمال استفاده را نموده و مهمترین وظیفه خود را دعا با تضرّع و انابه به درگاه خداوند متعال برای تعجیل در فرج موفور السرور فرزند عزیز فاطمه، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه قرار دهیم؛ اللّهم عجل فرجه الشریف و اجعلنا من أعوانه و أنصاره و المستشهدین بین یدیه.

 نظر دهید »

آغاز دهه فجر

13 بهمن 1393 توسط یثربی

بمناسبت دهه فجر مراسمی پرشور در حوزه علمیه کوثر کاشان برگزار گردید.
در این مراسم دیگ آشی برای پذیرایی به همراه سرودهای و یادوارهای انقلاب تدارک دیده شده بود.
از تمامی کسانی که ما را در برگزاری این مراسم یاری نمودند، خصوصاً مدیریت محترم کمال تشکر را داریم.

 نظر دهید »

صل علی محمد و آل محمد

07 بهمن 1393 توسط یثربی

یا رسول الله مثل تو دیگر در پهنه زمین تکرار نخواهد شد، اما با تکرار صلوات بر تو، نور حضورت را در قلبم احساس می کنم.

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

 1 نظر
20 دی 1393 توسط یثربی

کنیه حضرت ابوعبدالله و القابش: صابر، فاضل، طاهر و صادق است. و «صادق‏» مشهورترین القاب آن حضرت است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در خصوص انتخاب نام و لقب امام ششم فرموده است:
وقتی که فرزندم جعفر متولد شد نام او را صادق بگذارید.
ابن بابویه و قطب راوندی روایت کرده‏اند: از حضرت امام زین العابدین پرسیدند که امام بعد از شما کیست؟«فرمود»: محمد باقر که شکافنده علوم است.«پرسیدند»: بعد از او امام که خواهد بود؟ فرمود: جعغر که نام او نزد اهل آسمانها صادق است.
سیمای امام صادق(علیه السلام)
درباره سیمای آن حضرت گفته‏اند: میانه بالا، افروخته رو و سفید، کشیده بینی و مشکین‏ موی بود و بر گونه‏اش خال سیاهی داشت و به روایت امام رضا(علیه السلام) نقش نگینش «الله ولی عصمتی من خلقه‏» و به روایتی دیگر «الله خالق کل شی‏ء» و به روایت معتبر دیگر: «انت ثقتی فاعصمنی من الناس‏» بود.
ولادت
آن حضرت در روز شنبه، هفدهم ربیع الاول سال‏83 هجری قمری همزمان با سالروز تولد حضرت رسول‏اکرم(صلی الله علیه و آله) به دنیا آمد. روزی که شریف و عظیم بود و صالحین از آل محمد(صلی الله علیه و آله) حرمت این روز را نگاه می‏داشتند. پدر آن حضرت امام باقر(علیه السلام) و مادرش «ام فروه‏» و عده‏ای گفته‏ اند که نام او فاطمه بود.
امام صادق (علیه السلام) درحق مادرش می‏فرمود: «کانت امی ممن آمنت واتقت و احسنت والله یحب المحسنین‏» مادرم از بانوانی بود که ایمان آورد، تقوی و پرهیزکاری اختیار کرد، احسان و نیکوکاری نمود و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
مالک بن انس، فقیه اهل سنت در باره اخلاق صادق آل محمد(صلی الله علیه و آله) گفته است: «ما رایت افضل من جعفربن محمد فضلا و علما و ورعا و زهدا و عباده…» در فضائل اخلاقی و علم و ورع و زهد و عبادت و بندگی پروردگار، بالاتر از امام صادق(علیه السلام) ندیدم، او سه حالت را در ایام زندگیش مراعات می‏کرد; یا روزه بود، یا در حال عبادت بود و یا ذکر می‏گفت و نام خدا را بر زبان جاری می‏کرد. روایت‏شده که: حضرت در نمازش قرآن می‏خواند و از حال می‏رفت. روزی از او سؤال شد چرا اینگونه می‏شوید؟ فرمود: آنقدر آیات قرآن را تکرار می کنم تا به حالتی روحانی می‏رسم مثل اینکه آن را از خداوند بلا واسطه می‏شنوم.
در عفو و بخشش آن حضرت از کتاب «مشکاه الانوار» نقل شده است که: روزی مردی خدمت‏ حضرت رسید و عرض کرد پسر عمویت نسبت‏به شما اهانت و بدگویی کرد.
حضرت کنیز خود را فرمود که آب وضو برایش حاضرکند پس وضو گرفت و داخل نماز شد، راوی گفت: من در دلم گفتم که آن حضرت نفرین خواهد کرد بر او، پس حضرت دو رکعت نماز خواند و فرمود: ای پروردگار: این حق من بود، به او بخشیدم و تو جود و کرامتت از من بیشتر است پس ببخش او را به کردارش نگیر و او را به عملش جزا مده پس دقت کردم و دیدم که آن حضرت پیوسته برای او دعا کرد.
منبع : منتهی الآمال شیخ عباس قمی.

 3 نظر
19 دی 1393 توسط یثربی

سلام و درود خداوند بر حضرت محمد صلی الله علیه و آله، توحید گستر عالم هستی که ذات عبودیت درو جود او تجلی و بانگ ولایت با نجوای او اعتبار یافت.

و سرانجام پس از قرن ها انتظار عالم خلقت به سر آمد و بزرگ هدایتگر انسان ها پا به عرصه وجود نهاد. 17 ربیع الاول بود که باران رحمه للعالمین در شهری که شرافتش را از ولادت او دریافت کرد باریدن گرفت و چشمه رحمت و هدایت فیضان گرفت و اکنون این ثانیه های مبارک روز میلاد اولین انسان کامل و سرسلسله انبیای و اولیای الهی را به شیعیان جهان تبریک عرض می نماییم.

 

 1 نظر

از غدیر تا عاشورا

24 مهر 1393 توسط یثربی

 

اولین شراره های آتش کین دشمن در کنار غدیر تولد یافت. آن زمان که پیامبر صلی الله علیه و آله دست امیرالمؤمنین علیه السلام گرفت و فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه ، پیامبر صلی الله علیه و آله شاید سخن تازه ای نگفته بود و سرّ مکنونی را فاش نکرده بود، آنچه را بارها و بارها گفته بود، این بار با سخنی شفاف تر و با صراحت بیشتری بیان کرد، اول از صداقت و امانت خویش پرسیده بود و همگان مهر تأیید بر گفتارش زدند و بعد بر ولایت خویش اعتراف گرفته بودند و همگان مقر آمده بودند که از خویش بر خویش اولی تر پیامبر صلی الله علیه و آله است. پس از اثبات صریح و مکرر منزلت خویش نوبت به امیرالمؤمنین علیه السلام رسید. …امام و اکمال دین… آنچه من بر شما بوده ام، از این پس امیرالمؤمنین علیه السلام بر شماست. هرکه به کشتی نبوت من درآمده است، اینک در ساحل امامت امیرالمؤمنین علیه السلام پیاده شود وگرنه بی تردید غرق می گردد. آمده بودم که از ظلمت، شما را رهایی بخشم و اینک خورشید در دستهای مولی الموحدین علی علیه السلام است. آمده بودم که از عذاب الهی شما را بر حذر دارم، بترسید از خیانت به امیرالمومنین علیه السلام . آمده بودم که دین را بیاورم که امیرالمؤمنین علیه السلام دین است به تمامه. امیرالمومنین علیه السلام مظهر اتم و اکمل دین است. راه با علی علیه السلام هدایت و بدون او ضلالت است. سخن تمام و نیز رسالت من. (الیوم اکملت لکم دینکم و…) اما با این دو مصیبت عظمی - خانه نشینی خورشید و سیاه دلی مردم - اسلام غریب شد و آرام آرام آن دشنه ها که کارگاه انکار غدیر ساخته و پرداخته شده بود از نیام خباثت درآمد و مهیای قتل آل الله شد. با اولین ضربه عرش بر فرش به لرزه درآمد و فرق امید شکافته گشت و خون محراب مظلومت را پوشاند. با دومین ضربه امام حسن علیه السلام و با سومین و چهارمین … امام حسین علیه السلام عصاره مظلومیت تاریخ به خون نشست و منکران غدیر و خفاشان ولایت گریز حضور ممتد و مستمر شب را جشن گرفتند. … و از آن پس تاکنون و تا قیام قائم آل محمد علیهم السلام  آنچه تعدی و ستم بر اسلام و اسلامیان رفته و می رود همه بدست نوادگان و اخلاف همان کسانی است که در غدیر کینه و نفاق را به پا داشتند.
آری! حسین را کشتند. دوباره باز غدیر را به خاک و خون کشیده اند. شقی ترین اشقیا در کربلا حاضر شدند. بغضها، کینه ها، حسادتها و کفر و نفاق انباشته در سینه ها را یکجا در نیزه ها و شمشیرها ریختند و به سوی اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله  حمله ور شدند. کشتند و اسیر کردند تا درخت دین را ریشه کن و نام پیامبر صلی الله علیه و آله  را از صفحه روزگار محو نمایند.
آری اراده کردند نور خدا را با دهان¬های پلید خود خاموش سازند غافل از اینکه پرفروغ تر می شود. دوباره قتلگاه است و پیکر پاره پاره حسین علیه السلام … و زینب سلام الله علیها است که بانگ می زند حسین علیه السلام را دوشنبه کشتند. عاشورا که دوشنبه نبود؟ اما سقیفه که دوشنبه که بود! و تیری که در کربلا سینه امام حسین علیه السلام را نشانه رفت در سقیفه دستان پلیدی کمان آن را کشیده بود و آن روز دوشنبه بود. اکنون دوباره در آستانه فرارسیدن محرم هستیم و وارث غدیر و یادگار عاشورا حضرت حجت بن الحسن المهدی علیه السلام سیه پوش شده است و شیعیان نیز … عاشورا را پاس بداریم تا غدیر زنده بماند.

 3 نظر

غدیر

22 مهر 1393 توسط یثربی

کاش رفتگان تاریخ هم برمی‏ گشتند! کاش آیندگان را مجال وصالی بود؛ شاید ما غربت‏ نشینان شهر غیبت هم شاهد می‏ شدیم؛ آن‏گاه که پیامبر صلی الله علیه و آله با گلوی خسته از گذر سال‏ها، مرتضی علیه السلام را تصنیف کرد.
یاد دارم عشق، سال‏های سال برای غدیر، جشن تولد می‏ گرفت و امامت از دستان حقیقت باران، هدیه تولد می ‏ستاند. یادم می‏ آید کودکی افکار بکرم، که دل به بازی بادکنکی می‏ دادم و از درک عظمت غدیر غافل بودم و حالا می ‏فهمم که چگونه مردمان مدینه، غدیر در یادشان ماند و امیر مؤمنان از یادشان رفت.
کودکان به حج رفته مدینه از غدیر، تبریک و شادباشی شناختند و امیرالمؤمنین علیه السلام ماند و مسئولیت این قوم و او ماند مولایِ مردمی کم‏ حافظه.
همه جا را چراغانی کنید!
ای مردمان کوچه تاریخ! زمان را چراغانی کنید؛ نکند حافظه تاریخ کم شود!
نکند خبر امامت ابوتراب، لای ورق‏های تاریخ، خاک بخورد! همه جا را چراغانی کنید؛ هر چراغی که به شکرانه برمی ‏افروزید، آیه ‏ای از حقانیت امیرالمؤمنین علیهم السلام خواهد شد.
خاطره‏ ای برای تشیع
غدیر، فقط آبگیری خشک نیست؛ غدیر، جغرافیای تنهایی علی و فاطمه سلام الله علیهما است.
غدیر، خاطره تشیع است که نیمه شب‏ها و سحرگاهان، ذکر نام علی و فرزندانش علیهم السلام را تداعی می‏کند.

 2 نظر

بهترین لحظه استجابت دعا

28 شهریور 1393 توسط یثربی

بهترین و حساسترین ساعات برای نیایش و دعا همان لحظاتی است که حضرت زهرا سلام الله علیها انتخاب کرده و آن آخرین ساعت و لحظات جمعه است.

حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها فرمود: از پدرم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود: در روز جمعه ساعتی است که هرکس در آن دعاکند و از خداوند حاجت ونیاز خود را مسئلت نماید شک نیست که حاجتش بر آورده خواهد شد، وی گوید: به پدرم عرض کردم آن ساعت چه ساعتی است؟

فرمود: آنگاه که نصف خورشید وقت غروب در دامنه افق مشخص شد، لحظه استجابت دعاست. حضرت فاطمه سلام الله علیها پس از آن به غلام خود دستور میداد تا بر فراز بام قرار گیرد، همینکه وقت غروب آفتاب فرا رسید، حضرتش را باخبر سازد تا دعا نماید.


منبع: بیت الاحزان شیخ عباس قمی.

 نظر دهید »

من و یک دل هوایی

21 شهریور 1393 توسط یثربی

من و یک دل هوایی، حاصل یه آشنایی
ممنونم ازت خدایا، که شدم امام رضایی
زده ام قید خودم رو، آخه من خودم حجابم
چشمامو بستم دوباره، توی صحن انقلاب
هردفعه میام زیارت، دل رو پیشت جا میذارم
وقت رفتن روی خاکت، با لبام امضا میذارم
دست خالی رد نمیشم، این دیگه یه اعتقاده
آخه من اذن دخولم از در باب الجواده

 نظر دهید »

حق داری نطلبی آقا...

21 شهریور 1393 توسط یثربی

حق داری نطلبی آقا… هر که از چشم بیفتاد، محلش ندهند …/
حق داری نطلبی آقا… عبد آلوده شدن، خوار شدن هم دارد…/
آقا ببخش …

 1 نظر

السلام علیک یا مولای احمد بن موسی الکاظم علیه السلام

13 شهریور 1393 توسط یثربی

آقا زشمیم مرقدت سرمستم

من ریزه خور و حقیر خوانت هستم

پا بوس تو اینجا به امید آمده ام

آقا چه شود اگر بگیری دستم

 1 نظر

پاداش عظیم زیارت مرقد حضرت معصومه سلام الله علیها

07 شهریور 1393 توسط یثربی

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4

 

در مورد پاداش زیارت مرقد حضرت معصومه سلام الله علیها روایات متعددی از امامان معصوم علیهم السلام نقل شده که هرکدام پیام ویژه ای از 
عظمت مقام حضرت معصومه سلام الله علیها می باشد که در ذیل به چند نمونه اشاره می کنیم:

 

1. امام صادق علیه السلام در ضمن گفتاری فرمود: « ... من زارها وجبت له الجنة » « کسی که او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود. » 
( بحارالانوار ج 48، ص 317 )

 


 

2. نیز فرمود: « إنّ زیارتها تعدل الجنة » « همانا زیارت او برابر کسب بهشت است. » (بحارالانوار، ج 60، ص 219 ) 

 


 

3. سعد بن سعد اشعری می گوید: « در مورد پاداش زیارت قبر حضرت معصومه سلام الله علیها از امام رضا علیه السلام پرسیدم، فرمود:
 « من زارها فله الجنة » « کسی که او را زیارت کند، پاداش او بهشت است.» ( عیون أخبار الرضا، ج 2، ص 267 )

 


 

4. در مورد دیگر فرمود: « من زارها عارفاً بحقّها فله الجنة » « کسی که او را از روی معرفت به شأن و مقامش، زیارت کند، پاداش او بهشت است.»
 ( بحارالانوار، ج 48، ص 317)

 


 

5. امام رضا علیه السلام فرمود: « من زار المعصومة بقم کمن زارنی » « کسی که معصومه سلام الله علیها را در قم زیارت کند، مانند آن است که مرا
 زیارت کرده است.» ( ناسخ التواریخ، ج 3، ص 68)

 


 

6. یکی از شیعیان به زیارت مرقد منور حضرت رضا علیه السلام رفت و پس از زیارت، عازم کربلا شد، و از مسیر همدان به سوی کربلا رفت، در بین
 راه در عالم خواب، امام رضا علیه السلام را دید، آن حضرت به او فرمود: « چه می شد که اگر از قم عبور می کردی و قبر خواهرم را زیارت
می کردی؟ »
( انوار المشعشعین، ج 1، ص 212 )

 


 

7. مولی حیدر خوانساری می نویسد: روایت شده، امام رضا علیه السلام فرمود: هرکس نتواند به زیارت من بیاید، برادرم را در ری ( یعنی امامزاده
 حمزه که در کنار حضرت عبدالعظیم سلام الله علیه قرار گرفته است ) یا خواهرم ( حضرت معصومه سلام الله علیها ) را در قم زیارت کند، به همان
 ثواب زیارت من می رسد.
( زبدة التصانیف، ج 6، ص 159 )  
 

 

 نظر دهید »

فضائل و کرامات امام صادق علیه السلام

31 مرداد 1393 توسط یثربی

آگاهی از غیب

موارد متعددی در تاریخ نقل شده است که بیانگر آگاهی و اشراف کامل امام صادق علیه السلام بر امور غیبی است و کلامی را که ایشان فرموده: «نحن ولاة الامر و خزنة علم الله» (1) « ما والیان امر و خازنان علم خداوند هستیم.» در عمل نشان داده و به اثبات رسانده است. در این نوشتار به ذکر یک نمونه اکتفا می کنیم: ابراهیم بن مهزم می گوید: از محضر امام صادق علیه السلام جدا شدم و به منزل رفتم، شب هنگام بین من و مادرم مشاجره ای رخ داد، بر سر او فریاد زدم و با تندی با او سخن گفتم، صبح شد، نماز را خواندم و بلافاصله نزد امام آمدم، همین که داخل شدم فرمود: ای پس مهزم! چرا بر سر مادر خود فریاد زدی؟ آیا نمی دانی که او تو را در شکم خود نگهداری کرد و در دامان خود پروراند و با شیر خود تو را تغذیه نمود؟ عرض کردم: آری. ایشان فرمودند: پس هیچ وقت با تندی با او سخن مگو . (2)

شفا یافتن به دعای امام

عمار سه فرزند به نام های «اسحاق » ، «اسماعیل » و «یونس » داشت، آن ها نقل کرده اند که «یونس » به مرض بدی مبتلا شده بود، به محضر امام صادق علیه السلام رفتیم، امام با مشاهده وضع یونس، دو رکعت نماز خواند و خدا را حمد کرد و بر نبی اکرم صلی الله علیه و آله و آل او درود فرستاد و ذکرهایی بر زبان جاری ساخت و از خداوند چنین خواست: «واصرف عنه شر الدنیا والاخرة واصرف عنه ما به فقد غاظنی ذلک واحزننی» شر دنیا و آخرت را از او دور نما و این مرض را از او بر طرف ساز که عارضه او مرا ناراحت و غمگین کرده است.» آن سه نفر نقل می کنند که: به خدا قسم از شهر خارج نشده بودیم که بیماری او برطرف شد و شفا یافت. (3)

………………………………………………….

1. اصول کافی، ج1 ، ص 192.

2. بصائر الدرجات، صفار قمی، منشورات مکتبة آیت الله النجفی، ص 243; مدینة المعاجز، همان، ج 5، ص 314; اثبات الهداة، همان، ج 3، ص 102; الخرائج و الجرائح، همان، ج 2، ص 729

3. مناقب ابن شهرآشوب، همان، ص 232 و مدینة المعاجز، همان، ج 6، ص 109 و بحارالانوار، همان، ص 134

 1 نظر

ضرورت شناخت امام

26 مرداد 1393 توسط یثربی

 

رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم فرموده است:
مَن ماتَ ولَم يَعرِفْ اِمامَ زَمانِهِ ماتَ ميتَةَ جاهليّة
هركس بميرد در حاليكه امام زمان خودش را نشناخته باشد مرگِ او، مرگ دوران جاهليّت است.
به عبارتى ديگر همانند مردمان دوران جاهليّت از دنيا رفته و از اسلام بهره ‏اى نبرده است، آن دينى كه توحيد ونبوّت ومعاد هم در آن باشد امّا ولايت در آن نباشد دين نيست، گمراهى و ضلالت است، چنانچه در ابتداى دعا در زمان غيبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف چنين آمده است:
«اَللّهمّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَن دينى»
و شناخت امام به اندازه ‏اى مهمّ و داراى اهمّيّت است كه مى‏ توان گفت: بدون معرفت امام شناخت كامل خداوند ممكن نيست امام ‏صادق‏‏ علیه السلام فرموده‏ اند: « …بنا عبداللَّه و لولانا ماعرف اللَّه …»
و در حقيقت امام ‏شناسى پايه و اساس خداشناسى است.
و امام حسين‏‏ علیه السلام سرور خداشناسان عالم به اين مطلب تصريح فرموده ‏اند، هنگامى كه از آن حضرت پرسيدند:
اى فرزند رسول خدا، معرفت و شناخت خدا چيست و چگونه است؟
فرمود: معرفت‏ خدا اين ‏است ‏كه ‏مردم‏ هر عصر و زمانى ‏امام ‏و پيشواى خود رابشناسند، آن‏ امامى ‏كه ‏اطاعت ‏او را خداوند برهمگان ‏واجب ‏فرموده است.1)
رسول خدا‏ صلی الله علیه و آله در ضمن حديثى فرموده‏ اند: «من عرفنا فقد عرف اللَّه»؛ هر كه ما را شناخت خدا را شناخته است. (3 (2
__________________________________
1) بحار،ج‏26ص‏246 ح‏14.
2) بحارالانوار: ج 23 ص 93.
3) بحار، ج‏26 ص‏342 ح‏13.

 نظر دهید »

صفای ضریح

14 مرداد 1393 توسط یثربی

از صفای ضریح دم نزنید
حرفی از بیرق و علم نزنید
گریه های بلند ممنوع است
روضه كه هیچ، سینه هم نزنید
كربلا رفته ها! كنار بقیع
حرفی از صحن و از حرم نزنید
زائری خسته ام نگهبانان
به خدا زود می روم نزنید
زائری داد زد كه نامردان
تازیانه به مادرم نزنید
غربت ما بدون خاتمه است
مادر ما همیشه فاطمه است
كاش درهای صحن وا بشود
شوق در سینه ها به پا بشود
كاش با دست حضرت مهدی
این حرم نیز با صفا بشود
كاش با نغمۀ حسین حسین
این حرم مثل كربلا بشود
در كنار مزار ام بنین
طرحی از علقمه بنا بشود
پس بسازیم پنجره فولاد
هر قدر عقده هست وا بشود
چهار تا گنبد طلایی رنگ
چهار تا مشهد الرضا بشود
این بقیعی كه این چنین خاكی ست
رشك پروانه های افلاكی ست
در هوایش ستاره می سوزد
سینه با هر نظاره می سوزد
هشت شوال آسمان لرزید
دید صحن و مناره می سوزد
بارگاه بقیع ویران شد
دل بی راه و چاره می سوزد
این حرم مثل چادر زهراست
كه در این جا دوباره می سوزد.

 4 نظر

تهذیب نفس

12 مرداد 1393 توسط یثربی

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4

بهترین دعا براي تهذيب نفس

دعا و گريه ، يکي از بهترين راه هاي معرفت و کمال است که انسان را به خدا نزديک و نزديک تر مي کند .به گفته بيشتر علماي اخلاق دعاي بيستم صحيفه سجاديه، جزو بهترين دعاها براي تهذيب نفس و پاک شدن از گناهان است. این دعا به دعاي «مکارم الاخلاق »معروف است.

قسمت هايي از دعاي مکارم الاخلاق:

خدايا! بر محمد و آل او درود فرست وايمان مرا به کامل ترين ايمان برسان ويقين مرا بهترين يقين قرار ده ونيت مرا به بهترين نيت ها به پايان رسان و عمل مرا به نيکوترين اعمال مقرر فرما.

خدايا! هرگاه عمر من چراگاه شيطان شود،قبض روحم کن؛ پيش از آنکه خشم تو بر من سبقت گيرد يا غضب تو در مورد من حتمي شود.

خدايا! برمحمد و آل او درود فرست و کينة کينه توزان رابراي من به محبت، وحسد اهل ستم را به دوستي، وبدگماني مردم شايسته رابه اطمينان،ودشمني نزديکانم را به دوستي، وآزار و عقوق خويشانم را به احسان،وخوار کردن نزديکانم را به ياري دادن، و دوستي ظاهري اهل مکر با من را به محبت حقيقي مبدل ساز.

خدايا! برمحمد و آل او درود فرست و استوارم دار تا به کسي که به من خيانت کرده است،به خير خواهي پاسخ دهم و به کسي که ترکم کرد،به نيکي پاداش دهم، کسي که مرا محروم کرده،با بخشش تلافي کنم، کسي که از من بريده، با پيوستگي مکافاتش کنم وکسي که غيبت مرا کرده، با او مخالفت کنم؛ به خوبي ياد کردن او.

خدايا آراسته کن مرا به زينت پرهيزگاران در گسترش عدل؛ فرو بردن خشم؛ خاموش ساختن آتش فتنه، جمع کردن مردم پراکنده؛ آشتي دادن ميان دو نفر؛ آشکار ساختن معروف؛ پنهان داشتن عيب هاي ديگران؛ خوش رويي و فروتني؛ خوش رفتاري و ايثار؛ گفتن حق اگر چه سخت باشد؛ دوري از اهل بدعت و کساني که به رأي خودشان عمل مي کنند.

پروردگارا! آنچه را که زبانم جاري سازد، از تلفظ ناسزا يا هرزه گويي يا ريختن آبروي مردم يا گواهي باطل يا غيبت کردن مؤمن غايب يا دشنام به مؤمن حاضر و مانند اين صفات ناپسند را تبديل کن به ذکر حمد خويش و غرق شدن در ثنا گويي ات و گرويدن بر مجد و عظمتت و سپاس گزاري در برابر نعمتت و اعتراف به احسانت و شمارش نعمت هايت.

 نظر دهید »

عید فطر

08 مرداد 1393 توسط یثربی

امام صادق علیه السلام فرمود:  هیچ روز عیدی نیست برای مسلمین از عید قربان و فطر مگر آنکه در آن حزن آل محمد صلوات الله علیهم تجدید می شود. عرض شد برای چه؟ فرمود: برای آنکه حق خود را در دست دیگران می بیند.

 

سیره امام سجاد علیه السلام در ماه رمضان و عید فطر

امام صادق علیه السلام فرمود:

شیوه حضرت على بن الحسین علیهماالسلام در ماه رمضان چنان بود كه هرگاه غلامان یا كنیزان آن حضرت خطائى را مرتكب می ‏شدند آنان را تنبیه نمی كرد. آن حضرت فقط خطاها و گناهان آنان را در دفترى ثبت كرده و تخلّفات هر كس را با نام و موضوع مشخص می ‏نمود. در آخر ماه همه غلامان و كنیزان را جمع كرده و در میان آنان می ایستاد. آنگاه از روى نوشته تمام كارهاى خلاف آنان را كه در طول ماه رمضان مرتكب شده بودند برایشان گوشزد می كرد و به تك تك آنان می فرمود:
فلانى تو در فلان روز و فلان ساعت تخلفى كردى و من ترا تنبیه نكردم! آیا به یاد می آورى؟
می گفت:
بلى اى پسر رسول خدا!
و تا آخرین نفر این مطالب را متذكر می ‏شد و آنان به اشتباهات و خطاهاى خود اعتراف می كردند. آنگاه به آنان می ‏فرمود:
«ارفعوا اصواتكم و قولوا یا على بن الحسین! انّ ربّك قد احصى علیك كلّما عملت كما احصیت علینا كلّما قد عملنا و لدیه كتابٌ ینطق علیك بالحقّ لا یغادر صغیرةً ولا كبیرةٌ ممّا اتیت الّا احصاها و تجد كلما عملت لدیه حاضراً… ؛ با صداى بلند بگوئید: اى على بن الحسین! پروردگارت تمام اعمال و رفتار تو را نوشته است چنان كه تو اعمال ما را نوشته‏ اى. نزد خداوند نامه اعمالى هست كه با تو به حق سخن می گوید و هیچ عمل ریز و درشتى را فروگزارى نمی كند و هرچه انجام داده‏ اى به حساب آورده و تمام آنچه را كه انجام داده‏ اى نزد او حاضر و آماده خواهى یافت، چنان كه ما اعمال خود را در نزد تو آماده و ثبت شده دیدیم. پس ما را ببخش همچنان كه دوست دارى خدا تو را ببخشد.

اى على بن الحسین! به یاد آر آن حقارت و ذلّتى را كه فرداى قیامت در پیشگاه خداى حكیم و عادل خواهى داشت. آن پروردگار عادل و حكیمى كه ذرّه‏اى و كمتر از ذرّه‏اى به كسى ظلم و ستم روا نمی ‏دارد و اعمال بندگان را همچنان كه انجام داده‏ اند به آنان عرضه خواهد كرد و حساب و گواهى خدا كافى است …

ببخش و عفو كن تا پادشاه روز قیامت از تو عفو كرده و درگذرد چنان كه خودش در قرآن می فرماید: «ولیعفوا و لیصفحوا الا تحبّون ان یغفر الله لكم والله غفورٌ رحیمٌ ؛ باید ببخشند و درگذرند. آیا دوست ندارید خداوند شما را بیامرزد؟ او خداوند آمرزنده و مهربان است.


امام سجاد علیه السلام این كلمات را براى خویش و غلامان و كنیزانش تلقین می كرد و آنان با هم تكرار می كردند و خود امام كه در میان آنان ایستاده بود و می گریست و با لحنى ملتمسانه می گفت:
«ربّ انّك امرتنا ان نعفوا عمّن ظلمنا فقد ظلمنا انفسنا فنحن قدعفونا عمّن ظلمنا كما امرت فاعف عنّا فانّك اولى بذلك منّا و من المأمورین … ؛ پروردگارا، تو به ما فرمودى از ستمكاران خویش درگذریم و ما به راستى بر خود ستم كرده‏ ایم. همان طور كه فرمودى، ما از كسانى كه ستم كرده‏ اند درگذشتیم، تو هم از ما درگذر كه تو در عفو كردن از ما و از ماموران برترى. تو به ما فرمودى سائلى را از درگاه خود محروم نكنیم و هم اكنون ما سائلان و گدایان در آستانه در خانه‏ات زانو زده و احسان و عطاى تو را می طلبیم، بر ما منّت بگذار و محروممان نگردان، كه تو در این كار شایسته ‏تر از ما و از مأموران هستى. خدایا! من اكرام كردم تو هم به من اكرام كن و با اهل نعمت و مغفرت محشور نما اى صاحب احسان و كرامت.

پس از این حضرت سجاد علیه السلام خطاب به غلامان و كنیزان خویش می ‏فرمود:
من شما را عفو كردم، آیا شما هم من و بدرفتاری هاى مرا كه فرمانرواى بدى براى شما و بنده فرومایه ‏اى براى فرمانرواى بخشاینده عادل و نیكوكار بودم، بخشیدید؟!
همگى یكصدا می گفتند:
با این كه ما از تو جز خوبى ندیده ‏ایم ترا بخشیدیم.
آنگاه به آنان می فرمود:

بگوئید خداوندا! از على بن الحسین درگذر! همان طور كه او از ما در گذشت، او را از آتش جهنم آزاد كن همان طور كه او ما را از بردگى آزاد كرد.
آنان دعا می كردند و امام سجاد علیه السلام هم آمین می گفت. و در پایان مى فرمود:
بروید، من از شما در گذشتم و آزادتان كردم به امید این كه خدا نیز از من درگذرد و آزادم كند.

در روز عید فطر چندان به آنها جایزه و هدایا می ‏بخشید كه از دیگران بی نیاز می ‏شدند. هر سال در شب آخر ماه مبارك رمضان در هنگام افطار حدود بیست بنده آزاد می ‏كرد و می گفت: «انّ الله تعالى فى كلّ لیلةٍ من شهر رمضان عند الافطار سبعین الف عتیقٌ من النّار كلّاً قد استوجبوا النّار؛ خداوند متعال در هر شب ماه مبارك رمضان هفتاد هزار كس را از آتش جهنم آزاد می كند كه همگى مستحق عذاب بوده ‏اند آن حضرت هیچ بنده‏ اى را بیش از یك سال به بندگى نمی گرفت. هرگاه كسى را در اول سال و یا در وسط آن مالك می شد در شب عید فطر آزاد می كرد. این عمل روش هر ساله او بود. بندگان سیاه را كه هیچگونه نیازى به آنان نداشت می ‏خرید و در عرفات بعد از مراسم عرفه همه را آزاد ساخته و هدایاى قابل توجهى را به آنان عطاء می كرد.

اقبال الاعمال، ص 260.

 نظر دهید »

لیلة القدر

29 تیر 1393 توسط یثربی

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4

قال الصادق عليه السلام: انا انزلناه في لـيلة القـدر، الليلة فاطـمه و القـدر الله فمن عرف
فاطمه حق معرفتها فقد ادرک ليلة القدر و أنما سميت فاطمه لأن الخلق فطموا عن
معرفتها و قوله و ما ادريک ما ليلة القدر ليلة القدر خير من الف شهر يعني
خير من الف مؤمن و هي ام المؤمنين تنزل الملائکة و الروح فيها و
الملائکه المؤمنون الذين يملکو ن علم آل محمد صلي الله عليه و آله
و سلم والروح القدس هي‌ فاطمةعليهاالسلام بأذن ربهم من
کل أمر سلام هي حتي مطلع الـفجر يعني حتي
يخرج القائم آل محمّد عليه السلام


امام جعفر صادق عليه السلام فرمود:
ما آن را در شب قدر نازل کرديم شب،حضرت
فاطمه زهراءسلام الله عليها و قدر، خداوندمتعال است.
پس هر کس حضرت فاطمه زهراءسلام الله عليها را به حقيقت
معرفت بشناسد،‌ شب قدر را درک کرده است و جز اين نيست که
آن حضرت، فاطمه سلام الله علیها ناميده شد، چون خلائق از شناخت او بريده
و جدا شده اند و فرمايش خداوند عزّوجلّ که: و تو چه مي داني‌شب قدر چيست؟
شب قدر از هزارماه بهتراست يعن‍ي بهتر ازهزار مؤمن زيرا او مادر مؤمنين است ودراين
شب فرشتگان و روح نازل ميشوند.فرشتگان يعني مؤمناني‌ که از علم آل محمد
صـلوات الله عـلیهم اجـمـعین بـهـره مـند مي باشـند و روح؛ هـمان روح الـقـدس
که حـضـرت فـاطـمــه زهـراءسـلام الله عـليهـا اسـت مي‌ بـاشـد؛
و از هر امـر و فرمـاني ســلام و رحمـت است تا طـلوع
سپيده دم؛ يعني تا هنگام ظهور و قيام حضرت
قائم آل محمد عجل الله تعالي ‌فرجه الشريف


تفسیر فرات کوفی، ص۵۸۱

 

 

 


 2 نظر

مراسم افطاری

29 تیر 1393 توسط یثربی

امسال مراسم افطاری طبق سنوات گذشته در بیت حضرت آیت الله یثربی رحمة الله علیه در فضایی صمیمی پذیرای مهمانانی گرانقدر بود. این سنت حسنه که سالهاست پایه گذاری شده، با حضور حضرت آیت الله میر سید محمد یثربی و اساتید و طلاب حوزه علمیه و جمعی از دانشگاهیان برگزار شد. پس از مراسم افطاری حضرت آیت الله میر سید محمد یثربی به ایراد سخنانی پرداخته و ایشان بر نشر معارف دین بدون شائبه و اضافات و داشتن بصیرت و آگاهی تأکید کرده و مهمترین درس برای جامعه روحانیت را حرکت در جهت اغناء احتیاجات مردم دانست و در پایان ضمن تشکر و قدردانی از مهمانان بزرگوار سفره کرامت حضرت خدیجه سلام الله علیها برای آنان آرزوی موفقیت نمودند.

 نظر دهید »

سالگرد حضرت آیت الله یثربی

29 تیر 1393 توسط یثربی

مراسم هشتمین سالگرد عالم خدوم و مردمی حضرت آیت الله یثربی قدس سره در مسجد جامع حبیب بن موسی علیه السلام با حضور طلاب و اساتید و همچنین مردم علاقه مند به این عالم بی نظیر برگزار شد.

درود و صلوات ما بر آن عالم شهید.

 نظر دهید »

السلام علیک یا علی بن محمد الباقر

07 اردیبهشت 1393 توسط یثربی

امام رضا علیه السلام فرمودند: « نعم الموضع الاردهار فالزم و تمسک به.»

چه خوب مکانی است اردهال، پس به آن التزام و تمسک پیدا کن.( بحارالانوار، ج 60، ص 214)

شهادت حضرت سلطانعلی بن محمد باقر علیه السلام بر شیعیان تسلیت باد.

 1 نظر
23 اسفند 1392 توسط یثربی

ayout v:ext="edit">

مگر تا کنون دیوار ودر ندیده بودی؟

این روزها در ودیواردلم حال وهوای دیگری دارد؛

این روزها روحم به زندگی روزمره پوزخند می زند: وجانم به افقی کبود خیره میشود.از خود میپرسم :چرا این گونه ای ؟

چرا دیدن آن چه همیشه می دیدی، امروز برایت سراینده شعری تلخ است ؟

مگر تا کنون دیوار ودر ندیده بودی؟

مگر تا کنون زبانه های آتش رانگاه نکرده بودی ؟

مگر تا کنون کمر قد خمیده­ای مریض احوال را به عیادت نرفته بودی ؟

مگر تا کنون بر سر کودکانی زار درغم مادر، دست نوازش نکشیده بودی؟

آیا اولین بار است که تشییع جنازه را می نگری ؟

آیا اولین بار که شکوه یک مرد را در عزای همسری عزیز ،در هم شکسته می یابی ؟

آیا اولین بار است که تسلی بخش زانوان لرزان شوهری غمگین می شوی ؟

این همه بغض که راه برگلویت بسته ، از کجاست؟

این همه اشک که دنیا را در نگاهت به تلاطم کشاند ،از چیست؟

این همه ناله که صدایت را خشکانده ،به چه خاطر است؟ …

… قلب خسته ام نگاهی به آسمان کرد، چشمان بی رمقش را به  من دوخت وگفت: میدانی این روز ها افلاک در عزای خورشید سیاه پوش شده ؟

می دانی فرشته های هفت آسمان در وداع سوزان مادری با فرزنداش، بی تاب شده وبه خروش آمدند؟

می دانی دل مخفی زمین ، بدنی پاک را از چنگال خفاشان بد سیرت ،پوشیده داشته ؟

می دانی تن رنجوری که تا آخرین توان در پی احقاق بزرگترین حق پایمال شده تاریخ دوید ، اکنون در مکانی نامعلوم آرام یافته است؟

می دانی خانه نیم سوخته ، شاهد بزم خموش کودکانی شده که با نگاه شان دل کباب پدر را آتش می زنند؟

می دانی پدری استوار ومهربان ،هزار پرسش ناگفته اطفالش را به دست عطوفت خویش پاسخ می دهد؟

می دانی اکنون کاسه صبر شجاع ترین مرد خلقت به سرآمده واز جفای امت شکوه ها دارد؟

می دانی شوهری عاشق ، شب ها سربر خاک می نهد وهای های گریه می کند؟

می دانی مردی که حالا تنها شده ،نجوایی پر تمنا با باغبان نیلوفرش دارد؟

می دانی پدری سفر کرده ، میزبان دختر رنج کشیده اش شده است؟

می دانی بنده ای بی نظیر،به لقای پروردگارش رسیده است ؟

می دانی فاطمیه آمده است؟

نام فاطمیه را که شنیدم بدنم لرزید ، جانم سوخت ودانه های  اشک از خط چشمم مسابقه ای برای رها شدن را آغاز کردند.

آری بار دیگر جمادی از راه رسید … ومن امروز پرچمی سیاه در عزای شهادت مظلومانه حضرت صدیقه طاهره علیها السلام

بر سردر خانه ام نصب می کنم ، پرچمی که نشان از عقیده ام دارد ،عقیده ای که در برابرهیچ مصلحتی سر فرود نخواهد آورد وسرفراز از حضورش و وجودش، سر مرا به عرش اعلای الهی خواهد سائید ،تا همه بدانند : « أنا عبد من عبید الزهرإ سلام الله علیها  »

 

 نظر دهید »

دل تنگی

11 بهمن 1392 توسط یثربی

نفحات وصلک اوقدت

جمرات شوقک فی الحشاء

زغمت به سینه کم آتشی که نزد زبانه کما تشاء

به تو داشت خو، دل گشته خون، ز تو بود جان مرا سکون

فهجرتنی فجعلتنی متحیرا متوحشا

اللهم عجل لولیک الفرج

 نظر دهید »

میلاد پیامبر و امام صادق علیهماالسلام

30 دی 1392 توسط یثربی

تولی و تبری در سخن دو بزرگوار علیهماالسلام : پیامبر صلی الله علیه و آله به امیر المؤمنین علیه السلام می فرمایند: « من أحبک کان مع النبیین فی درجاتهم یوم القیامه و من مات و هو یبغضک فلا یبالی مات یهودیاً أو نصرانیاً » « کسی که تو را دوست داشته باشد روز قیامت با پیامبران محشور می شود و در درجات آنان قرار می گیرد و کسی که با دشمنی تو از دنیا رود، باکی نیست یهودی بمیرد و نصرانی از دنیا برود.»

امام صادق علیه السلام می فرمایند: « کذب من ادعی محبتنا و لم یتبرا من عدونا » « دروغ می گوید کسی که ادعای محبت ما را دارد ولی از دشمن ما بیزاری نمی جوید.»

 نظر دهید »

السلام علیک یا اباعبدالله

24 آبان 1392 توسط یثربی

امام رضا علیه السلام فرمودند: إنّ یوم الحسین أقرح جفوننا و أسبل دموعنا و أذل عزیزنا ، أرض کرب و بلا  أورثتنا الکرب و البلاء إلی یوم الانقضاء، فعلی مثل الحسین فلیبک الباکون فان البکاء علیه یحط الذنوب العظام

روز عاشورا روزی است که پلک چشم ما زخم و اشک جاری ما جاری شد و عزیز ما ذلیل شد، زمین کربلا غم و بلا را به ما تا روز قیامت میراث داد، پس بر مثل حسین علیه السلام ( شیعیان) باید گریه کنند، همانا گریه بر امام حسین علیه السلام گناه بزرگ را از بین می برد.

 نظر دهید »

عید غدیر

03 آبان 1392 توسط یثربی

15.00

روز غدیر روزی است که خداوند متعال ولایت را بر آسمانهای هفتگانه عرضه کرد، پس اهل آسمان هفتم زودتر از دیگران قبول کردند و به این جهت آن را به عرش زینت داد. پس اهل آسمان چهارم از دیگران پیشی گرفتند و خداوند آن را به بیت المعمور زیور بخشید. آنگاه اهل آسمان دنیا سبقت گرفتند و آن را به کواکب آراسته کرد. سپس خداوند ولایت را بر زمین ها عرضه کرد و زمین مکه در قبول آن پیشی گرفت، آن را به کعبه زینت داده و بعد مدینه و آن را به پیامبر(صلی الله علیه و آله) مزین گردانید. پس از آن کوفه و آن را به امیرالمؤمنین(علیه السلام) مشرف نمودند، به کوهها عرضه شد و سه کوه عقیق، فیروز و یاقوت پیشی گرفتند و به این نامها اختصاص یافتند و از بهترین زیور آلات شدند و کوههای دیگر با قبول ولایت دارای معادن طلا و نقره شدند و هرچه اقرار به ولایت نکرد، چیزی از آن نرویید و در این روز ولایت به آبها عرضه شد و هر آبی که پذیرفت گوارا گردید و آبی که قبول نکرد، شور و تلخ شد و همچنین بر گیاهان عرضه شد، پس هرکدام پذیرفته شیرین و نیکو و آنچه قبول نکرد تلخ گردید. سپس ولایت در این روز بر پرندگان عرضه شد، آنها که قبول کردند خوش آواز و گویا و هرکدام انکار نمودند لال گردیدند و مثل مؤمنین در پذیرش ولایت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در روز (عید) غدیر خم همانند ملائکه است در سجودشان بر آدم و مثل کسی که قبول ولایت نکرد در غدیر خم مثل ابلیس است.

صاحب غدیر امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: … شگفتا! چگونه این امت دلباخته (آن سه) شده اند؟ چه محبتی به آنها و پیروان آنها دارند؟ محبت به کسانی آنها را از راه خدا باز داشته از دین برگرداند! به خدا سوگند اگر تا قیامت سرپا ایستاده و خاکستر بر سر بریزند وبا تضرع و زاری بر کسانی که سبب گمراهی آنها شده و آنها را از راه خدا باز داشته اند و جهنمیشان نموده اند نفرین کنند و تا روز قیامت به این کار ادامه دهند باز نتوانسته اند آنچنان که باید آنان را لعن کنند!!

عید ولایت بر تمام شیعیان مولا امیرالمؤمنین علیه السلام مبارک باد.

 نظر دهید »

یاجواد الائمه ادرکنی

19 مهر 1392 توسط یثربی

 

امام جواد عليه السلام می فرمایند: « عَلَيْكُمْ بِطَلَبِ الْعِلْمِ، فَإنَّ طَلَبَهُ فَريضَةٌ وَالْبَحْثَ عَنْهُ نافِلَةٌ، وَ هُوَ صِلَةُ بَيْنَ الاخْوانِ، وَ دَليلٌ عَلَى الْمُرُوَّةِ، وَ تُحْفَةٌ فِى الْمَجالِسِ، وَ صاحِبٌ فِى السَّفَرِ، وَ اءُنْسٌ فِى الْغُرْبَةِ »
« بر شما باد به تحصيل علم و معرفت، چون فراگيرى آن واجب و بحث پيرامون آن مستحبّ و پرفائده است.علم وسيله كمك به دوستان و برادران است ، دليل و نشانه مروّت و جوانمردى است، هديه و سرگرمى در مجالس است، همدم و رفيق انسان در مسافرت است ؛ و انيس و مونس انسان در تنهائى مى باشد.»
شهادت امام جواد علیه السلام بر امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و بر شیعیان تسلیت باد.

 1 نظر

میلاد عالم آل محمد علیه السلام

26 شهریور 1392 توسط یثربی

بوی خوش کدام بهار است که شامه زمین را می نوازد؟ هوای پیراهن کدام یوسف است، که دنیا رابه سرمستی فرا خوانده است؟ این همه پروانه شناور در هوای عشق، زاده کدام لبخند است؟
ذیقعده، یازدهمین روزش را چراغانی کرده است. روشنی از روزنه ها جاری است. خورشیدی از دامان «نجمه» طلوع کرده است تا سرنوشت تاریک دنیا را به روشنایی و روز برساند. شوق، در رگ های ذیقعده می دود. هشتمین خورشید، دمیده است. و دوباره این نوید روح بخش را به شیعیان داده است؛ آری سلطان سریر ارتضا چشم به جهان گشوده است.میلاد سلطان عشق بر عاشقانش مبارک باد.

 2 نظر

سی امین سالگرد تاسیس حوزه علمیه کوثر کاشان

22 شهریور 1392 توسط یثربی

از پشت پنجره این نوشتار، شمیم کوثر و عطر یاد یاران به مشام می رسد. در سایه بلندای واژه های این نوشتار، ندای غریبی سفر کرده به گوش می رسد، آری آن روزگاران و صبح امید بزرگواران. به راستی صدای گرم و گوارایش، تداعی نوعی غربت داشت و اینجا سخن از مردی بزرگ است که سالهای بسیار از عمر خویش را صرف سازندگی سنگرهای علم و دانش نمود، چرا که این مرد لباس شرافتی که یکایک پدران و اجداد پاک معصومش علیهم السلام بر تن داشتند را، بر تن کرد.

روزگاری نه چندان دور، زمانی که مردی بزرگ برای برپایی مکتب های علم و دانش پا به عرصه ظهور نهاد، ابرهای پر رعد و برق و سخت و صعب و صاعقه هایی که از هر طرف این هدف را نشانه گرفتند؛ آری صدای نجواهایی نه چندان دل نشین از هر طرف به گوش می رسید، اما بالاخره نجواها به سکوت تبدیل شد و همه چیز در زیر پای این مرد بزرگ، نرم و راهوار شد، به گونه ای که بر بساط ابرها نشیند و در دریای بی کران علم و دانش سیر کند

و اما امروز که سه دهه از تأسیس این سنگر می گذرد، هر روز و هر ساعت بر صفحات بی شمار کتاب علمش، صفحه ای افزوده می گردد و سالیان دراز است که سربازان این مکتب قدردان زحمات وی و پاسبان ارزشهای اسلامند و به برکت آن دست پر قدرت خدایی است که مبلغانش جایگاه رفیع و ارزنده ای دارند. این مکتب جایگاهی نورانی است و با تاریکی سازگاری ندارد و در مکانی که نور باشد، ظلمت نیست.

ای زینت و زیور های این مکتب،

ای سربازان حجت حق،

ای خار چشم دشمنان،

ای کاش قوت قلبی باشیم برای صاحبمان

و روشنی چشمی برای عاشقان

و هشداری برای غفلت زدگان

و اتمام حجتی برای همگان …

 1 نظر

میلاد کریمه اهل بیت سلام الله علیها

16 شهریور 1392 توسط یثربی

گلی از شاخسار رحمت اینجاست

یکی از خاندان عصمت اینجاست

اگر بوی بهشت آید عجب نیست

دری از هشت باب جنت اینجاست

به دیوار و در این بیت توحید

فروغ عترت و قرآن توان دید

بود این درگه پر نور اطهر

حریم دختر موسی بن جعفر

 1 نظر
07 شهریور 1392 توسط یثربی

او خواهد آمد…

 1 نظر
03 شهریور 1392 توسط یثربی

غیبتت مولا جان تلخ ترین خواب من است، خسته ام خسته از این خواب بلند!!!

 1 نظر

به بهانه ویرانی بقیع

24 مرداد 1392 توسط یثربی

جلوه جنت  به   چشم   خاکیان دارد بقیع
یا   صفای   خلوت  افلاکیان   دارد  بقیع

گر حصار  کعبه  را  جبریل  دربانی  کند
صد چو موسی ومسیحا پاسبان دارد بقیع

شب که تاریک است ودربر روی مردم
بسته اند
زائری  چون مهدی صاحب زمان دارد
بقیع

 نظر دهید »

عید فطر و اعمال آن

17 مرداد 1392 توسط یثربی

روز اول ماه شوال را بدين سبب عيد فطر خوانده‏اند كه در اين روز، امر امساك و صوم از خوردن و آشاميدن برداشته شد و رخصت داده شد كه مؤمنان دراین روز افطار كنند و روزه خود را بشكنند. فطر به معناى خوردن و آشاميدن است و گفته شده است كه به معناى آغاز خوردن و آشاميدن نيز هست. به همين دليل است كه پس از اتمام روز و هنگام مغرب شرعى در روزهاى ماه رمضان، انسان افطار مى‏كند، يعنى اجازه خوردن، پس از امساك از خوردن به او داده مى‏شود.از سخنان معصومين(علیهم السلام) چنين استفاده مى‏شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است، و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.

عيد فطر داراى اعمالی است كه در روايات معصومين(علیهم السلام) به آنها پرداخته شده است.

واما اعمال آن :

اولاً :غسل ،ثانیاً :اینکه که پیش از نماز عید در اول روز افطار کنی وبهتر آن که به خرما یا شیرینی باشد وشیخ مفید فرموده : مستحب است تناول کردن مقدار کمی از تربت سید الشهداء(علیه السلام) که شفا برای هر دردی است. ثالثاً : دادن زکات فطره که واجب مؤکد وشرط قبولی روزه ماه رمضان و سبب حفظ انسان تا سال دیگر وحق تعالی آن را مقدم بر نماز ذکر فرموده است. رابعاً : نماز عید فطر، که دو رکعت است و در قنوت نماز عيد مى‏خوانيم:

«…. أسئلك بحق هذا اليوم الذي جعلته للمسلمين عيداً و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخراً و شرفاً و كرامة و مزيداً ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى في كل خير ادخلت فيه محمداً و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمداً و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى أسئلك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون‏».

بارالها! به حق اين روز كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار داد، از تو مى‏خواهم كه بر محمد و آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلم ) درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) را در آن وارد كردى! و از هر سوء و بدى كه محمد و آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) را از آن خارج ساختى خارج كن! درود و صلوات تو بر او و آنها! خداوندا، از تو مى‏طلبم آنچه بندگان شايسته‏ات از تو خواستند و به تو پناه مى‏برم از آنچه بندگان خالصت‏ به تو پناه بردند.

 نظر دهید »
16 مرداد 1392 توسط یثربی

گفتار امیر مؤمنان درباره ی عید فطر

خداوندا به ما رحم کن و با غفران و آمرزشت ما را ببخش که تو والا و بزرگ
مرتبه‌ای.امروز روزی است که خداوند آن را برای شما مسلمانان عید قرار داده و
شما را شایسته و سزاوار این عید ساخته است. پس همواره به یاد خدا باشید تا خدا نیز به یاد شما باشد. او را بخوانید تا اجابت کند، در این روز سعید، زکوة فطرهخویش را بپردازید که به راستی این سنت پیامبر شماست و از سوی پروردگار بر شما واجب شده است.
امير المؤمنين(علیه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه‏ اى خوانده‏ اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم داده ‏اند:
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مى‏ گيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نااميد مى‏ گردند و اين شباهتى زياد به روز قيامت دارد. پس با خروج از منازل و رهسپارى به سوى جايگاه نماز عيد، خروجتان را از قبر و رفتنتان را به سوى پروردگار به ياد آوريد، و با ايستادن در جايگاه نماز، ايستادن در برابر پروردگارتان را ياد كنيد، و با بازگشت‏ به سوى منازل خود، بازگشتتان به سوى منازلتان در بهشت ‏برين را متذكر شويد. اى بندگان خدا. كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزه ‏دار داده مى‏ شود، اين است كه فرشته‏ اى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا مى ‏دهد و مى گويد: هان! بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشته‏ تان آمرزيده شد! پس به فكر آينده خويش
‏ باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد؟

ميزان الحكمه، محمدى رى شهرى، ج 7، ص 131-132

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA yles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="false” DefSemiHidden="false” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="371″> me="heading 1″ />

 1 نظر

یا صاحب الزمان

15 مرداد 1392 توسط یثربی
یا صاحب الزمان

 1 نظر

- گشايش هفتاد حاجت اخروى

08 مرداد 1392 توسط یثربی

- گشايش هفتاد حاجت اخروى

امام صادق - عليه السلام - فرمود:

هر كس در يك روز، صد بار رب صل على محمد و اهل بيته بگويد، خداوند يك صد حاجت او را برآورد و سى حاجت از آنها براى دنيا و هفتاد براى آخرت .

 نظر دهید »

علی دانم چرا ...

07 مرداد 1392 توسط یثربی
 نظر دهید »

اعمال شبهای قدر

05 مرداد 1392 توسط یثربی

اعمال شبهای قدر :
و شب قدر همان شبی است که در تمام سال شبی به خوبی و فضیلت آن نمی رسد وعمل در آن بهتر است از عمل درهزار ماه ودر آن شب مقدرات سال معین می گردد وملائکه وروح که اعظم ملائکه است ودر آن شب به اذن پروردگار به زمین نازل می شوند وبه حضور نورانی امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشرف می شوند و آنچه برای هرشخص مقدر شده است بر امام (علیه السلام) عرضه می شود.
اعمال شبهای قدربر دو گونه می باشد : اعمال مشترکه ، که در هر سه شب باید انجام داد و اعمال مخصوصه ، که مخصوص به هر شبی است؛
اعمال مشترکه:
اولاً، غسل کردن؛ علامه مجلسی (رحمة الله علیه) فرموده اند،که غسل این شبها را هنگام غروب آفتاب به جای آورند. ثانیاً، دو رکعت نماز است که در هر رکعت بعد از حمد هفت مرتبه توحید را بخواند وبعد از فراغ از نماز هفتاد مرتبه « أستغفرالله وأتوب إلیه » مادرش را بیامرزد. ثالثاً، قرآن را در مقابل خود بگشاید وبخواند دعای«اللهم إنی أسئلک بکتابک المنزل …» رابعاً، قرآن را بر سر بگذارد وبخواند دعای « اللهم بحق هذا القران… » خامساً، زیارت امام حسین (علیه السلام)، در روایت آمده است که چون شب قدر فرا می رسد منادی از آسمان هفتم ندا میدهد که حق تعالی هر که را به زیارت قبر حضرت امام حسین (علیه السلام) آمده است را آمرزید .سادساً، اِحیا بدارد این شبها را که همانا روایت شده، که هر که احیا کند شب قدر را گناهان او آمرزیده می شود هر چند به عدد ستارگان آسمان وسنگینی کوهها و کیل دریاها باشد؛ وبهترین اعمال در این شبها طلب آمرزش و دعا وبهترین اذکار صلوات ولعن بر قاتل حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) می باشد.
اعمال مخصوصه:
اما درشب نوزدهم، اولاً، صد مرتبه « أستغفرالله ربی وأتوب إلیه » ثانیاً، صد مرتبه « اللهم العن قتلة امیرالمؤمنین » ثالثاً، بخواند دعای «یا ذاالذی کان …» رابعاً، بخواند دعای «اللهم اجعل فیما تقضی و تقدر…»
شب بیست ویکم،فضیلتش زیادترازشب نوزدهم است واعمال آن شب را از غسل و احیا و زیارت و نمازو قرآن برسر گرفتن و دعای جوشن کبیر به جای آورد.
شب بیست و سوم، شب قدر یکی از این دو شب است و در چند روایت که از معصوم سؤال کردند که معین فرمایند که شب قدر کدام یک از این دو شب است؟ تعیین نکردند بلکه فرمودند: « ما أیسرلیلتین فیما تطلب » « مناسب است وهردو شب برای آنچه می خواهی » یا آنکه فرمودند: « ما علیک أن تفعل خیراً فی لیلتین » « چه شود بر تو که انجام دهی کار نیک را درهر دو شب ».

 نظر دهید »
05 مرداد 1392 توسط یثربی

نسیم کوی جـــانــــــــــان است قرآن شمیم عطر رحمان است قرآن بود روشنـــــــگر راه ســـــــــــــــعادت چو خورشید فروزان است قرآن به گلزارش ،
خـــــزان راهــــی نـــدارد بهاران در بهاران است قـــــرآن
 نظر دهید »
05 مرداد 1392 توسط یثربی

صاحب الزمان ادرکنی

 نظر دهید »

منزلت شب قدر

05 مرداد 1392 توسط یثربی

 

منزلت شب قدر

علامه طباطبائى در علايم شب قدر مى‏گويد:

روايات در معنى و خصايص و فضايل شب قدر بسيار است، در بعضى از آن روايات علامتهايى براى شب قدر ذكر كرده از قبيل اينكه شب قدر، صبح آن شب آفتاب
بدون شعاع طلوع مي‏كند و هواى آن روز معتدل است. الميزان، ج 40، ص 332

قال الباقر ان عليهما السلام :
سالته عن علامة ليلة القدر، فقال : علامتها ان يطيب ريحها، و ان كانت فى برد دفئت، و ان كانت فى حر بردت فطابت .

ترجمه : (محمد بن مسلم) از علامت ليلة القدر پرسيد؟ پس امام (ع) فرمود: علامت ليلة القدر اين است كه بوى خوشى از آن پخش مى‏شود، اگر در سرماى (زمستان) باشد گرم و ملايم مى‏گردد، و اگر ليلة القدر در گرماى (تابستان) باشد خنگ و معتدل و نيكو مى‏گردد .

حديث: قال ابو عبد الله عليه السلام :
ليلة القدر فى كل سنة و يومها مثل ليلتها.

ترجمه: شب قدر در هر سال است و روز آن مثل شب آن مى‏باشد.

قال النبى (صلى الله عليه و آله) :
ان انا ادركت ليلة القدر فما اسال ربى؟ قال (ص): «العافية‏» .

ترجمه: به پيامبر(ص) گفته شد: اگر شب قدر را دريابم از خدا چه چيزى را مسئلت كنم؟ فرمود: «عافيت را» .

حديث: قال موسى (عليه السلام):
الهى اريد قربك، قال: قربى لمن استيقظ ليلة القدر،قال :
الهى اريد رحمتك، قال: رحمتى لمن رحم المساكين ليلة القدر ، قال :
الهى اريد الجواز على الصراط، قال: ذلك لمن تصدق بصدقة فى ليلة القدر، قال :
الهى اريد من اشجار الجنة و ثمارها، قال: ذلك لمن سبح تسبيحه فى ليلة القدر، قال :
الهى اريد النجاة من النار، قال: ذلك لمن استغفر فى ليلة القدر، قال :
الهى اريد رضاك، قال: رضاى لمن صلى ركعتين فى لية القدر .

ترجمه:

خداوندا! مى‏خواهم به تو نزديك شوم، فرمود: قرب من از آن كسى است كه شب قدر بيدار شود، گفت: خداوندا! رحمتت را مى‏خواهم، فرمود: رحمتم از آن كسى است كه در شب قدر به مسكينان رحمت كند: گفت: خداوندا! جواز گذشتن از صراط را از تو مى‏خواهم فرمود: آن، از آن كسى است كه در شب قدر صدقه‏اى بدهد. گفت‏خداوندا! از درختان بهشت و از ميوه ‏هايش مى‏خواهم، فرمود: آنها از آن كسى است كه در شب قدر تسبيحش را انجام دهد گفت: خداوندا! رهايى از جهنم را مى‏خواهم، فرمود: آن، از آن كسى است كه در شب قدر استغفار كند: گفت‏ خداوندا خشنودى تو را مى‏خواهم، فرمود: خشنودى من از آن كسى است كه در شب قدر دو ركعت نماز بگذارد.

توضيح:
ليلة القدر شبى است كه قرآن نازل شده است و ظاهرا مراد به قدر، تقدير و اندازه‏گيرى است، خداى تعالى در آن شب حوادث يكسال را يعنى از آن شب تا شب قدر سال آينده را تقدير مى‏نمايد، زندگى و مرگ، رزق، سعادت، و شقاوت و چيزهايى از اين قبيل را مقدر مى‏سازد.

 نظر دهید »

غزال قافله سالار

02 تیر 1392 توسط یثربی

غزال قافله سالارعشق و تنهایی

کجاست نوبت وصلت که رخ بیارایی

که شاهدان طریقت نشسته اند به راه

خدا کند که بیایی و پرده بگشایی

سراینده:اعظم زحمتکش عباسی-طلبه پایه دوم

 4 نظر

جشن میلاد کوثر

11 اردیبهشت 1392 توسط یثربی

چشمان آسمانیان به یک نقطه خیره مانده است گویا چنین رقم خورده

که تقدیر بهم ریزد و از این پس زمینبه آسمان نور دهد با  قدوم بانویی که نور

افلاک بسته به ( قد قامت اوست)

(اذا قامت فی محرابها زهر نورها لاهل السماء کم تزهر نور الکواکب لاهل الارض)

هنگامی که در محراب عبادتش قیام می کرد نور او به اهل آسمانها روشنایی

می داد. مانند روشنایی ستارگان برای اهل زمین.

اینک همراه می شویم با دلهای پر تپش و آکنده از شعف انبیاء و ملائکه در

میلاد انسیه حورا حضرت فاطمه الزهرا-سلام الله علیها-

از بانوان محترمه دعوت می شود تا در این سرور همراه ما باشید.

زمان: چهارشنبه 92/02/11           ساعت : 9:30 الی 12 صبح

مکان: حسینیه مرحوم حضرت آیت الله یثربی-رحمه الله علیه-

 

 

 

 

 

 نظر دهید »
20 اسفند 1391 توسط یثربی

اگر كسي بخواهد بداند كه انسان متكبري است يا متواضع، بايد به اين كلام امام صادق عليه السلام بنگرد كه اين چهار خصلت ازخصال متواضين دراووجود دارد يا نه؟

اول :در جايي كه پايين تر ازمقام توست بنشيني.

دوم :به هر كه برخورد كني سلام كني.

سوم:جروبحث رارها كني اگرچه حق با توباشد.

چهارم:دوست نداشته باشي كه تورابه تقواوپرهيزگاري تعريف كنند.

بحارالانوار/ج75/ص118

 3 نظر
06 اسفند 1391 توسط یثربی

شش پيام از دوازده پيام مديريتي برگرفته از سخنان امام علي (عليه السّلام)

جاي ازدياد كارها به تداوم صحيح آنها بينديشيد.‹‹حكمت 270››

براي رسيدن به هدف ها و مقام هاي بلندهمت بلند داشته باشيد.‹‹خطبه 211››

ازتجارب و اندرزها پند بگيريد و از آنها بهره برداري كنيد تا دچار نقص نشويد.‹‹نامه 31خطبه 175››

ازشدت سختي ها نهراسيد، زيرا هراس شكننده تر ازخود كار است وبه گشايش امور اميدوار باشيد.‹‹حكمت 66و246››

اگربه انجام مسئوليتي گردن نهاديد به آن وفا كنيد.‹‹حكمت 327››

هيچ وقت كارهاي اهم را فداي امور مهم نكنيد.‹‹حكمت 271››

 نظر دهید »

مناسبت تشريف فرمايي حضرت معصومه -عليها السلام- به شهرمقدس قم

17 بهمن 1391 توسط یثربی


قال الصادق علیه السلام: «ان لله حرماً و هو مکّةُ ولرسوله حرماً وهوالمدینة، و لأمیرالمؤمنین حرماً وهوالکوفة ولنا حرماً و هو قم، و ستدفن فیها امرأةٌ من ولدی تُسمّی فاطمة، مَنْ زارها وَجَبَت له الجنّة                                                                                                                                     
خدا را حرمي است وآن مكه است، رسول خدا-صلي الله عليه وآله- را حرمي است آن مدينه است، اميرالمومنان را حرمي است وآن كوفه است، وبراي ما اهل بيت حرمي است وآن قم است                                                                                                                                                                                                            به زودي بانويي به نام فاطمه از تبار من در آنجا دفن مي شود. هركس اورا زيارت كند، بهشت براو واجب مي شود                                                                                                                            

                                                                             ناصر الشريعه، تاريخ قم، ص 214                   

           
  
قُمْ عُشّ آل محمّدٍ و ماْوی شیعتهمْ و لکن سیُهْلک جماعةٌ منْ شبابهمْ بمعْصیّة آبائهم و الاستخفافُ و السّخریّةُ بکبرائهم و مشایخهمْ و مع ذلک یدْفعُ اللّه عنْهُمُ شرّ الاعادِي وكُلّ سُوء     

                                 
قم، آشيانه آل محمد-صلي الله عليه وآله- وپناهگاه شيعيانشان است، ولكن گروهي ازجوانانشان به سبب معصيت پدرانشان وتحقيرومسخره كردن بزرگان وپيشوايانشان هلاك مي شوند.                                                   

درعين حال خداوند شر دشمنان وهرگونه بدي را ازايشان دفع مي كند.                                                                                                                                                                                                                        
                                                                                 علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 60، ص214
                                                                                                                                    

 4 نظر

اهميت عنصر زمان

14 بهمن 1391 توسط یثربی

 

گفته مي شود زمان، سرمايه است ، ولي اگر مثلاً اين سرمايه را با پول مقايسه كنيد كه سرمايه اي اعتباري است ،از زمين تا آسمان با هم فرق دارند.

شما مي توانيد پول را پس انداز كنيد،ولي زمان، قابل پس انداز كردن نيست. شما مي توانيد پول را از ديگران بگيريد يا سرمايه تان را افزايش دهيد ،ولي زمان را نه.

فقط از يك نظر شبيه پول است .هنكام خرج كردن، شما پول وزمان  را هم خرج ميكنيد.


منبع : رهنامه پژوهش شماره 10ص 69

 

 نظر دهید »

يكي از شروط قبولي اعمال

03 بهمن 1391 توسط یثربی

پيامبر اكرم صلي الله عليه وال وسلم فرمودند:

هر زني كه با زبان خود،شوهرش را آزار دهد،خداوند از او هيچ توبه وفديه اي وهيچ عمل نيكي را نمي پذيرد - تا آنكه شوهرش را راضي كند- گرچه روزها را روزه بگيرد وشبها را عبادت كند وبنده ها آزاد كند واسبان تيز تگ ، د رراه خدا تجهيز كند.او جزء نحستين كساني است كه به آتش درمي آيند. هميچنين است مرد ،اگر به زنش ستم كند.

                                                                                                                                                                                                                     (من لا يحضره الفقيه ج 4 ،ص14)

 نظر دهید »
02 آذر 1391 توسط یثربی

                                                                مصداق خواص در كربلا

شايد بتوان گفت بهترين و شايسته ترين مصداق ها خواص در ميان عوام در كربلا

بوده اند كساني كه در جامعه عوام محسوب مي شدند با پيوستن به امام حسين

-عليه السلام- و در حريم ولايت قرار گرفتن خواص شوند.

و امروز من و تو براي خاص شدن بايد خود را درد دامان ولي -عج الله تعالي فرجه الشريف- بيندازيم و دل سپرده باشيم تا قابل جان سپردن در راهش شويم.

 2 نظر

بهترين ها

01 آبان 1391 توسط یثربی

بهترين آدم ها چه كساني هستند و در كدام دوران زندگي مي كنند؟

هميشه فكر مي كردم ياران امام حسين(عليه السلام) كه جان خودشان را فداي امام خود كردند، و يا ياران پيامبر(صلي الله عليه و آله) كه در ركاب حضرت به شهادت رسيدند، بهترين آدم ها هستند و در بهترين زمانها بودند. اما با ديدن اين حديث شريف از مولايمان امام سجاد(عليه السلام) به اين نتيجه رسيدم كه اين بهترين ها انحصاري نيست. در هر دوران مي توانيم جزء بهترين ها باشيم.

امام سجاد(عليه السلام) مي فرمايند:

إنَّ أهل زمان غيبة القائلون بإمامته، المنتظرون لظهوره، أفضل اهل كل زمان؛ لأنّ الله تعالي ذكره اعطاهم من العقول و الأفهام و المعروفة ما صارت به الغيبة عندهم بمنزلة المشاهدة، و جعلهم في ذلك الزمان بمنزلة المجاهدين بين يدي رسول الله(صلي الله عليه و آله) بالسيف، اولئك المخلصون حقاً و شيعتنا صدقاً و الدعاة الي دين الله  سرّاً و جهراً. و قال (عليه السلام): انتظار فرج أعظم من الفرج.

بدان كه روزگار غيبت امام دوازدهم(عجل الله تعالي فرجه الشريف) بسيار طولاني مي شود و بهترين مردم در همه زمانها كساني هستند كه در زمان غيبت زندگي مي كنند و به امامت امام زمان خود اعتقاد دارند و در انتظار ظهور هستند. آنها بهترين مردم در همه زمانها هستند. در روزگار غيبت كساني هستند كه به اندازه اي از فهم و معرفت و شناخت مي رسند كه ديگر غيبت و حضور امام برايشان مساوي است. آنان مانند كساني هستند كه در ركاب پيامبر بودند و براي دفاع از اسلام شمشير زده اند. آنان شيعيان واقعي و بندگان خوب خدا هستند.

(كمال الدين،ص320- بحارالانوار،ج36،ص387 و ج52، ص122- اعلام الوري، ج2، ص 196-

قصص الانبياء، ص364- مكيال المكارم، ج2، ص129)

 نظر دهید »

جاي بس نگراني است:

10 مهر 1391 توسط یثربی

  فكر نمي كنيم پيرامون حفظ حرمت «دفاع مقدس» بايد كمي نگران باشيم. ديروز با ساختن فيلم هاي اهانت آميز و بدون محتوا و امروز با كشيدن كاريكاتور و فردا با …

 به نظر شما بايد كجا تجمع برگزار كنيم و اعتراض خود را به كدام دادگاه بريم؟

 

 نظر دهید »

حسين شهيدي از كربلاي خوزستان:

06 مهر 1391 توسط یثربی

 

مراسم تشييع شهيد حسين فرجي فرزند محمدعلي:

گرچه مادر شهيد با تعليم و تربيت و آموزشهاي اسلامي بزرگ شده و در محيط اسلامي رشد كرده بود، مع الوصف خبر شهادت تنها پسرش سنگين ودردناك مي نمود، بهر كيفيتي بود مادر و خواهر و تنها عمه حسين از جريان اطلاع يافتند و قرار شد بعد از ظهر روز 21/04/61 به استقبال پيكر پاره پاره و رنجوري كه ديگر سراسر جان شده، پيكر در خون تپيده اي كه متجاوز از ده روز در كربلاي داغ خوزستان بر هامون مانده است، پيكر فرسوده اي كه رگبار داغ مزدوران آمريكايي سوراخ سوراخش كرده اند. دنيايي بود و هجوم مردم مسلمان براي استقبال از «شهيد» انقلاب اسلامي حيرت انگيز به نظر مي رسيد. همه گريه مي كردند و با وسايلي كه خود تهيه كرده بودند به همدان آمدند و با شكوه تمام تا مدخل شهر بهار پيكر مقدس را حمل نمودند و از آن پس «جنازه» را بر دوش نهادند و هجوم براي تشييع شورانگيز بود. دسته هاي متعدد سينه زني و زنجيرزني به راه افتاد، مگر چه شده است؟ مگر كدام روحاني عاليقدر و مبارزي از دنيا رفته است؟ اين كيست؟ چرا اين همه شكوه؟ چرا اين همه تجليل؟ به راستي مگر يك جوان چه مقامي پيدا كرده كه مرگش اينهمه موج و حركت آفريده؟

آري آخر او «شهيد» است و شهيد در مكتب ما و اعتقاد ما «عزيزترين» است و مرگش حيات است و حيات آفرين و كلمه اش نيز مقدس ترين رازي كه دنياي غرب آن را نمي فهمد. عظمتش را و معنويتش را هرگز نمي تواند ادراك نمايد و از همين ناحيه است كه خبرنگاران غربي از دانشجويان مسلمان كه در جلو كاخ سفيد به علامت اعتراض به جنايات آمريكا و اذنابش اعتصاب غذا كرده و شعار جديد «جهاد تا شهادت» را بر سينه مي زنند لاينقطع سؤال مي كنند «جهاد» يعني چه؟ «شهادت» چه معني دارد!؟

«جنازه» بر سر انگشتان حزب اللهيان همچنان پيش مي رفت و ضرب سربازان مسلمان كه پيشاپيش تابوت شهيد، آهنگ غم انگيزي را مي نواخت جلوه و جلال ملكوتي به مراسم داده بود. جمعيت آرام آرام حركت مي كرد و قلب «مادر شهيد» آهسته آهسته قرار و اطمينان مي يافت.

 

 نظر دهید »

امانتداري در نقل قول يا ...!

29 شهریور 1391 توسط یثربی

پیرو مصاحبه یکی از دست­ اندرکاران ماهنامه شمیم یاس مرکز مدیریت حوزه­ای علمیه خواهران با مدیر این مدرسه تحت عنوان گفت و گوی ویژه بمناسبت ولادت حضرت معصومه(سلام الله علیها)، هنگام مطالعه شماره 114 ماهنامه شهریور91، ملاحظه شد که مطالب ایرادی مدیر مدرسه اصلاً درج نشده و مطالبی دیگر از قول ایشان نقل شده که تعجب بسیار را برانگیخته و پس از تماس تلفنی با مسئولان زیربط، متأسفانه پاسخی غیرمسئولانه دریافت گردید.

***

مطالب درج شده در صفحات60و61 شماره 114 ماهنامه شمیم یاس:

مدير مدرسه علميه كوثر كاشان به شميم ياس گفت: «وقتي سخن از الگو به ميان مي­آيد آن هم از شخصيتي كه عصمت در عاليترين مرتبه در وجودش تبلور يافته است، نكات قابل توجه، بي­شمار مي­ شود.»

«عاليه يثربي» افزود : «حضرت معصومه(س) در خانداني كه سرچشمه­ علم و تقوا و فضايل اخلاقي بود، پرورش يافت و پس از آنكه پدر بزرگوار آن بانوي گرامي به شهادت رسيد، فرزند ارجمند آن امام، يعني حضرت رضا(ع) عهده­ دار امر تعليم و تربيت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نيز بر عهده گرفت».

وي ادامه داد: «در اثر توجهات زياد آن حضرت، هر يك از فرزندان امام كاظم(ع) به مقامي والا دست يافتند و زبانزد همگان شدند».

وي اضافه كرد: «بدون ترديد بعد از حضرت رضا(ع) در ميان فرزندان امام كاظم(ع) حضرت معصومه(س) از نظر علمي و اخلاقي، والامقام­ترين آنان است».

***

مطالب بیان شده توسط مدیر مدرسه کوثر کاشان:

در ميان فرزندان امامان معصوم(عليهم السلام)، خوبان فراوانند اما تنها براي بعضي از ايشان نص از زبان عصمت صادر گرديده است و حضرت معصومه(عليها السلام) از بارزترين ستوده­شدگان ­اند. گرچه اطلاع زيادي از حيات ايشان در دست نيست اما مي­ توان اهتمام در فراگيري و نشر معارف اهل بيت(عليهم السلام) را، جنبه­ اي پررنگ­تر زندگي­ شان دانست كه به تأييد حضرت امام كاظم(عليه السلام) رسيده است. علاوه بر اين، عشق برخاسته از معرفت به حضرت امام رضا(عليه السلام)، اين بانوي بزرگ را راهي سفري نمود تا دري از بهشت را در نزديكي ديار ما بگشايد و نشان­ مان دهد كه بايد در راه امام زمان­ مان و براي ياري­اش بياموزيم و تعليم دهيم.

***

واقعاً چه شباهتی بین این دو مطلب وجود دارد!!!

 1 نظر
23 مرداد 1391 توسط یثربی

 

اللهم و طهِّر القدسَ مِن دَنسِ الیهود.

****

امام خمینی(رحمه الله):

روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روزا سلام است.

 

 نظر دهید »

گزیده ای از مناجات امیرالمؤمنین علی (علیه السلام):

23 مرداد 1391 توسط یثربی

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 Styles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true”
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″/>


color: #7030a0;" lang="FA">إلهی کَفی بی عِزّاً أن أکُونَ لَکَ عَبداً

 

و کَفی بِی فَخراً أن تکونَ لی ربّاً

 

أنتَ کَما اُحبُّ، فَاجعلنِی کَما تُحبُّ.

 

ای معبود من! برای عزت و شرافتم همین بس که بنده­ ی تو باشم.

 

و برای افتخارم همین بس که تو پروردگارم باشی .

 

تو آنچنانی که من دوست دارم، پس مرا چنان کن که خود می پسندی.

 

 1 نظر

نشانه­هاي مؤمن مخلص:

06 تیر 1391 توسط یثربی

1. در انفاق: از كسي توقع پاداش و تشكر ندارد.(لانريد منكم جزاء و لاشكوراً) (1)

2. در عبادت: جز خدا كسي را بندگي نمي­كند.(و لايشرك بعبادة ربّه­ أحداً) (2)

3. در تبليغ: به غيرخدا، از كسي پاداش نمي­­خواهد.(إنّ أجري الا علي الله) (3)

4. در ازدواج: از فقر نمي­هراسد و با توكل به وعده خدا ازدواج مي­­كند.(ان يكونوا فقراء يغنهم الله من فضله) (4)

5. در برخورد با مردم: جز رضاي خدا همه چيز را كنار مي­گذارد.(قل الله ثمّ ذرهم)(5)

6. در جنگ و برخورد با دشمن: از كسي به جز خدا نمي­هراسد.(ولايخشون أحداً الا الله)(6)

7. در مهرورزي و محبت: هيچ­كس را به اندازه او دوست ندارد.(أشدّ حبّاً لله)(7)

8. در تجارت و كسب و كار: از ياد خدا غافل نيست.(رجال لاتلهيهم تجارة ولابيع عن ذكر الله) (8)

پاورقي:

1. انسان/9.       2. كهف/110.       3. هود/29.         4.نور/32.

5. انعام/91.       6.احزاب/39.         7.بقره/165.        8. نور/37.

 2 نظر

اهميت زمان

04 تیر 1391 توسط یثربی

موفقيت و شكست هر كس بستگي به نحوه استفاده او از وقت دارد. همانطور كه هر فردي براي زندگي خود برنامه­ريزي مي­كند، براي زمان نيز بايد برنامه­ريزي نمايد. همانطور كه سود و زيان هر چيزي محاسبه مي­گردد، زمان هم بايد با دقت محاسبه شود كه صرف چه اقدامي شده است. نبايد فقط به صرفه­جويي­هاي زماني بزرگ فكر كرد بلكه بايد به زمان­هاي كوچك نيز انديشيد.

خداوند منان به منظور بيان اهميت زمان بيش از 20 مرتبه در قرآن كريم با واژه­هاي مختلف به آن قسم ياد كرده است(1). و بهره­وري سريع از زمان را با «سارعوا إلي مغفرة من ربّكم» به منظور رسيدن به اهداف عالي ترغيب نموده است.(2)

پاورقي:

1.     والعصر، والفجر، والليل، و النهار، و الصبح، لا اقسم بيوم القيامة و …

2.     آل عمران، آيه133.

 

 1 نظر
29 خرداد 1391 توسط یثربی

در غار حرا گشوده شد دفتر نور

                         دادند كــتاب نور بر رهـبر نور

 شــد بعثت والاي محـمد(ص) يعـني

                        گرديد اميـن مكه پيغمـبر نور

***

بعثت خاتم النبيين حضرت محمد مصطفي صلي الله عليه و آله مبارك باد

 نظر دهید »

ملاقات آیت الله مرعشی نجفی(رحمه الله) باامام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

27 اردیبهشت 1391 توسط یثربی

در ایام تحصیل علوم دینی و فقه اهل بیت،علیهم السلام، در نجف اشرف، شوق زیادی جهت دیدارجمال مولایمان بقیة الله الاعظم، عجل الله تعالی فرجه،داشتم با خود عهد کردم چهل شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله بروم، به این نیت که جمال آقا صاحب الامر،علیه السلام، را زیارت کنم و به این فوز بزرگ نایل شوم.

تا ۳۵ یا ۳۶ شب چهارشنبه ادامه دادم تصادفا در این شب رفتنم از نجف به تاخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود نزدیک شب وحشت و ترس وجود مرا فرا گرفت مخصوصا از زیادی قطاع الطریق و دزدها، ناگهان صدای پایی را از پشت سر شنیدم که بیشتر موجب ترس و وحشتم گردید. برگشتم به عقب، سید عربی را با لباس اهل بادیه دیدم، نزدیک من آمد و با زبان فصیح گفت: ای سید! سلام علیکم.

ترس و وحشت بکلی از وجودم رفت و اطمینان وسکون نفس پیدا کردم و تعجب آور بود که چگونه این شخص در تاریکی شدید، متوجه سیادت من شد و در آن حال من از این مطلب غافل بودم. به هر حال سخن می گفتیم و می رفتیم از من سؤال کرد: کجا قصد داری؟ گفتم: مسجد سهله. فرمود: به چه جهت؟ گفتم: به قصد تشرف و زیارت ولی عصر،علیه السلام.

مقداری که رفتیم به مسجد زید بن صوحان که مسجدکوچکی است نزدیک مسجد سهله رسیدیم داخل مسجدشده و نماز خواندیم و بعد از دعایی که سید خواند که،مثل آن بود که دیوار و سنگها با او آن دعا را می خواندند؛ بدون اختیار نماز مغرب و عشا را به آقا اقتداکردم و متوجه نبودم که این آقا کیست؟ بعد از آنکه اعمال تمام شد، آن بزرگوار فرمود:

ای سید آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به مسجد کوفه می روی یا در همین جا می مانی؟

گفتم: می مانم و سپس در وسط مسجد در مقام امام صادق، علیه السلام، نشستیم.به سید گفتم: آیا چای یا قهوه یا دخانیات میل داری آماده کنم؟

در جواب کلام جامعی را فرمود: این امور از فضول زندگی است و ما از این فضولات دوریم. این کلام در اعماق وجودم اثر گذاشت به نحوی که هرگاه یادم می آید ارکان وجودم می لرزد، به هر حال مجلس نزدیک دو ساعت طول کشید و در این مدت مطالبی رد و بدل شد که به بعضی از آنها اشاره می کنم؟

1)  در رابطه با استخاره سخن به میان آمد. سید عرب فرمود:

ای سید با تسبیح به چه نحو استخاره می کنی؟

گفتم: «سه مرتبه صلوات می فرستم و سه مرتبه می گویم: «اَستَخيرُ اللـه‌َ بِرَحمَتِهِ خِيَرَةً فِی عافِيَةٍ » پس مقداري از تسبیح را گرفته و می شمارم، اگر دو تا ماند، بد است و اگر یکی ماند، خوب است».

فرمود: برای این استخاره، باقیمانده­ای است که به شما نرسیده و آن این است که هرگاه یکی باقی ماند فوراً حکم به خوبی استخاره نکنید بلکه توقف کنید و دوباره بر ترک عمل استخاره کنید اگر زوج آمد کشف می شود استخاره اول خوب است اما اگر یکی آمد کشف می شودکه استخاره اول میانه است.

به حسب قواعد علمیه می بایست دلیل بخواهیم و آقاجواب دهد به جای دقیق و باریکی رسیدیم پس به مجرد این قول تسلیم و منقاد شدم و در عین حال متوجه نیستم که این آقا کیست.

 

2) از جمله مطالب در این جلسه تأکید سید عرب بر تلاوت و قرائت این سوره ها بعد از نمازهای واجب بود. بعد از نماز صبح سوره یاسین و بعد از نماز ظهر سوره نبأ،بعداز نماز عصر سوره عصر و بعد از مغرب سوره واقعه وبعد از نماز عشاء سوره ملک.

 

3) دیگر اینکه تأکید فرمودند: بر دو رکعت نماز بین مغرب و عشا که در رکعت اول بعد از حمد هر سوره ای خواستی می خوانی و در رکعت دوم بعد از حمد سوره واقعه را می خوانی و فرمود: کفایت می کند این از خواندن سوره واقعه بعد از نماز مغرب، چنانکه گذشت.

 

…

 1 نظر
03 اردیبهشت 1391 توسط یثربی

حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) می فرمایند:

«خِیارکم، ألیَنُکُم مَناکبةًً، و أکرمَهم لِنِسائِهم»؛

گزیده­ترین شما کسی است که متواضع­تر باشد،

و حرمت همسر خویش را بیشتر گزارد.

(امالی الصدوق، ص402)

 2 نظر

مقام حضرت زهرا (سلام الله علیها) بالاتر از عصمت

30 فروردین 1391 توسط یثربی

رسول الله(ص) درباره­ی حضرت صدیقه کبری(س) می فرمایند:

 «إنّ الله یرضی لرضا فاطمة و یغضب لغضبها»؛ خداوند به رضای فاطمه(س) خشنود می شود و به خشم فاطمه(س) غضبناک می گردد.(1)

از این کلام روشن می گردد که، مقام حضرت زهرا(س) فوق مقام عصمت است، زیرا عصمت یعنی انسان علاوه بر اعمالش، تمام خواسته­ها و خواهش­های خود را متناسب با خشم و رضای خداوند قرار دهد. اگر کسی به رضای خدا خشنود گردد و به خشم خدا غضبناک گردد، دارای مقام عصمت است. اما جایگاه حضرت فاطمه(س) بالاتر از عصمت است، زیرا خدا به رضای فاطمه(س) خشنود و به خشم فاطمه(س) خشمگین می گردد. بدین جهت است که شناخت و معرفتِ مقام فاطمه(س) بالاتر از توان عقل و درک است.

رسول الله(ص) می فرمایند:

«أنّما سمّیت فاطمة لأنّ الخلق فطموا عن معرفتها»؛ ایشان به نام فاطمه نامگذاری شدند، زیرا مخلوقات از شناخت ایشان عاجزند.(2)

طبق این سخن حضرت رسول(ص)، علت نامگذاری فاطمه زهرا(س)، عجز همه آفرینش از شناخت انسان می­باشد. پیامبر(ص) در این روایت نفرمودند که انسانها از معرفت ایشان عاجز هستند، بلکه ایشان می­فرمایند، تمام آفرینش از درک مقام او عاجز هستند. خلق به معنای هر موجودی­ست که آفریده شده است. هنگامی که این واژه با «الف و لام» همراه می شود، حالت جمع در آن تقویت می گردد و تعمیم را می رساند. به عبارت دیگر خلق همراه با «الف و لام» تمام مخلوقات را شامل می گردد.

مناقب و فضایل، جایگاه حضرت زهرا(س) را نمی توان به آسانی برشمرد. نمونه­ای دیگر از فضایل آن حضرت(س) این است که سوره کوثر در شأن ایشان نازل شده است و پیامبر(ص) ایشان را خیرکثیر (3) معرفی نموده است. بنا به اتفاق اکثر مفسران شیعه و سنی، کوثر عبارت است از خیر کثیر و بالاترین تبلور آن در وجود حضرت صدیقه کبری(س) می باشد.

رسول الله(ص) در رابطه با شخصیت حضرت زهرا(س) می فرمایند:

«فاطمة سیدة نساء أهل الجنّة من الاولین و الآخرین»؛ فاطمه(س) بزرگ زنان بهشت است، از میان تمام زنهای خلقت. (4)

 

پاورقی:

1.     مؤتمر علماء بغداد، ص187 و بحارالانوار، ج30،ص353 و از منابع اهل سنت: مستدرک الحاکم، ج3، ص154.

2.     بحارالانوار، ج43، ص65.

3.     بحارالانوار، ج8، ص17 و ج16ص311.

4.     مناقب شهر آشوب، ج3، ص104 و از منابع اهل سنت، صحیح بخاری، ج4، ص183.

منبع:

   دُردانه خلقت رفتار امت، حضرت آیت آمیرسیدمحمدیثربی، انتشارات انصاریان،بهار1388.

 1 نظر

علم اهل بیت(علیهم السلام)

30 فروردین 1391 توسط یثربی

علی بن محمد نوفلی از حضرت امام هادی(علیه السلام) روایت می فرماید:

اسمُ الله الاعظمُ ثلاثةٌ و سبعون حرفاً. و إنّما کانَ عند آصف منه حرفٌ واحدٌ، فَتکلّم به فَانخَرَقَت لَهُ الارض فیما بینه و بینَ سَبا، فَتناوَلَ عرش بلقیس حتّی صیَّرهُ إلی سلیمان ثمّ بسطت له الارض فی أقلّ مِن طرفةَ عینٍ، و عندنا أهل البیت(علیهم السلام) منه اثنان و سبعون حرفاً، و حرفٌ واحدٌ عند الله عزّ و جلّ استأثر بِهِ فی علم الغیب.

اسم اعظم الهی هفتاد و سه حرف است، نزد آصف بن برخیا فقط یک حرف بود که با خواندن آن زمین میان او و ملکه سبا درنوردیده شد و تخت بلقیس را نزد سلیمان پیغمبر(علیه السلام) آورد، آنگاه زمین گسترده گردید و این در کمتر از یک چشم برهم نهادن صورت گرفت، ولی از آن اسم اعظم در نزد ما اهل البیت(علیهم السلام) هفتاد و دو حرف است و یک حرف آن نزد خداوند است که آن را در علم غیب خویش برگزیده است.

(کشف الغمة، ج2، ص385 و بحارالانوار، ج50، ص176)

 3 نظر

ولایت اهل بیت(علیهم السلام)

29 فروردین 1391 توسط یثربی

شیخ طوسی(ره) در کتاب امالی صفحه276 از سهل بن یعقوب نقل کرده است که وجود مقدس حضرت امام علی النقی الهادی(صلوات الله علیه) فرمودند:


یا سَهلُ! إنَّ لِشیعَتِنا بولایتنا لِعصمةِ لَو سلکوا بها فی لجّة البحار الغامرة و سباسب البیداء الغابرة بین السباع و الذئاب و اُعادی الجنّ و الإنس لأمنوا مِن مخاوفهم بولایتهم لنا فَثِق بالله عزّ و جلّ و أخلص فی الولاء لأئمّتک الطاهرین(علیهم السلام) و توجَّهَ حیث شئت و اقصد ما شئت.


ای سهل! ولایت ما اهل بیت(علیهم السلام) برای شیعیانمان حافظ و نگهدارنده¬ای است که اگر در قعر دریاهای عمیق فرو روند و یا در دشت بی¬آب و علف و بیابانهای خطرناک بین جانوران درّنده و گرگ های وحشی و دشمنان آدمی و پری قرار بگیرند، هر آینه از خوف و خطر آنها ایمن می باشند. پس به خدا اعتماد کن. ولایت و دوستی خود را به ائمه طاهرین(علیهم السلام) خالص گردان و به هر کجا که خواهی رو کن و دنبال هر مقصدی که داری برو.

 1 نظر

.

16 بهمن 1390 توسط یثربی

فرا رسيدن ايام الله دهه فجـر انقلاب اسلامي
بر فجر­آفرينان و مردم غيـور ايران هميشه سرافراز

مبارکبــاد.

 نظر دهید »

استفاده از فرصتها

16 بهمن 1390 توسط یثربی

قال علی(علیه السلام):

 

«أحذروا اضیاع الاعمار فیما لایبقی لکم، ففآئتها لایعود»؛

از هدر دادن عمر در کارهایی که ماندنی نیست بپرهیزید،

 زیرا لحظات از دست رفته عمر هرگز برنخواهد گشت.

(غرر الحکم، 2618)

 نظر دهید »

آیا می دانید یک عمر 70ساله چگونه می گذرد؟

16 بهمن 1390 توسط یثربی

براساس تحقیقات انجام شده 70 سال عمر به طور متوسط:

·        25 سال در خواب.

·        8 سال صرف مطالعه، تحصیل و یادگیری.

·        6 سال در استراحت و بیماری.

·        7 سال صرف تفریح و تعطیلات.

·        5 سال در رفت و آمد.

·        4 سال صرف آمادگی خوردن و آشامیدن.

·        3 سال صرف آمادگی جهت انجام فعالیتهای فوق.

به این ترتیب 12 سال صرف کار مفید می شود.

                                                                                               (مجله تدبیر، ش84، مردادماه77، ص39)

 3 نظر

استفاده از فرصتها

16 بهمن 1390 توسط یثربی

قال الحسین(علیه السلام):

«المغبون من غبن عمرَه ساعة بعد ساعة»

زیان­کار واقعی کسی است که لحظه لحظه­ی عمرش را از دست بدهد.

(معانی الاخبار، 342)

 نظر دهید »

حلول ماه سرور اهل بیت(علیهم السلام)

06 بهمن 1390 توسط یثربی

رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

هركس بشارت ماه ربیع الاول را به من بدهد من هم بشارت بهشت را به او می دهم.

 نظر دهید »

موجبات اتلاف وقت

06 بهمن 1390 توسط یثربی

ریشه اصلی اتلاف وقت در خصلت­های فردی ما نهفته است که غفلت از ارزش عمر و زمان و اشتغال به امور غیرمهم را می­توان دو عامل اصلی آن به شمار آورد.

حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به اباذر می فرمایند:

«کُن علی عُمرِک اشحّ منک علی درهمِکَ و دینارک»؛

بر صرف عمر خویش بسیار بخیل باش، بخیل­تر از صرف درهم و دینارت.(1)

و امام صادق(علیه السلام) نیز در این زمینه می فرمایند:

«لیس شی أعَزَّ من قلبک و وقتک»؛

هیچ چیز عزیزتر از روح و وقت تو نیست.(2)

بنابراین باید آفات اتلاف وقت و علل صرف بیهوه عمر را شناسایی نمود و برای رهایی از آن­ها کوشید.

 

در ذیل به برخی از آفات اخلاقی و رفتاری اتلاف وقت که عمومیت بیشتری دارد، اشاره می شود:

 

علل فردی و درونی اتلاف وقت:

ü     تنبلی و بی­حوصلگی

ü     بی فکری و عمل­زدگی

ü     تسویف و اهمال­کاری

ü     شتاب­زدگی

ü     سخت­کوشی فرساینده

ü     رفاه­زدگی آلاینده

ü     وادادگی به علت انحراف و بی­علاقگی

ü     کنجکاوی و دخالت­های غیرلازم در کار دیگران

ü     دغدغه­ها و مشغولیت­های ذهنی

ü     بی­ارادگی و سست تصمیمی

ü     خستگی و دل­زدگی

ü     پرحرفی و بیهوده­گویی و بیکاری

ü     ناآشنایی و بی­اعتمادی به توانایی­های خویش

ü     اضطراب و نگرانی و فشارهای روحی و روانی

 

علل برونی اتلاف وقت:

ü     تعارف­های بی­جا و رو دربایستی­های ناروا

ü     گفتگوی بیش از حد با دوستان و آشنایان

ü     مراجعات نابه­هنگام و مکالمات تلفنی

ü     مسافرت­ها و تعطیلات

­

پاورقی:

1.       مکارم اخلاق، ج2، ص364، 2661.

2.       لئالی الاخبار، ج1، ص16.

منبع:

مدیریت برنامه­ریزی و زمان، معاونت تربیتی-فرهنگی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، بهار1389.

 نظر دهید »

وسوسه­ی بی امان شیطان درباره­ی رزق و روزی

25 دی 1390 توسط یثربی

 

 در یکی از دعاهای صحیفه سجادیه می خوانیم:

«اللهمّ إنّکَ ابتَلَیتَنَا فِی أرزاقِنَا بِسُوءِ الظَّنِّ…حتّی التَمَسنَا أرزاقَکَ مِن عِندِ المَرزُوقِینَ»؛

بارالها! تو ما را در امر ارزاقمان مورد امتحان و آزمایش قرار دادی ولی مع الاسف ما از امتحان خوب درنیامدیم و مبتلا به سوءظن و بدگمانی نسبت به تو در رساندن روزی گشتیم و دست به دامن دیگران زده و روزی خود را از روزی­خوران تو درخواست نمودیم.

آیا این سفاهت نیست که گدایی به گدای دیگری اظهار احتیاج نماید. این سفاهت از آنجا نشأت گرفته که خالق خود را آنچنان که باید نشناخته­ایم و به رزاقیت او در تمام مراحل زندگی نیندیشیده­ایم تا بفهمیم که او در هیچ مرحله گذشته­­ی زندگی این مخلوق ضعیف و ناتوان خود را بی رزق و روزی نگذاشته است تا در مراحل آینده بی رزق و روزی­اش بگذارد.

به قول سعدی شاعر شیرین زبان:

فراموشت نکرد ایزد در آن حال         که بودی نطفه­ای مدفوق و مدهوش

روانت داد و طبع و عقل و ادراک        جمال و نطق و رأی و فکرت و هوش

ده انگشت مرتب داد بر کف        دو بازویت مرکب کرد بر دوش

کنون پنداری این ناچیز همت        که خواهد کردنت روزی فراموش

 1 نظر

داستان ثعلبه

13 دی 1390 توسط یثربی

ثعلبه آدمی متدین و نمازخوان بود و هر روز صبح قبل از وقت نماز در مسجد بود و هنگاه ظهر و اول شب نیز در صف جماعت به طور مرتب و منظم حاضر می شد. یک کسب و کار معمولی داشت و معاشش تأمین می شد و از این جهت کم و کسری نداشت تا اینکه هوس پولدارشدن در دلش پیدا شد و مدتها فکرش را مشغول ساخت.

روزی خدمت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) عرض کرد: یا رسول الله، شما دعا کنید که خدا به رزق و روزی من وسعت بدهد و پولدار بشوم من هم مانند سایر پولدارها انفاقات مالی داشته باشم، خیرات و باقیات صالحات انجام بدهم و به ثواب­های اخروی نائل گردم.

رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: تو ثروتمند شدن به صلاحت نیست.

(قَلیلٌ تُؤَدّی شُکرَهُ خَیرٌ مِن کَثیرٍ لاتُطِیقُهُ)(1)؛ کم داشته باشی و شاکر باشی بهتر از این است که زیاد داشته باشی و نتوانی از عهده­ی شکرش برآیی.

ثعلبه گفت: یا رسول الله، من به شما قول می دهم و با خدا پیمان می بندم که طبق دستور خدا و شما عمل کنم و قدم از مسیر صلاح و تقوا بیرون نگذارم.

خدا هم این پیمان را در قرآن نقل کرده که: «وَ مِنهُم مَن عاهَدَ اللهَ لَئِن آتانا مِن فَضلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ و لَنَکُونَنَّ مِنَ الصّالحین» (2)؛ از آنها کسی هست که با خدا پیمان بسته بود اگر خدا از فضل خود به ما روزی دهد به طور حتم صدقه خواهیم داد و به طور قطع از صالحان خواهیم بود.

«فَلَمّا آتاهُم مِن فَضلِهِ بَخِلُوا بِه و تَوَلَّوا و هُم مُعرِضونَ»(3)؛ اما وقتی خدا از فضل خود به آنها روزی داد، بخل ورزیدند و با ]بی اعتنایی و [ اعراض از کنار عهد و پیمان خود گذشتند.

خلاصه رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) به ثعلبه فرمود: پولدارشدنِ تو به صلاح نیست، تو به همین مقدار از کسب و کار خویش ادامه بده و قانع و شاکر باش که صلاح تو در همین است. اما او دست­بردار نبود و مکرراً تقاضای دعا از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) می­کرد. عاقبت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) دعا کرد: خدایا به ثعلبه وسعت روزی عنایت فرما. تدریجاً کسب و کار او رونق یافت و توانست گوسفندی بخرد و بر تعداد گوسفندان افزوده شد تا جائیکه در مدینه جا برای نگه­داشتن آنها نداشت. ناچار از شهر بیرون رفت و در میان بیابان مکانی فراهم کرد و آنجا مشغول حَشَمدار شد و قهراً بر اثر مشاغل فراوان که پیش می آمد، کمتر می توانست به شهر بیاید و در مسجد و نماز جماعت شرکت کند و از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) حالی بپرسد. طوری شد که در ظرف هفته فقط یک روز می آمد در نماز جمعه حاضر می شد و عاقبت از شرکت در نمازجمعه هم بازماند و روزهای جمعه می آمد کنار جاده می ایستاد و از مردمی که از شهر و نماز جمعه برمی­گشتند، از اوضاع و احوال شهر جویا می شد.

در یکی از روزها رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) از مردم پرسید: این ثعلبه کجاست که دیگر در مسجد دیده نمی شود؟ گفتند: آقا او دیگر ثروتمند و حشمدار شده است و مجالی برای آمدن به مسجد ندارد.

رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) با کمال تأسف فرمود: «یا ویح ثعلبه، یا ویح ثعلبه» وای بر ثعلبه، وای بر ثعلبه که چگونه خود را محروم از سعادت ابدی گردانید.

پس از گذشت مدتی که تعداد گاو و گوسفند و شترش به حدّ نصاب زکات رسیده بود، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مأمورانی برای اخذ زکات به سوی او فرستاد، او از دادن زکات استنکاف کرد و گفت: این جزیه­ای است که از کفار می­گیرند، من که مسلمانم وظیفه­ی دادن زکات ندارم. مأموران با دست خالی برگشتند و به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) گزارش دادند. رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) باز دوبار فرمود: وای بر ثعلبه، وای بر ثعلبه که چگونه حبّ مال دنیا در جانش نشسته آنگونه که فرمان خدا را زیر پا نهاده است.

این داستان نشان می دهد که یک مسلمان عاقل باید در عین داشتن کسب و کار و فعالیت، به آنچه که از طریق کسب حلال عائدش می شود قانع و شاکر باشد و اگر احیاناً در صحنه­ی امتحانی خدا قرار گرفت و مبتلا به تنگی در امر روزی گشت، رضا به قضای الهی بدهد و مطمئن باشد که نیل به سعادت جاودانه­اش از همین راه تأمین خواهد شد ان شاءالله.

پاورقی:

1. بحارالانوار، ج22، ص40.

2. سوره توبه، آیه75.

3. همان، آیه76.

منبع:

صفیر هدایت، سلسله مباحث تفسیری سید محمدضیاءآبادی، شماره21.

 

 3 نظر

سبب تنگی روزی برای بندگان صالح خدا

13 دی 1390 توسط یثربی

گاهی بندگان صالح و متّقی مبتلا به ضیق رزق و تنگی روزی می شوند و این هم نوعی صحنه­ی امتحان و آزمایش الهی است که حتی برای انبیاء و اولیای خدا هم پیش می آید؛ در این موقع است که بندگان بیداردل خود را موظف به رضا به قضای الهی می دانند و می گویند: خالق حکیم مصالح ما را بهتر از ما می داند که گاهی پر روزی بودن به صلاح ما نیست و مصلحت در تنگدستی است و لذا فرموده است:

«إنّ رَبَّکَ یَبسُطُ الرِّزقَ لِمَن یَشاءُ و یَقدِرُ»؛ آن کس که ربّ تو و تدبیر کننده­ی امور زندگی توست به هر که بخواهد توسعه در رزق می دهد و به هر که بخواهد تضییق در روزی درباره­اش مقرّر می دارد.

در پایان آیه هم فرموده است: «إنّه کانَ بِعبادِهِ خَبیراً بَصیراً»؛ چه آنکه او نسبت به مصالح بندگانش آگاه و بیناست.

او بندگانش را خوب می شناسد و می داند که به هر کس چه بدهد و چه مقدار بدهد و کی بدهد تا مصالحش تأمین شود و از مفاسد دور گردد.

پس بنده­ی صالح و متّقی کسی است که اولاً کار و شغلی مناسب با طبع و مطابق با دستور شرعش داشته باشد و آنگاه به رزق حلالِ مقدر خدا اعمّ از مُوَسّع(وسعت داده شده) و مُضَیّق(تنگ گرفته شده) قانع باشد و به صحنه­ی امتحانی خدا هم راضی گردد که گاهی مصلحت در ضیق رزق و تنگ روزی بودن است و آدمی خودش توجه ندارد و  احیاناً به حساب کم­لطفی خدا می گذارد و زبان به گلایه از خدا می گشاید.

 1 نظر

پرکار اما متّقی

12 دی 1390 توسط یثربی

 

افرادی که هم سعی و کوشش و فعالیت دارند و هم می کوشند که کارشان از هر جهت طبق دستور خدا و احکام دین انجام پذیرد و هیچگاه از مسیر تقوا خارج نشود، اینها هستند که به تقدیر خدا راه­های بسته به رویشان باز می شود و رزق مقدّرشان از جایی که هیچ احتمالش را نمی دادند به دستشان می رسد و زندگی توأم با آسایش و آرامش روحی نصیبشان می گردد.

به فرموده­ی خداوند حکیم:

«… وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجعَلْ لَهُ مَخرَجاً* وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لایَحتَسِبُ…»(1)

«… کسی که در مسیر تقوای الهی قدم بردارد، خدا راه­های خروج]از مشکلات[ را برای او باز می کند و از راهی که گمان نمی برد رزق او را می رساند…»

پاورقی:

1. سوره طلاق، آیات2و3.

 

 نظر دهید »

ریشه­ ی آسمانی رزق و روزی

05 دی 1390 توسط یثربی

 

قرآن کریم مکرراً سخن از رزاقیت خدا به میان آورده است و می فرماید:

«إنّ اللهَ هُوَ الرّزّاقُ ذُو القُوَّةِ المَتینُ»؛

یقیناً تنها خداست که روزی رسان] به بندگان خود می باشد و در روزی رساندن[ صاحب قوت و قدرت کامل است.1

«وَ فِی السماءِ رِزقُکُم و ما تُوعَدُونَ»؛

رزق و روزی شما آدمیان ریشه­ی آسمانی دارد و در عالم ربوبیّت تقدیر و تعیین شده است.2

«فَوَ رَبِّ السَّماءِ و الارضِ إنّه لَحَقٌّ مِثلَ ما أنّکُم تَنطِقُون»؛

]قسم[ به پروردگار آسمان و زمین رزق مقدر شما حق است و تردیدی در آن نیست آنگونه که شما ]در حین سخن گفتن[تردیدی در سخنگویی خود ندارید.3

«نَحنُ قَسَمنا بَینَهُم مَعیشَتَهُم فِی الحیاةِ الدنیا…»؛

ما ]وسایل تأمین[ معاش مردم را در زندگی دنیا میانشان تقسیم کرده­ایم… و به هر که هرچه سزاوارش بوده است داده­ایم.4

پاورقی:

  1. سوره ذاریات، آیه58.
  2. همان، آیه22.
  3. همان، آیه23.
  4. سوره زخرف، آیه32.
 1 نظر

عنایت خاصّ حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) به مرد فقیر

05 دی 1390 توسط یثربی

 

 در نجف اشرف مرد فقیری زندگی می کرد. روزی که از تنگدستی به ستوه آمد و پناه به حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)برد و گفت: ای مولای عزیز، عنایتی بفرمائید و از این تنگدستی نجاتم دهید.

شب در عالم خواب ندایی از یک منادی غیبی به گوشش رسید که گفت: برو پیش راجه­ی هندی به او بگو: «به آسمان رود و کار آفتاب کند».

مرد فقیراز خواب بیدار شد و تعجب کرد که یعنی چه؟ آیا این خواب بوده یا خیال. دوباره به حرم رفته و از امام درخواست کمک کرد و باز همان خواب را دید که برو پیش راجه­ی هندی و بگو به آسمان رود و کار آفتاب کند.

از خواب بیدار شد و تعجبش بیشتر شد که این کار چه تناسبی با خواسته­ی من دارد؟ راجه­ی هندی از شخصیت­های ثروتمند و قدرتمند منطقه است و هیچگونه آشنایی و سخنیتی با من ندارد. اولاً من چگونه خودم را به او برسانم و بعد بدون هر سابقه و لاحقه­ای به او بگویم به آسمان رود و کار آفتاب کند. آیا دیوانه­ام نمی دانند و مسخره­ام نمی کنند؟

با همین افکار خوابید و شب سوم نیز همان خواب را دید. وقتی از خواب بیدار شد مطمئن شد که در این جریان راز و رمزی هست و باید تعقیبش کند. لذا تصمیم گرفت که به هر نحوی هست خودش را به آن راجه برساند.

خلاصه پس از تحمل زحمات فراوان درِ خانه­ی راجه رفت و از نگهبانان و پاسداران تقاضا کرد که پیامی خصوصی دارد که باید به خود راجه برساند. اذن ملاقات حضوری حاصل شد و رفت سلام کرد. مقابلش ایستاد و گفت: به آسمان رود و کار آفتاب کند. راجه از شنیدن این جمله تکانی خورد و با نگاهی غرق در تعجب و حیرت به مرد فقیر خیره شد و گفت: چه گفتی دوباره بگو. و مرد فقیر گفت: به آسمان رود و کار آفتاب کند.

راجه دست مرد فقیر را گرفت و پهلوی خود نشانید و خیلی احترام کرد و در حالیکه فوق العاده خوشحال و مسرور شده بود، دستور داد جوایزی سنگین برای فقیر آماده کنند. آنگاه از فقیر پرسید: تو کیستی و اینجا برای چه آمدی و این جمله را از چه کسی یاد گرفتی و آن را اینجا به چه منظور گفتی؟

فقیر هم ماجرا را آنچنان که واقع شده بود از پناهندگی به حرم امیرالمؤمنین(علیه السلام) و شکایت از فقر و تنگدستی و بعد سه شب متوالی خواب دیدن و این جمله را در هر سه شب از منادیِ غیبی شنیدن و سپس مأموریت ابلاغ آن را به راجه­ی هندی مبسوطاً برای او نقل کرد و دید راجه از شنیدن تفصیل ماجرا بسیار خوشحال شد. بعد فقیر به راجه گفت: حالا شما بفرمائید جریان کار شما چه بوده است و شما برای چه این قدر برای من احترام قائل شدید و از شنیدن یک جمله­ی کوتاه از زبان من این همه جوایز سنگین برایم در نظر گرفتید.

راجه در جواب اندکی تأمل کرد و گفت: من طبع شعر دارم و تا به حال اشعار خوبی در موضوعات مختلف گفته­­ام. چندی پیش به این فکر افتادم که ابیاتی در فضایل امام امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) بگویم و شروع کردم و چند بیت دنبال هم گفتم و رسیدم به این بیت که «به ذرّه گر نظر لطف بو تراب کند» در مصرع دوم ماندم و هر چه فکر کردم که چه بگویم تا با مصرع اول متناسب در آید چیزی به فکرم نرسید. از سایر شعرا کمک خواستم نتیجه نگرفتم و حتی اعلان کرده و برای آورنده­ی مصرع دوم جایزه­ی خوبی معین کردم ولی باز نتیجه بخش نشد تا اینکه امروز تو آمدی و این جمله را گفتی و شعرم کامل شد.آری:

به ذره گر نظر لطف بوتراب کند              به آسمان رود و کار آفتاب کند

 

 

منبع:

صفیر هدایت، شماره22، سلسله مباحث تفسیری سیدمحمدضیاءآبادی، انتشارات مؤسسه بنیاد خیریه الزهراء(س)، آذر90.

 1 نظر

«عظّم الله اجورنا و اجورکم فی مصیبه الحسین(ع)»

13 آذر 1390 توسط یثربی

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین   

بی نفخ صور خاسته  تا عرش اعظم است

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو

کار جهان و خلق جهان جمله درهم است

گویا طلوع می کند از مغرب آفتاب

کاشوب در تمامی ذرات عالم است

گرخوانمش قیامت دنیا بعید نیست

این رستخیز عام که نامش محرم است

در بارگاه قدس که جای ملال نیست

سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند

گویا عزای اشرف اولاد آدم است

 نظر دهید »

به سوی شهادت می رویم

07 آذر 1390 توسط یثربی

به راه خود به سوی کوفه ادامه می دهیم، اکنون دیگر همران زیادی نداریم. خیلی ها ما را تنها گذاشتند و رفتند!

خانواده امام حسین(علیه السلام) طاقت ندارند غریبی امام را ببینند. به راستی، کجا رفتند آن یاران بی وفا؟

در بین راه به آبی گوارا می رسیم مقداری آب بر می داریم و به حرکت خود ادامه می دهیم.

مردی به سوی امام می آید، سلام می کند و می گوید:

- ای حسین! به سوی کجا می روی؟

- به سوی کوفه.

- تو را به خدا سوگند می دهم به کوفه مرو، زیرا کوفیان با نیزه ها و شمشیرها از تو استقبال خواهندکرد.(1)

- آنچه که تو گفتی بر من پوشیده نیست.(2)

به راستی، مردم کوفه چه مردمی هستند، آنها که با دست خود برای امام دوازده هزار نامه نوشتند، اکنون به جنگ او می آیند!

ابن زیاد برای کسانیکه به لشکر او بیایند جایزه­ی زیادی قرار داده است. او نگهبانان زیادی در تمامی راهها قرار داده است تا هرگونه رفت و آمدی را به او گزارش کنند.

پایگاههای نظامی در مسیر کوفه ایجاد شده است. یکی از فرماندهان ابن زیاد با چهار هزار لشکر در قادسیه مستقر شده است.

حرّ ریاحی با هزار سرباز در بیابانهای اطراف کوفه گشت می زند.(3)

ما به حرکت خود ادامه می دهیم، تا کوفه سه منزل بیشتر نمانده است. جاده به بلندی­هایی می رسد، از آنها بالا می رویم، امام رو به یاران می کند و می فرماید: «سرانجام من شهادت خواهد بود».

یاران علت این کلام امام را سؤال می کنند، امام در جواب به آنها می فرماید: «من در خواب دیدم که سگ­هایی به من حمله می کنند»(4)

آری، نامردان زیادی در اطراف کوفه جمع شده­اند و منتظر رسیدن تنها یادگار پیامبر(صلی الله علیه و آله) هستند تا به او حمله کنند و جایزه های بزرگ ابن زیاد را از آن خود کنند.

امروز مردم کوفه برای استقبال از مهمان خود با شمشیر آمده­اند، آنها می خواهند تا خون مهمان خود را بریزند.

دیروز همه ادعا داشتند که فدایی امام حسین(علیه السلام) هستند و امروز برای جنگ با او    می آیند.

 

پاورقی:

1. الارشاد، ج2، ص76- بحارالانوار، ج44، ص375- الکامل فی التاریخ، ج2، ص549.

2. تاریخ الطبری، ج5، ص399- الکامل فی التاریخ، ج2، ص549.

3. الاخبار الطوال، ص248.

4. کامل الزیارات، ص157، ح194عن شهاب بن عبد ربّه- بحار الانوار، ج45، ص87، ح24.

 

منبع:

کتاب راه آسمان، جلد دوم مجموعه«هفت شهر عشق»، مهدی خدامیان آرانی، انتشارات وثوق، 1387.

 2 نظر

عید بزرگ ولایت مبارک

23 آبان 1390 توسط یثربی

عید غدیر، عید بیعت،

 

عید« أکمَلتُ لَکُم دینَکُم وَ أتمَمتُ عَلَیکُم نعمَتی»

عید ولایت، عید عاشقی، بر شما عاشقان ولایت مبارک.

 نظر دهید »

اثبات ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) - قسمت سوم-

21 آبان 1390 توسط یثربی

بررسی و نقد روایات دسته دوم

بررسی در متن روایاتی که نزول آیه اکمال را در روز عرفه می داند، ما را به چند اشکال مهم و جدی رهنمون می سازد.

اشکال نخست؛ چگونه ممکن است که با تصریح قرآن مجید، روز عرفه از چنان اهمیتی برخوردار باشد که کفار مأیوس شده و دین به اکمال رسیده باشد و خداوند سبحان نیز از جاودانگی دین خشنود باشد، اما همه مسلمانان از آن روز و اهمیت آن غافل باشند و نسبت به آن روز   بی­تفاوت باشند تا آنجا که یهودیان و مسیحیان، اهمیت آن را به مسلمانان یادآوری کنند!؟ آیا امکان دارد روزی با چنین ویژگیهای ممتازی در مدت کوتاهی پس از رسول الله(صلی الله علیه و آله) به دست فراموشی سپرده شود و تنها خلیفه دوم آن را یادآوری کند؟

اشکال دوم؛ عید فطر و عید قربان دو عید بزرگ و مورد اتفاق نظر تمام مسلمانان می باشد و در تمام کتب فقهی و روایی شیعیان و اهل سنت برای این دو روز احکام و آداب خاصی ذکر شده است اما اگر تمام کتب فقهی اهل سنت را جستجو کنیم، برای روز عرفه به عنوان یک عید، حتی یک حکم و عمل مستحب نمی یابیم.

اشکال سوم؛ عید فطر و عید قربان، دو عیدی هستند که پس از پایان یک سری از محدودیتها و ممنوعیتها تشریع شده اند. مسلمانان پس از پایان یافتن ماه رمضان عید می گیرند زیرا به حکم خداوند در آن ماه در ساعات معینی از شبانه روز از خوردن و آشامیدن و برخی اعمال دیگر ممنوع هستند. در عید قربان نیز مسلمانانی که به حج مشرف شده اند بعد از پایان یافتن یک سلسله از ممنوعیتها جشن می گیرند.

با روشن شدن حال در دو عید فطر و قربان این سؤال پدید می آید که در روز عرفه به چه دلیلی باید جشن گرفت؟ چه محدودیت و ممنوعیتی برداشته می شود؟ حال آنکه در آن روز حجاج همچنان باید از یک سلسله امور پرهیز نمایند تا جائیکه نمی توانند حتی از عطر استفاده کنند یا غذای معطر تناول نمایند.

اشکال چهارم؛ اگرآیه اکمال در روز عرفه نازل شده باشد، دیگر نمی توان آیه ابلاغ را تفسیر و تبیین کرد، و بین این دو آیه تهافت و تضادِ بیّن و آشکاری به وجود خواهد آمد؛ زیرا اکثر علمای اهل سنت می گویند: آیه ابلاغ پس از حجه الوداع و در میان راه مکه و مدینه نازل شده است.

در آیه ابلاغ خداوند سبحان با تهدید و انذار خاصی به پیامبر(ص) می فرماید: «پیام مرا به مردم برسان و اگر چنین نکنی وظیفه خود را انجام نداده­ای» حال اگر آیه اکمال در روز عرفه نازل شده باشد و در آن روز خداوند متعال دین را به کمال و انجام رسانده باشد و کفار از این بابت در یأس و ناامیدی قرار گرفته باشند، دیگر موضوع و پیام مهمی نمانده است که پیامبر(ص) آن را در راه بازگشت از حجه الوداع ابلاغ نمایند، آن هم پیامی که با اتمام رسالت پیامبر(ص) گره و پیوند خورده باشد.

با توجه به اینکه مسئله نازل شدن آیه ابلاغ در حجه الوداع مورد اتفاق همه علمای اهل سنت می باشد، اگر نظر اکثریت اهل سنت را بپذیریم که آیه اکمال نیز در روز غدیر نازل شده است، با کنار هم قرار دادن هر دو آیه­ی ابلاغ و اکمال به یک نتیجه مهم و غیر قابل تردید می رسیم، و آن انتصاب امیرالمرمنین(ع) به ولایت و خلافت بلافصل رسول الله(ص) می باشد.

آخرین سوره نازل شده بر پیامبر(ص)

در توضیح اشکال چهارم باید گفت که اگر بپذیریم آیه اکمال در روز عرفه نازل شده است، دیگر نمی توانیم آیه ابلاغ را تفسیر و تبیین نمائیم؛ زیرا در آیه ابلاغ، خداوند سبحان با شدت و حدّت پیامبر(ص) خود را تهدید می کند که باید آنچه را به تو دستور داده­ایم ابلاغ نمایی. این چه امر مهمی است که پیامبر(ص) باید آن را ابلاغ نماید؟

برخی از علمای اهل سنت به این مسئله پی برده و دریافته اند در صورتی آیه ابلاغ قابل تفسیر است که آیه اکمال در روز غدیر نازل شده باشد، لذا برای رهایی از این بن­بست ادعا کرده­اند که آیه ابلاغ در سالهای نخست بعثت رسول الله(ص)، نازل شده است. خداوند سبحان، در این آیه پیامبر(ص) را مأمور و موظف می کند که حتماً دستورهای او را به همگان ابلاغ نماید؛ زیرا درآن سالها پیامبر(ص) از ابلاغ رسالت خائف بودند. این دسته از علمای اهل سنت باید بدانند که راه حلّ آنان مقرون به صحت نمی باشد زیرا تمام علما و مفسران درجه اول اهل سنت اذعان دارند که سوره مائده آخرین سوره­ای است که بر پیامبر(ص) نازل شد. چگونه امکان دارد سوره مائده آخرین سوره نازل شده بر رسول الله(ص) باشد، اما آیه ابلاغ در سالهای نخست رسالت نازل شده باشد؟

روایات فراوانی در کتب اهل سنت وجود دارد که بیان می کند سوره مائده آخرین سوره نازل شده بر پیامبر(ص) می باشد. به عنوان نمونه بر چند مورد اشاره می نماییم.

«إنّ آخر سوره نُزّلت، سوره المائده»(1)؛ سوره مائده آخرین سوره ای است که نازل شد.

«نزّلت سوره المائده علی رسول الله(ص) فی حجه الوداع فیما بین مکه و المدینه و هو علی ناقته… فبرکت به راحلته من ثقلها»(2)؛

سوره مائده در حجه الوداع و در منطقه ای میان مکه و مدینه بر پیامبر(ص) نازل شد، در حالیکه ایشان سوار بر شتر بودند… و شتر از سنگینی سوره توقف کرد و نشست.

به خاطر سنگینی آیات سوره مائده به خصوص تهدید و انذار خداوند نسبت به رسول الله(ص) در رابطه با ابلاغ پیام مهم، مرکب پیامبر(ص) از حرکت باز می ایستد و توان حمل ایشان را از دست می دهد.

«قال رسول الله(ص): المائده من آخر القرآن تنزیلا فأحلّوا حلالها و حرّموا حرامها»(3)؛ پیامبر(ص) فرمودند: سوره مائده آخرین سوره نازل شده­ی قرآن می باشد، پس حلال آن را حلال دارید و حرام آن را حرام دانید.

همانطور که بیان کردیم عده ای از اهل سنت بر این نظرند که آیه ابلاغ در سالهای آغازین بعثت نازل شده است. خالی از لطف نیست که بدانیم منشأ این نظریه روایتی است که عایشه نقل می کند. از او نقل شده است که آیه ابلاغ در سالهای نخست رسالت نازل شد و در آن سالها همواره کسانی همراه پیامبر(ص) بودند و از ایشان محافظت می کردند(4). پرسش مهم ما از اهل سنت این است که عایشه در آن سالها کجا بوده و چه سنی داشته است؟ با مراجعه به منابع تاریخی اهل سنت، مطلب جالبی برای ما روشن می شود و آن اینکه در سال دهم بعثت عایشه شش سال داشته و این بدان معنی است که وی در سال چهارم بعثت متولد شده است(5).

از سوی دیگر اگر بپذیریم که آیه ابلاغ در سالهای اول بعثت نازل شده است، اجماع علمای اهل سنت مبنی بر اینکه سوره مائده آخرین سوره نازل شده بر پیامبر(ص) می باشد را چگونه باید تبیین و توجیه نمود؟

 

پاورقی:

1. از منابع اهل سنت: مستدرک الحاکم، جلد2، ص311، تفسیر ابن کثیر، جلد2، ص3، مسند احمد، جلد6، ص118، و السنن الکبری، جلد7، ص172.

2. الدر المنثور، جلد2،ص446.

3. همان.

4. همان، ص529.

5. از منابع اهل سنت: طبقات الکبری، جلد8، ص58، وفیات الأعیان، جلد3، ص16 و المنتظم، جلد 3، ص16.

 

منبع:

«اکمال دین در غدیر حقیقتی انکارناپذیر»، حضرت آیت الله آقای حاج میرسیدمحمد یثربی، انتشارات انصاریان،1387.

 نظر دهید »

اثبات ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) - قسمت دوم-

18 آبان 1390 توسط یثربی

شأن نزول آیه­ی اکمال:

شأن نزول یکی از ارکان تعیین کننده در درک و تفسیر آیات محسوب می شود. در اینکه آیه اکمال در چه روز و به چه مناسبتی نازل شده است، در کتب روایی اهل سنت دوگانگی وجود دارد. برای یافتن پاسخ این پرسش به روایات موجود در منابع معتبر اهل سنت اشاره­ای می نماییم.

1- روایات دسته نخست:

ابوهریره روایتی را بدین مضمون از رسول الله(صلی الله علیه و آله) نقل می کند:

«هرکس روز هجده ذی الحجه را روزه بگیرد ثواب شصت ماه]سال[ روزه داری برای او ثبت می شود. هجده ذی الحجه روز غدیر خم است، روزی که رسول الله(صلی الله علیه و آله) دست ]امام[ علی بن ابیطالب ]علیه السلام[ را گرفتند و فرمودند: آیا من ولی و امام مؤمنین نیستم؟ مردم عرض کردند: آری یا رسول الله! پس پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند: هر کس من امام او هستم، علی نیز امام و ولیّ او می باشد.] پس از سخنان رسول الله(صلی الله علیه و آله)[ عمربن خطاب به امیرالمؤمنین شادباش گفت و عرض کرد: از امروز شما مولای من و همه­ی مسلمانان هستی، آنگاه خداوند آیه­ی﴿ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ﴾ را نازل فرمود.»

جمع کثیری از دانشمندان و علمای اهل سنت بر این باورند که زمان نزول آیه­ی اکمال، روز هجده ذی الحجه و شأن نزول آن بمناسبت انتصاب امیرالمؤمنین(علیه السلام) به ولایت و جانشینی رسول خاتم(صلی الله علیه و آله) می باشد. به عنوان نمونه، چند منبع معتبر اهل سنت را نام می بریم که در آن مطلب فوق اذعان و تصریح شده است.

1- تفسیر ابن کثیر(1) 2- شواهد التنزیل(2) 3- روح المعانی(3) 4- الإتقان(4) 5- الدر المنثور(5) 6- تاریخ بغداد(6) 7- تاریخ مدینه دمشق(7) 8- مناقب خوارزمی(8) 9- تذکره الخواص(9) 10- البدایه و النهایه(10) 11- مناقب ابن مغازلی(11) 12- ینابیع المودّه(12) و …

 این روایات که تنوع و تعدد مصادر، صحت آن را به لحاظ تاریخی ثابت می کند، با باور شیعه در تاریخ و شأن نزول آیه­ی اکمال مطابقت دارد. لازمه­ی آیه­ی اکمال و روایات متواتری که زمان و شأن نزول آن بیان شد، پذیرش بی قید و شرط ولایت امیرالمؤمنین(علیه السلام) می باشد.

2- روایات دسته دوم:

روشن شد که بیشترین نقل اهل سنت در مورد نزول آیه­ اکمال با مبنای شیعه هم­خوانی دارد، اما برخی از دانشمندان اهل سنت برای گریز از لوازم آیه­ی اکمال، روایات دیگری در رابطه با این آیه، زمان و شأن نزول آن نقل کرده اند.

این دسته از روایات در پی اثبات آن هستند که آیه­ی اکمال در عرفه بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شده است. در واقع منشأ دوگانگی در این روایات که ناقل آن همگی اهل سنت می باشند، توجیه غصب خلافت از طرف صحابه می باشد. به این دو روایت توجه کنید؛

روایت اول:

گروهی از یهودیان گفتند: اگر این آیه بر ما نازل می شد، آن روز را عید می گرفتیم، عمر گفت: کدام آیه؟ آنان گفتند: «الیوم اکملت لکم دینکم…» عمر در پاسخ گفت: من می دانم این آیه کجا نازل شد، هنگامیکه رسول الله(صلی الله علیه و آله) در عرفه ایستاده بودند نازل شد. (13)

روایت دوم:

در دیوان نشسته بودیم که یک مسیحی به ما گفت: ای مسلمانان! آیه­ای بر شما نازل شد که اگر بر ما نازل می شد آن روز و آن ساعت را تا زمانی که دو مسیحی روی زمین باشند عید می گرفتیم و سپس آیه­ی «الیوم اکملت لکم دینکم» را قرائت نمود. کسی پاسخی به او نداد، تا اینکه محمد­بن­کعب را دیدم و از او پرسیدم پاسخ چیست؟ او گفت: عمر می گوید: آن آیه بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شد، در حالیکه در روز عرفه بر روی کوهی ایستاده بودند و آن روز همچنان برای مسلمانان عید می باشد.(14)

لوازم پذیرش روایات گروه اول:

در رابطه با آیه­ اکمال دو شأن نزول بیان نمودیم. اما به راستی کدام یک از این دو دسته روایات، صحیح و مورد پذیرش می باشد؟ آیا شأن نزول اول صحیح است که اکثر علمای اهل سنت در کتب خود نقل نموده­اند و نزول این آیه را در روز هجده ذی الحجه و بمناسبت ولایت امیرالمؤمنین(علیه السلام) می دانند؛ یا دومین گروه از روایات که عده­ی اندکی از اهل سنت آن را پذیرفته­اند، و زمان نزول آیه را نهم ذی الحجه و بمناسبت روز عرفه می دانند؟

اگر اهل سنت قول نخست را بپذیرند، تمام مبانی مکتب خلافت منهدم می شود. قائل شدن به اینکه رسول الله (صلی الله علیه و آله) در روز غدیر خم، امیرالمؤمنین(علیه السلام) را به ولایت و خلافت بلافصل خود منصوب نموده­اند، اساس مدرسه­ی خلافت اهل سنت و تمام مبانی فکری، کلامی، فقهی و اعتقادی آنان را متزلزل نموده و از بین می برد. یکی دیگر از لوازم پذیرش روایات دسته­ اول، مواجه شدن نظریه عدالت صحابه با یک تناقض بزرگ و لاینحلّ است؛ زیرا عدم پذیرش روایات گروه دوم به معنای صحّه ننهادن بر نقل گروهی از راویان و تکذیب ایشان، و سلسله رجال موجود در آن روایات می باشد. بدیهی است که برخی از راویان روایات گروه دوم، از صحابه­ی رسول الله(صلی الله علیه و آله) بودند، آیا افتراء بر رسول الله (صلی الله علیه و آله) با نظریه­ی عدالت تمام صحابه قابل جمع می باشد؟

 

نقد اهل سنت بر روایات گروه اول:

اهل سنت برای تضعیف و ردّ روایات گروه نخست، دو راه در پیش گرفته­اند. البته همانطور که پس از این معلوم می شود، هیچ مفرّی برای آنان وجود ندارد و هر دو راه آنان ناکارآمد بوده و با نقد جدی روبرو است.

راه اول آنها این است که مُهر بی اعتباری و غیر قابل اعتماد بودن بر پیشانی روایات دسته اول بزنند و بدین وسیله آنها را از درجه­ی اعتبار ساقط کنند.

مرحوم علامه امینی(قدس سره) در کتاب شریف الغدیر(15) به این توهم اهل سنت پاسخ داده است. ایشان تمام افرادی را که در سلسله سند حدیث قرار گرفته­اند، مورد بررسی و مداقه قرار داده است. ابوهریره(16) و افراد دیگری که در سلسله سند حدیث قرار دارند بر اساس مبانی علم رجال اهل سنت مورد اعتماد و وثوق می باشند؛ چرا که  اهل سنت در سایر موضوعات بدون هیچ دغدغه و تردیدی روایاتی را که از این سلسله­ی مذکور نقل شده است، پذیرفته­اند. اهل سنت اگر بخواهند در این مورد سلسله­ی مذکور را تضعیف نمایند، لاجرم باید از تمام مبانی رجالی خود دست بر دارند.

راه دوم اهل سنت در تضعیف روایات دسته­ اول این است که آن روایات را از مجعولات شیعه به شمار آورده و ادعا می کنند  که آن روایات به وسیله­ی گروهی از شیعیان جعل شده و در کتب آنان راه یافته است.

در پاسخ به این توهم نیز باید بگوئیم جای بسی تعجب و شگفتی است! شیعیان در چه زمان و مکانی آن قدر قدرت یافتند که بتوانند حداقل دوازده منبع مهم اهل سنت را مورد دستبرد قرار دهند و تحریف کنند؟در این فرض چه ضمانتی وجود دارد که سایر مطالب کتب پر اهمیت ایشان محفوظ مانده باشد؟

شیعیان در طول تاریخ تحت فشار سخت و زیر نظر دستگاه حکومت قرار داشته اند. آنان برای نشر و اشاعه­ی کتابهای خود با مشکلات فراوانی روبرو بودند و به هیچ وجه نمی توانستند در کتابهای دیگران، آن هم کسانی که مورد حمایت حکومت وقت بوده­اند، تحریف ایجاد کنند.

از طرف دیگر با اندک تأملی در می یابیم، افرادی که در سلسله­ی روایات گروه نخست قرار دارند، همگی از وفاداران مکتب خلافت می باشند و در بین آنان فردی مجهول، غیر ثقه و یا متهم به حبّ و ولایت امیرالمؤمنین(علیه السلام) وجود ندارد. در نتیجه احتمال جعل این دسته از روایات به وسیله­ی شیعیان نیز احتمالی مردود و ناپذیرفتنی می باشد.

پاورقی:

1. جلد2، ص15.

2. جلد1، ص200.

3. جلد6، ص192.

4. جلد1، ص31.

5. جلد2، ص457.

6. جلد8، ص284.

7. جلد42،ص233.

8. ص135و184.

9. ص18.

10. جلد7، ص386.

11. ص18.

12. جلد2، ص249.

13. از منابع اهل سنت: صحیح بخاری، جلد5، ص127 و مسند احمد، جلد1،ص28.

14. از منابع اهل سنت: الدر المنثور، جلد2، ص457.

15. الغدیر، جلد1، ص402.

16. از منابع اهل سنت، سیر أعلام النبلاء، جلد2، ص578.

 

منبع:

«اکمال دین در غدیر حقیقتی انکارناپذیر»، حضرت آیت الله آقای حاج میرسیدمحمد یثربی، انتشارات انصاریان،1387.

 نظر دهید »

اثبات ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) - قسمت اول-

18 آبان 1390 توسط یثربی

 

شیعیان برای اثبات ولایت و خلافت بلافصل امیر مؤمنان حضرت علی(علیه السلام) به دو آیه از قرآن مجید که در روز غدیر نازل شده است، استناد می کنند. در مقابل گروهی از اهل سنت شأن نزولی غیر از ماجرای غدیر را برای این دو آیه بیان می دارند. برای بررسی نظر این دسته از اهل سنت لازم است مدارک سخن­شان با تکیه بر اسناد معتبر مورد تحلیل قرار گیرد. پیش از آن ضروری است دو آیه­ی موردنظر و مطالب مربوط به رخدادهای پیرامون آن نقل شود.

- آیه اول(آیه اکمال)

﴿الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا﴾(1) ؛

امروز کافران از زوال آئین شما مأیوس شدند، بنابراین ازآنها نترسید و از مخالفت من بترسید! امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آئین جاودان شما پذیرفتم.

- آیه دوم(آیه ابلاغ)

﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ﴾(2)؛

ای پیامبر(ص)! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است را کاملاً به مردم برسان و اگر چنین نکنی رسالت او را انجام نداده­ای، خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم نگاه می دارد و خداوند جمعیت کافران(لجوج) را هدایت نمی کند.

بررسی آیه­ی اکمال:

در آیه 3 سوره مائده، از روز بسیار مهمی سخن به میان آمده است. اهمیت این روز از آن روست که خداوند سبحان می فرماید: در این روز کفار از غلبه بر اسلام مأیوس شدند. نخست باید دریابیم این روز چه روزی است که این قدر شایان توجه، اهمیت و عظمت است؟

در این آیه خداوند پس از اینکه خبر یأس و ناامیدی کافران در این روز را به مسلمین اعلام فرمود از سه موضوع دیگر نیز خبر داد و فرمود:

1-﴿ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ﴾

در این قسمت از آیه، خداوند کامل شدن دین را به خود نسبت می دهد و می فرماید: من دین را کامل کردم. خداوند کمال دین را به فاعل دیگری نسبت نمی دهد، همچنین آن را بدون فاعل و با صیغه­ی مجهول هم بیان نمی کند.

2-﴿ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي ﴾

خداوند متعال اتمام نعمت را نیز به خود نسبت می دهد.

3- ﴿ وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ ﴾

از اینکه اسلام دین شما باشد راضی و خوشنود شدم.

بنابراین در آیه­ی اکمال، با سه واژه کلیدی روبرو هستیم که عبارتند از: 1- اکمال 2- اتمام 3- رضای الهی.

 

پاورقی:

1. سوره مائده، آیه3.

2. سوره مائده، آیه67.

 

منبع:

«اکمال دین در غدیر حقیقتی انکارناپذیر»، حضرت آیت الله آقای حاج میرسیدمحمد یثربی، انتشارات انصاریان،1387.

 نظر دهید »

بمناسبت شهادت جانگداز امام جواد الائمه(علیه السلام)

07 آبان 1390 توسط یثربی

 

شهادت مظلومانه جوانترين شمع هدايت و نهمين بحر کرامت، به ساحت مقدس امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و تمامی مسلمانان جهان تسليت و تعزيت باد.

از پشت درب بسته کسی آه می کشد                       

                       یوسف دوباره ناله زیک چاه می کشد

در زیر پای هلهله ها این صدای کیست؟                      

                   این پای کوب و دست فشانی برای کیست؟

از ظرف آب ریخته بر این زمین بپرس                    

                   از یک کنیز یا که از آن یا از این بپرس

زرد است از چه گندم روی دل رضا               

                 بر باد رفته است چرا حاصل رضا

زلف مجعد پسرش را نگاه کن                  

                      آنگاه یاد یوسف غمگین چاه کن

 نظر دهید »

از فضائل امام جواد الائمه(علیه السلام):

05 آبان 1390 توسط یثربی

چون حضرت امام محمدتقی(علیه السلام) متولد شد حضرت امام رضا(علیه السلام) فرمود که حق تعالی به من فرزندی عطا کرده است که شبیه است به موسی بن عمران(علیه السلام) که دریاها را می شکافت و نظیر عیسی بن مریم(علیه السلام) که حق تعالی مقدس و مطهر گردانیده بود مادر او را و طاهر و مطهر آفریده شده بود پس حضرت فرمود که این فرزند من به جور و ستم کشته خواهد شد و بر او خواهند گریست اهل آسمانها و حق تعالی غضب خواهد کرد بر دشمن او و کشنده­ی او و ستمکننده بر او و بعد از قتل او از زندگانی بهره نخواهد برد و به زودی به عذاب الهی واصل خواهد گردید. در شب ولادت آن حضرت تا به صبح در گهواره با او سخن می گفت و اسرار الهی را به گوش الهام نیوش او می رسانید.(1)

زنده کردن مرده:

شیخ کشّی از احمد بن علی بن کلثوم سرخسی نقل کرده که گفت: دیدم مردی را از اصحاب امامیه که معروف بود به ابی زَینَبَه. پس سؤال کرد از من از أحکم بن بشّار مروزی و پرسید از من قصه او و از آن اثری که در حلق او است، و من دیده بودم او را که در حلق او شبیه خطی از اثر ذبح بود گفتم که من چند دفعه از او سؤال کردم از آن اثر به من خبر نداد. ابوزینبه گفت که ما هفت نفر بودیم در بغداد که در یک حجره بودیم در زمان حضرت امام محمدتقی(علیه السلام)، یک روز أحکم از وقت عصر از ما ناپدید شد و در شب هم نیامد. همین که اول شب شد توقیعی از حضرت جواد(علیه السلام) آمد که رفیق شما آن مرد خراسانی یعنی أحکم مذبوح شده و او را پیچیده­اند در نَمَدی و افکنده­اند در فلان مَزبَله. بروید او را بردارید و مداوا کنید او را به فلان و به فلان چیز، پس رفتیم به آن محل، او را یافتیم مذبوح و مطروح همانطور که حضرت خبر داده بودند. پس او را آوردیم و مداوا کردیم به آنچه حضرت فرموده بود پس خوب شد. احمد بن علی راوی می­گوید که قصه­اش آن بود که أحکم متعه کرده بود در بغداد در خانه­ی قومی. پس آن جماعت مطلع شدند بر کار او و او را ذبح کردند و در نمد پیچیده در مزبله افکندند.(2)

پاورقی:

1. «عیون المعجزات» ص121، چاپ أعلمی، بیروت.شیخ کشّی.

2. «رجال کشّی»2/839.

منبع:

منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج2، انتشارات مؤمنین، 1379.

 نظر دهید »

امام جواد(علیه السلام) می فرمایند:

05 آبان 1390 توسط یثربی

 

المُؤمِنُ یَحتاجُ اِلی ثَلاثِ خِصالٍ:

تَوفیقٍ مِن اللهِ، و واعِظَةٍ مِن نَفسِه، و قَبولٍ مِمَّن یَنصَحُهُ؛

مؤمن محتاج است به سه خصلت:

توفیق از حق تعالی، و واعظی از نفس خود که پیوسته او را موعظه کند،

و قبول کند از آنکه او را نصیحت کند.

«بحار الانوار»75/365.

 نظر دهید »

شفای چشم به عنایت امام جواد(علیه السلام):

05 آبان 1390 توسط یثربی

شیخ کشّی روایت کرده از محمد بن سنان که گفت: شکایت کردم به حضرت امام رضا(علیه السلام) از درد چشم خود. پس گرفت حضرت کاغذی و نوشت برای ابوجعفر حضرت جواد(علیه السلام) و آن حضرت از طفل سه ساله کوچکتر بود. پس حضرت رضا(علیه السلام) آن کاغذ را به خادمی داد و امر کرد مرا که بروم با او و فرمود به من که کتمان کن. یعنی اگر از حضرت جواد معجزه­ای دیدی اظهار مکن آن را. پس رفتم به نزد آن حضرت و خادمی آن جناب را به دوش برداشته بود. محمد گفت: پس خادم آن کاغذ را گشود مقابل حضرت جواد(علیه السلام). حضرت نظر می کرد در کاغذ و بلند می کرد سر خود را به جانب آسمان و می گفت: «ناجِ» پس این کار را چند دفعه کرد. پس رفت هر دردی که در چشم من بود و چنان چشمم روشن و بینا شد که چشم احدی مانند او نبود. پس گفتم به حضرت جواد(علیه السلام) که خداوند تو را شیخ این امت قرار دهد همچنان که عیسی بن مریم را شیخ بنی اسرائیل قرار داد، سپس گفتم به آن حضرت: ای شبیه صاحب فطرس! محمد گفت: پس من برگشتم و حضرت امام رضا(علیه السلام) به من فرمود که این را پنهان کن، من پیوسته چشمم صحیح بود تا وقتی که فاش کردم معجزه­ی حضرت جواد(علیه السلام) را در باب چشم خود. پس دیگر باره درد چشم من عود کرد. راوی گفت: به محمد بن سنان گفتم که چه قصد کردی از آنکه به آن حضرت گفتی ای شبیه صاحب فطرس؟ او در جواب گفت که حق تعالی غضب فرمود بر ملکی از ملائکه که او را فطرس می گفتند. پس بال او را در هم شکست و افکند او را درجزیره­ای از جزایر دریا و او بود تا وقتی که متولد شد حضرت امام حسین(علیه السلام)، حق تعالی فرستاد جبرئیل را به سوی حضرت پیغمبر(صلی الله علیه و آله وسلم) تا آن حضرت را تهنیت گوید به ولادت امام حسین(علیه السلام) و جبرئیل صدیق و دوست فطرس بود. پس گذشت به او در حالیکه در جزیره افتاده بود. پس او را خبر داد به آنکه امام حسین(علیه السلام) متولد شده و حق تعالی او را امر فرموده که پیغمبر را تهنیت گوید. پس فرمود به فطرس میل داری ترا بردارم به یکی از بالهای خود و ببرم ترا نزد محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) تا شفاعت کند ترا؟ فطرس گفت: بلی! پس جبرئیل او را به یکی از بالهای خود برداشت و او را خدمت پیغمبر(صلی الله علیه و آله وسلم) بُرد . پس تبلیغ کرد تهنیت از جانب پروردگار خود را آنگاه قصه فطرس را برای آن حضرت نقل کرد، حضرت فرمود به فطرس که بمال بال خود را به گهواره­ی حسین و میمنت بجو به آن به جهت عظمت و بزرگی آن، فطرس چنان کرد، حق تعالی بال او را به او رد کرد و او را به جای خود و منزلی که داشت با ملائکه برگردانید.(1)

پاورقی:

1. «رجال کشّی»2/849-850.

منبع:

منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج2، انتشارات مؤمنین، 1379.

 نظر دهید »

امام جواد(علیه السلام) می فرمایند:

05 آبان 1390 توسط یثربی

 

إیّاکَ و مُصاحَبَهَ الشریرِ فَانّه کَالسَّیفِ المَسلولِ یَحسُنُ مَنظَرُهُ و

یَقبَحُ آثارُهُ؛

بپرهیز از رفاقت با آدم بد به درستی که او به شمشیر کشیده می ماند منظرش نیکو است و آثارش زشت است.

«بحار الانوار»، 75/364.

 نظر دهید »

اهمیت کسب علم و دانش

25 مهر 1390 توسط یثربی

قال أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع):

أَيّهَا النّاسُ اعْلَمُوا أَنّ كَمَالَ الدّينِ طَلَبُ الْعِلْمِ وَ الْعَمَلُ بِهِ أَلَا وَ إِنّ طَلَبَ الْعِلْمِ أَوْجَبُ عَلَيْكُمْ مِنْ طَلَبِ الْمَالِ إِنّ الْمَالَ مَقْسُومٌ مَضْمُونٌ لَكُمْ قَدْ قَسَمَهُ عَادِلٌ بَيْنَكُمْ وَ ضَمِنَهُ وَ سَيَفِي لَكُمْ وَ الْعِلْمُ مَخْزُونٌ عِنْدَ أَهْلِهِ وَ قَدْ أُمِرْتُمْ بِطَلَبِهِ مِنْ أَهْلِهِ فَاطْلُبُوهُ

اى مردم! بدانيد كمال دين طلب علم و عمل بدانست، بدانيد كه طلب علم بر شما از طلب مال لازم ‏تر است زيرا مال براى شما قسمت و تضمين شده. عادلى (كه خداست) آن را بين شما قسمت كرده و تضمين نموده و به شما مى ‏رساند ولى علم نزد اهلش نگهداشته شده و شما مأموريد كــه آن را از اهلش طلب كنيد، پس آنرا بخواهيد.

كتاب كافى جلد 1 ص 35 رواية 4 

 1 نظر

اسرار حج از زبان امام سجاد(علیه السلام)

25 مهر 1390 توسط یثربی

شاید هدیه­ای برای حج گزار و آرزومند ان باارزشتر از شنیدن اسرار این عبادت بزرگ نباشد و فضیلت هدیه دو چندان خواهد بود آنگاه که این سِرّ از زبان امام و پیشوای حج گزاران و زینت عبادت کنندگان عالم حضرت امام سجاد(علیه السلام) بازگو شود:

امام سجاد(ع) از شبلی که از سفر حج بازگشته است پرسیدند:

(آقای شبلی!) آیا حج گزاردی؟ گفت: آری، ای فرزند رسول خدا.

فرمود: آیا به میقات فرود آمدی و لباسهای دوخته­ی خویش را از تن بدر کردی و غسل نمودی؟ شبلی پاسخ گفت: آری.

امام(ع): آنگاه که به میقات درآمدی، نیت کردی که لباس معصیت و نافرمانی را از تن در آورده، جامهی طاعت و فرمانبری خداوند را به جای آن پوشیدی؟

شبلی: نه.

امام(ع): هنگامی که لباسهای دوخته را درآوردی، آیا نیت کردی که خود را از ریا و دورویی و ورود در شبهه­ها، برهنه و دور سازی؟

شبلی: نه.

امام(ع): به هنگام غسل کردن، نیت کردی که خود را از اشتباهات و گناهان شست و شو دهی؟

شبلی: نه.

امام(ع): ]پس تو در حقیقت[ نه به میقات در آمده­ای و نه لباسهای دوخته را از تن کنده ای و نه غسل کرده­ای…!

سپس از او می پرسند: آیا خود را تمیز کردی و احرام پوشیدی و پیمان حج بستی؟

شبلی: آری.

امام(ع): آیا این نیت را داشتی که خود را با نور توبه­ی خالص پاکیزه می سازی؟

شبلی: نه.

امام(ع): به هنگام مُحرم شدن، نیت آن کردی که هرچه را خداوند بر تو روا نداشته، بر خود حرام بداری؟

شبلی: نه.

امام(ع): به هنگام بستن پیمان حج، آیا قصد آن کردی که هر پیمان غیر الهی را گشوده­ای(رها کرده­ای)؟

شبلی: نه.

امام(ع): نه احرام بسته­ای، نه پاکیزه شده­ای و نه نیت حج کرده­ای!

آنگاه چنین پرسید: آیا به میقات داخل شدی و دو رکعت نماز احرام بجای آوردی و لبیک گفتی؟

شبلی: آری.

امام(ع): به هنگام خواندن دو رکعت نماز(طواف)، نیت آن داشتی که به بهترین کارها و بزرگترین نیکی­های بندگان(که همان نماز است)، خود را به خدا نزدیک می کنی؟

شبلی؟ نه.

امام(ع): آنگاه که لبیک گفتی، نیت آن کردی که به هرچه فرمانبرداری محض خداوند است سخن می گویی و از هر نافرمانی و معصیتی سکوت می کنی؟

شبلی: نه.

امام(ع): نه در میقات داخل شده­ای، نه نماز گزارده­ای و نه لبیک گفته­ای!

و باز پرسید: آیا به حرم داخل شدی و کعبه را دیدی و نماز خواندی؟

شبلی: آری.

امام(ع): به هنگام ورود به حرم نیت آن کردی که غیبت و بدگویی هر مسلمانی از جامعه­ی اسلامی را بر خود حرام می کنی؟

شبلی: نه.

امام(ع): به هنگام رسیدن به مکه، نیت کردی که فقط خدا را می خواهی؟

شبلی: نه.

امام(ع): پس نه به حرم وارد شده­ای و نه کعبه را دیده­ای و نه نماز گزارده­ای!

و ادامه داد: گرداگرد خانه­ی خدا طواف کردی؟ و ارکان خانه را لمس نمودی؟ و سعی انجام دادی؟

شبلی: آری.

امام(ع):  به هنگام سعی، نیت آن داشتی که (از شرّ شیطان و نفس) به خدا پناه می بری و او که آگاه به پنهان­هاست، نسبت به این مسئله داناست؟

شبلی: نه.

امام(ع):  پس نه طواف خانه کرده­ای، نه ارکان را لمس نموده­ای و نه سعی بجا آورده­ای!

سپس فرمود: آیا با حجرالاسود دست دادی؟ کنار مقام ابراهیم ایستادی و دو رکعت نماز خواندی؟

شبلی: آری.

در این هنگام امام فریادی برآورد چونانکه گویی نزدیک است از دنیا برود، سپس فرمود: آه، آه… کسی که با حجرالاسود دست داده، مصاحفه کند، در حقیقت با خداوند متعال دست داده است، پس ای نادار ناتوان بنگر و بیندیش و پاداش آنچه را حرمت قائل شده و بزرگ داشته­ای، ضایع مگردان و همچون معصیت کاران، دستی که به خدا دادی(و پیمانی را که با خدا بستی) نگسل و نشکن.(1)

 

                                         به امید انکه از حاجیان واقعی درگاهش باشیم.

 

1) مستدرک الوسائل، ج10، ص166.

 

 

 نظر دهید »

« نماز رزمندگان ما را به پیروزی می رساند»

05 مهر 1390 توسط یثربی

نماز مهمترین و برترین وسیله­ی یاد خداست.(1) عبد مؤمن با نماز از عالم خاکی فاصله می گیرد و بر دروازه­ی ملکوت پا می گذارد؛ زشتی ها و پلیدی ها را به کناری می نهند و زیبایی ها و پاکی ها را بر می گزیند. نماز، یاد خداست و یاد خدا مایه­ی آرامش دلهاست. از این رو نگرانی و اضطراب را می زداید و دلهره و ترس را از خانه­ی دل فراری می دهد. به همین دلیل خداوند متعال از مؤمنان می خواهد در کنار استقامت و پایداری، سختی ها و ناملایمات را با استعانت جستن از نماز در هم شکنند.(2)

یاری خواستن از نماز میدان جنگ را نیز در بر می گیرد. از این روز مجاهدان فی سبیل الله در مصاف با دشمن باید از نماز یاری بخواهند و روح خود را با آن صلابت و استواری بخشند.

رزمندگان اسلام در دفاع مقدس، فرمان یاری خواستن و کمک گرفتن از نماز را با شایستگی اجابت کردند. رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، خالصانه ترین و خاشعانه ترین نمازها را بر گستره­ی زمین خاکی و در سنگرها و پشت خاکریزها اقامه کردند، اما افسوس که برای انعکاس این نمازها و زیبایی های آنها، زبان و قلم بشری ناتوان و نارساست. آنچه از نماز رزمندگان ثبت شده و بازتاب یافته است، نشان می دهد که آنان در سختی های نبرد، حقیقتاً به نماز پناه می بردند و با آن در یاد خدا مستغرق می شدند و روح خویش را پرتوان­تر و استوارتر می کردند. در اینجا مجال نیست تا این همه را بازگوئیم، لاجرم به نمونه ای بسنده می کنیم.

فرماندهان بر این باور بودند که نماز همراه با خشوع آنان را در  رزم یاری می دهد. یکی از رزمندگان درباره­ی عملیات صاحب الزمان(عج) می گوید:

نماز جماعت بود، عطر دعا و مناجات همه جا را معطر نموده بود. چونان کویر، حسرت شکفتن داشتند و به ضیافت زلال باران الهی چشم دوخته بودند. محفل نورانی و عرفانی بود. فرمانده تیپ، برادر رضایی که از دور ناظر بود پیش آمد و درحالیکه دست معاون گردان-عباسعلی سخاوتی که در همین عملیات به شهادت رسید- را در دست می فشرد، گفت: من نماز بچه های شما را دیدم، شکی نیست که امشب خبر خوشی به امام امت خواهیم داد و این چنین شد؛ با یورش برق آسای دلاوران سپاه اسلام، دشمن متحمل شکست سختی شد.(3)

 

1) «أقم الصلاه لِذِکری» طه/14؛ به یاد من نماز را برپادار.

2) «إستعینوا بالصبر و الصلاه» بقره/153؛ از شکیبایی و نماز یاری جوئید.

3)خودشکنان، مرتضی جمشیدیان، ص26.

 نظر دهید »

مراسم افتتاحیه سال تحصیلی جدید91-90

30 شهریور 1390 توسط یثربی

 حضرت آیت الله یثربی دامت برکاته، با حضور در اجتماع با شکوه طلاب و اساتید حوزه علمیه کاشان، ضمن تبریکِ حلول سال تحصیلی جدید، به تبیین اهمیت نقش طلاب علوم دینی، در جوامع اسلامی پرداختند. استاد دروس خارج حوزه علمیه قم، با استدلال به آیه ی نفر، وجوب تعلّم و رسیدن به مرتبه فقاهت را یادآوری نموده و فرمودند:

«با توجه به احادیث حضرات معصومین علیهم السلام، تفقه در دین جز و بالاترین عبادات به حساب می آید و طلاب باید در انجام این فریضه، قصد قربت نموده و برای رسیدن به این مقصد، نیات خود را از هر گونه رذائل اخلاقی، همچون ریا، غرور و خودپسندی، پاک و خالص نمایند».

رئیس حوزه علمیه کاشان، انذار و هدایت مردم و همچنین مدیریت صحیح جامعه از لحاظ فکری و اعتقادی را، جزو وظایف اصلی طلاب بر شمردند و فرمودند: امروزه، جوامع شیعه ، نیازمند طلاب فقیه و تحصیل کرده می باشد و اگر طلاب در انجام وظایف شان کوتاهی کنند، به خود و جامعه، زیان های جبران ناپذیری وارد می کنند. همچنین طلاب باید، فرصت جوانی برای بهره گیری از علوم و معارف دینی را غنیمت شمرده و تهذیب نفس را جزو اولویت های ابتدای طلبگی خود قرار دهند.

ایشان در ادامه، برای پیشرفت طلاب در عرصه ی علمی و معنوی، رهنمودهایی ارائه نمودند که عبارت اند از: 1. خشوع و خضوع به بارگاه الهی، حضرات معصومین علیهم السلام و کسانی که حقی بر گردن انسان دارند، همچون والدین و اساتید. 2. پایبندی و التزام به موازین اخلاقی. 3. معاشرت نیکو با مردم هنگام مناسبت ها، تسلیت و تهنیت گفتن. 4. نگاه داری حریم علما و روحانیت و بزرگان دین. ایشان خطر دولتی کردن حوزه های علمیه را به مسئولین و خدمت گزاران حوزه، هشدار داده و از اقدامات مراجع تقلید و تأکید رهبری انقلاب در خنثی کردن این خطر عظیم، تشکر و قدردانی نمودند. همچنین با جدیّت عنوان نمودند که حوزه های علمیه باید استقلال خود را در تمام امور دینی و فرهنگی حفظ کنند و به هیچ عنوان، به سازمان ها یا نهادهای دولتی، اجازه ی مداخله ندهند.

در پایان، حضرت آیت الله یثربی مدظلّه، به تاریخچه ی حوزه علمیه خواهران اشاره نموده و فرمودند: حوزه علمیه خواهران کاشان، قبل از انقلاب جمهوری اسلامی شروع به کار کرد و سابقه ی عملی آن، از سابقه ی «مکتب توحید» شهر مقدس قم، بیشتر می باشد. مرحوم حضرت آیت الله آقای حاج سید مهدی یثربی قدس سره معتقد بودند، همان طور که برادران به تکامل علمی و عملی نیازمند هستند، خواهران نیز باید این مسیر را بپیمانید تا در آینده، به نشر و تبلیغ معارف دین، در میان زنان جامعه بپردازند.

 

 نظر دهید »

یا أبا صالح المهدی(عج) أدرکنی

20 تیر 1390 توسط یثربی


ای شیفته عالم مجموعه­ی زیبایی             سرحلقه­ی جن وانس سردفتردانایی

درپرده­ی غیبت چند، ای مهر جهان پایی              دل بی ­تو به جان آمد وقت است که بازآیی

امّید وصال تو، ای دوست جوانم کرد             عشقِ تو مرا فارغ ازهردوجهانم کرد

بازا که فراق تو، بی تاب و توانم کرد            مشتاقی ومهجوری دوراز تو چنانم کرد

کزدست بخواهد شد پایان شکیبایی

 نظر دهید »
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث
  • اخلاقی
  • بانوی عالمین
  • اخبار مدرسه
  • اهل البیت(علیهم السلام)
  • بدون موضوع
  • امامزادگان

ذکر ایام

ابزار

تاریخ

تاریخ روز

جعبه حدیث

تمزها

ثانیه شمار غیبت

log

ساعت

آمار

آمارگیر وبلاگ

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس