اسرار حج از زبان امام سجاد(علیه السلام)
شاید هدیهای برای حج گزار و آرزومند ان باارزشتر از شنیدن اسرار این عبادت بزرگ نباشد و فضیلت هدیه دو چندان خواهد بود آنگاه که این سِرّ از زبان امام و پیشوای حج گزاران و زینت عبادت کنندگان عالم حضرت امام سجاد(علیه السلام) بازگو شود:
امام سجاد(ع) از شبلی که از سفر حج بازگشته است پرسیدند:
(آقای شبلی!) آیا حج گزاردی؟ گفت: آری، ای فرزند رسول خدا.
فرمود: آیا به میقات فرود آمدی و لباسهای دوختهی خویش را از تن بدر کردی و غسل نمودی؟ شبلی پاسخ گفت: آری.
امام(ع): آنگاه که به میقات درآمدی، نیت کردی که لباس معصیت و نافرمانی را از تن در آورده، جامهی طاعت و فرمانبری خداوند را به جای آن پوشیدی؟
شبلی: نه.
امام(ع): هنگامی که لباسهای دوخته را درآوردی، آیا نیت کردی که خود را از ریا و دورویی و ورود در شبههها، برهنه و دور سازی؟
شبلی: نه.
امام(ع): به هنگام غسل کردن، نیت کردی که خود را از اشتباهات و گناهان شست و شو دهی؟
شبلی: نه.
امام(ع): ]پس تو در حقیقت[ نه به میقات در آمدهای و نه لباسهای دوخته را از تن کنده ای و نه غسل کردهای…!
سپس از او می پرسند: آیا خود را تمیز کردی و احرام پوشیدی و پیمان حج بستی؟
شبلی: آری.
امام(ع): آیا این نیت را داشتی که خود را با نور توبهی خالص پاکیزه می سازی؟
شبلی: نه.
امام(ع): به هنگام مُحرم شدن، نیت آن کردی که هرچه را خداوند بر تو روا نداشته، بر خود حرام بداری؟
شبلی: نه.
امام(ع): به هنگام بستن پیمان حج، آیا قصد آن کردی که هر پیمان غیر الهی را گشودهای(رها کردهای)؟
شبلی: نه.
امام(ع): نه احرام بستهای، نه پاکیزه شدهای و نه نیت حج کردهای!
آنگاه چنین پرسید: آیا به میقات داخل شدی و دو رکعت نماز احرام بجای آوردی و لبیک گفتی؟
شبلی: آری.
امام(ع): به هنگام خواندن دو رکعت نماز(طواف)، نیت آن داشتی که به بهترین کارها و بزرگترین نیکیهای بندگان(که همان نماز است)، خود را به خدا نزدیک می کنی؟
شبلی؟ نه.
امام(ع): آنگاه که لبیک گفتی، نیت آن کردی که به هرچه فرمانبرداری محض خداوند است سخن می گویی و از هر نافرمانی و معصیتی سکوت می کنی؟
شبلی: نه.
امام(ع): نه در میقات داخل شدهای، نه نماز گزاردهای و نه لبیک گفتهای!
و باز پرسید: آیا به حرم داخل شدی و کعبه را دیدی و نماز خواندی؟
شبلی: آری.
امام(ع): به هنگام ورود به حرم نیت آن کردی که غیبت و بدگویی هر مسلمانی از جامعهی اسلامی را بر خود حرام می کنی؟
شبلی: نه.
امام(ع): به هنگام رسیدن به مکه، نیت کردی که فقط خدا را می خواهی؟
شبلی: نه.
امام(ع): پس نه به حرم وارد شدهای و نه کعبه را دیدهای و نه نماز گزاردهای!
و ادامه داد: گرداگرد خانهی خدا طواف کردی؟ و ارکان خانه را لمس نمودی؟ و سعی انجام دادی؟
شبلی: آری.
امام(ع): به هنگام سعی، نیت آن داشتی که (از شرّ شیطان و نفس) به خدا پناه می بری و او که آگاه به پنهانهاست، نسبت به این مسئله داناست؟
شبلی: نه.
امام(ع): پس نه طواف خانه کردهای، نه ارکان را لمس نمودهای و نه سعی بجا آوردهای!
سپس فرمود: آیا با حجرالاسود دست دادی؟ کنار مقام ابراهیم ایستادی و دو رکعت نماز خواندی؟
شبلی: آری.
در این هنگام امام فریادی برآورد چونانکه گویی نزدیک است از دنیا برود، سپس فرمود: آه، آه… کسی که با حجرالاسود دست داده، مصاحفه کند، در حقیقت با خداوند متعال دست داده است، پس ای نادار ناتوان بنگر و بیندیش و پاداش آنچه را حرمت قائل شده و بزرگ داشتهای، ضایع مگردان و همچون معصیت کاران، دستی که به خدا دادی(و پیمانی را که با خدا بستی) نگسل و نشکن.(1)
به امید انکه از حاجیان واقعی درگاهش باشیم.
1) مستدرک الوسائل، ج10، ص166.