وسوسهی بی امان شیطان دربارهی رزق و روزی
در یکی از دعاهای صحیفه سجادیه می خوانیم:
«اللهمّ إنّکَ ابتَلَیتَنَا فِی أرزاقِنَا بِسُوءِ الظَّنِّ…حتّی التَمَسنَا أرزاقَکَ مِن عِندِ المَرزُوقِینَ»؛
بارالها! تو ما را در امر ارزاقمان مورد امتحان و آزمایش قرار دادی ولی مع الاسف ما از امتحان خوب درنیامدیم و مبتلا به سوءظن و بدگمانی نسبت به تو در رساندن روزی گشتیم و دست به دامن دیگران زده و روزی خود را از روزیخوران تو درخواست نمودیم.
آیا این سفاهت نیست که گدایی به گدای دیگری اظهار احتیاج نماید. این سفاهت از آنجا نشأت گرفته که خالق خود را آنچنان که باید نشناختهایم و به رزاقیت او در تمام مراحل زندگی نیندیشیدهایم تا بفهمیم که او در هیچ مرحله گذشتهی زندگی این مخلوق ضعیف و ناتوان خود را بی رزق و روزی نگذاشته است تا در مراحل آینده بی رزق و روزیاش بگذارد.
به قول سعدی شاعر شیرین زبان:
فراموشت نکرد ایزد در آن حال که بودی نطفهای مدفوق و مدهوش
روانت داد و طبع و عقل و ادراک جمال و نطق و رأی و فکرت و هوش
ده انگشت مرتب داد بر کف دو بازویت مرکب کرد بر دوش
کنون پنداری این ناچیز همت که خواهد کردنت روزی فراموش