مدرسه علمیه کوثر کاشان

  • تماس  

20 نصیحت کلیدی امیرالمؤمنین علیه السلام

11 تیر 1395 توسط یثربی

از وصاياى حضرت امیرالمؤمنین (عليه‎السلام) در واپسين دم حيات مى‎توان به وصيت گهربار ذيل اشاره نمود.
بسم الله الرحمن الرحيم
اين آن چيزى است كه على پسر ابوطالب وصيت مى‎كند: به وحدانيت و يگانگى خدا گواهى مى‎دهد و اقرار مى‎كند كه محمد بنده و پيغمبر اوست، خدا او را فرستاده تا دين خود را بر ديگر اديان پيروز گرداند. همانا نماز، عبادت، حيات و زندگانى من از آن خداست. شريكى براى او نيست، من به اين امر شده‎ام و از تسليم شدگان اويم.
فرزندم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بيتم و هر كس را كه اين نوشته من به او رسد را به امور ذيل توصيه و سفارش مى‎كنم:
۱- تقواي الهى را هرگز از ياد نبريد، كوشش كنيد تا دم مرگ بر دين خدا باقى بمانيد.

۲- همه با هم به ريسمان خدا چنگ بزنيد، و بر مبناى ايمان و خداشناسى متفق و متحد باشيد و از تفرقه بپرهيزيد، پيغمبر فرمود: اصلاح ميان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چيزى كه دين را محو مى‎كند، فساد و اختلاف است.
۳- ارحام و خويشاوندان را از ياد نبريد، صله رحم كنيد كه صله رحم حساب انسان را نزد خدا آسان مى‎كند.
۴- خدا را! خدا را! درباره يتيمان، مبادا گرسنه و بى سرپرست بمانند.
۵- خدا را! خدا را! درباره همسايگان، پيغمبر آن قدر سفارش همسايگان را فرمود كه ما گمان كرديم مى‎خواهند آنها را در ارث شريك كند.
۶- خدا را! خدا را! درباره قرآن؛ مبادا ديگران در عمل كردن، بر شما پيشى گيرند. امر به معروف و نهى از منكر را ترك نكنيد؛ نتيجه ترك آن اين است كه بدان و ناپاكان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند كرد، آنگاه هر چه نيكان شما دعا كنند، دعاى آنها برآورده نخواهد شد.
۷- خدا را! خدا را! درباره نماز؛ نماز پايه دين شماست .
۸- خدا را! خدا را! درباره كعبه، خانه خدا، مبادا حج تعطيل شود كه اگر حج متروك بماند، مهلت داده نخواهد شد و ديگران شما را طعمه خود خواهند كرد.
۹- خدا را! خدا را! درباره جهاد در راه خدا، از مال و جان خود در اين راه مضايقه نكنيد.
۱۰- خدا را! خدا را! درباره زكات؛ زكات آتش خشم الهى را خاموش مى‎كند.
۱۱- خدا را! خدا را! درباره ذريه پيغمبرتان، مبادا مورد ستم قرار گيرند.
۱۲- خدا را! خدا را! درباره صحابه و ياران پيغمبر، رسول خدا (صلى الله عليه و آله) درباره آنها سفارش كرده است.
۱۳- خدا را! خدا را! درباره فقرا و تهيدستان، آنها را در زندگى شريك خود سازيد.
۱۴- خدا را! خدا را! درباه بردگان، كه آخرين سفارش پيغمبر درباره اينها بود.
۱۵- در انجام كارى كه رضاى خدا در آن است بكوشيد و به سخن مردم (در صورتي كه مخالف آن هستند) ترتيب اثر ندهيد.
۱۶- با مردم به خوشى و نيكى رفتار كنيد چنانكه قرآن دستور داده است .
۱۷- امر به معروف و نهى از منكر را ترك نكنيد؛ نتيجه ترك آن اين است كه بدان و ناپاكان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند كرد، آنگاه هر چه نيكان شما دعا كنند، دعاى آنها برآورده نخواهد شد.
۱۸- بر شما باد كه بر روابط دوستانه ما بين خويش بيفزاييد، به يكديگر نيكى كنيد، از كناره‎گيرى و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت بپرهيزيد.
۱۹- كارهاى خير را به مدد يكديگر و به اتفاق هم انجام دهيد، از همكارى در مورد گناهان و چيزهايى كه موجب كدورت و دشمنى مى‎شود، بپرهيزيد. در انجام كارى كه رضاى خدا در آن است بكوشيد و به سخن مردم (در صورتي كه مخالف آن هستند) ترتيب اثر ندهيد.
۲۰- از خدا بترسيد كه جزا و كيفر خدا شديد است.
خداوند همه شما را در كنف حمايت خود محفوظ بدارد و به امت پيغمبر توفيق دهد كه احترام شما (اهل بيت) و احترام پيغمبر خود را پاس بدارند. همه شما را به خدا مى‎سپارم . سلام و دورد حق بر همه شما … .(۱)
از علامه اميني پرسيد: آخرين ذكرى كه امیرالمؤمنین على(عليه‎السلام) بر زبان مبارك جارى فرمود چه بود؟
مى‎فرمايد: بعضى مى‎گويند پس از وصيتى كه ذكر آن رفت امیرالمؤمنین علي(عليه‎السلام) لحظه‎اى بيهوش شد و چون به هوش آمد ديگر سخنى جز لا اله الا الله از حضرت شنيده نشد تا جان به جان آفرين تسليم فرمود.
چنانكه بعضى ديگر گفته‎اند:(۲) آخرين فرمايش ايشان اين آيه شريفه بود: و من يعمل مثقال ذره خيراً يره و من يعمل مثقال ذره شرا يره.(۳)
البته گروهى ديگر ذكر كرده‎اند(۴) كه حضرت ابتدا به فرشتگان خدا سلام داد سپس اين آيات را زمزمه فرمود كه المثل هذا لليعمل العاملون،(۵) يعنى براى چنين لحظاتى بايد عمل كرده و بكوشند و ان الله مع الذين اتقوا و الذين هم محسنون (۶) يعنى خدا با مردمى است كه عمر خود را به تقوا و پرهيزكارى گذراندند و مردمى كه همواره كار نيك مى‎كنند. آنگاه در واپسين دم حيات فرمود: اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريک له و اشهد ان محمد عبده و رسوله.
پي‎نوشت‎ها:
۱- مقاتل الطالبين، صص ۴۴ – ۲۸، ابن اثير، ج ۳، صص ۱۹۷ – ۱۹۴، مروج الذهب، ج ۲، ص ‍ ۴۴ –۴۰ .
۲- انساب الاشراف، ص ۴۹۹.
۳- زلزال /۸ – ۷ .
۴- بعثت، غدير، عاشورا/ مهدى، محمدرضا حكيمى، ص ۸۴ .
۵- صافات / ۶۰ .

۶- نحل/ ۱۲۹ .

 نظر دهید »

ازدواج پیامبر با حضرت خدیجه سلام الله علیها

01 دی 1394 توسط یثربی

*اولین ویژگی حضرت خدیجه علیها السلام نسبت‏ به پیامبر، درک ارزش‏های واقعی او در برابر فریبندگی‏های ظاهری و دنیوی بود. او معنای کمالات انسانی را به خوبی شناخت و چون توانست آن را تنها در وجود پیامبر اکرم بیابد، حاضر شد تمام شخصیت و دارایی خود را برای درک آن فدا کند. او در این راه هم از مال خود گذشت، هم از موقعیت اجتماعی ‏اش. خدیجه برای درک این کمال واقعی، قالب‏ های جاهلی را شکست و بهایی سنگین از جمله قطع رابطه زنان، حتی تا زمان تولد حضرت فاطمه علیها السلام را به جان خرید. حضرت خدیجه علیها السلام این نوع نگرش خود را هنگام ابراز تمایل به ازدواج، این گونه با پیامبر مطرح کرد:
«یابن عم انی رغبت فیک لقرابتک و سعلتک فی قومک و امانتک و حسن خلقک و صدق حدیثک;  ای پسر عمو، من به خاطر خویشاوندی، شرافت تو در بین مردم، امانت‏داری، خوش‏ خلقی و راستگویی ‏ات به تو تمایل پیدا کردم.»
این نوع نگرش و رفتار، در جامعه ‏ای که عموم توده ‏ها براساس ظواهر و زرق و برق‏ های دنیوی روابط خود را پایه‏ ریزی می‏ کنند، نمی ‏توانست ‏بدون پی‏آمدهای تلخ و ناگوار باشد، لذا به فاصله ‏ای اندک از پخش خبر ازدواج وی با امین قریش، گروهی از زنان به عیب جویی از وی روی آوردند و در محافل خود او را سرزنش کردند. آنان می‏ گفتند: «او با این همه حشمت و شوکت‏ با یتیم ابوطالب که جوانی فقیر است ازدواج کرد. چه ننگ بزرگی!» حضرت خدیجه علیها السلام در مقابل این جهالت ‏ها ساکت ننشست و آن‏ها را به صرف نهار دعوت کرد و بعد از پایان مراسم گفت: «ای زنان! شنیده ‏ام شوهران شما (و خودتان) در مورد ازدواج من با حضرت محمد صلی الله علیه و آله خرده گرفته ‏اید و عیب ‏جویی می‏ کنید، من از خود شما می ‏پرسم آیا در میان شما، شخصیتی مثل حضرت محمد صلی الله علیه و آله وجود دارد؟ آیا در گستره مکه و اطراف آن شخصیتی در فضائل و اخلاق نیک، مانند او سراغ دارید؟ من به خاطر این ویژگی‏ها با او ازدواج کردم و چیزهایی از او دیده ‏ام که بسیار عالی است. پس شایسته نیست‏ شما این گونه سخن بگویید و نسبت‏ های ناروا به دیگران دهید.»
زنان قریش بعد از این سخنان خدیجه، همگی سکوت اختیار کردند و به تدریج پراکنده شدند.
این شیوه استدلال خدیجه هر چند عمق ارزش‏گرایی در انتخاب‏ ها را نشان می‏ داد، برای جامعه جاهل و متعصب آن روز قابل درک نمی‏ نمود، لذا زنان لجوج قریش به حالت قهر با او رفتار می ‏کردند. آن‏ها دیگر به حضرت خدیجه سلام نمی ‏کردند و نزد او نمی ‏رفتند حتی تا سال پنجم بعثت که حضرت زهرا علیها السلام متولد شد، نیز این شیوه رفتاری همچنان پا برجا بود. لذا حتی هنگام وضع حمل، او را تنها گذاشته و پیام فرستادند که: «تو با ما مخالفت و با یتیم ابوطالب ازدواج کردی، ما هرگز نزد تو نمی ‏آییم و در هیچ کاری کمک نمی‏ کنیم!!» این حجم از کینه ‏ورزی‏ ها دل حضرت خدیجه را آزرد تا آن جا که خداوند چهار بانوی پاکیزه (ساره، آسیه، مریم، صفورا دختر شعیب پیامبر) را به یاری او فرستاد و به این ‏سان حضرت خدیجه پاداش عشق و علاقه به کمالات انسانی را دریافت کرد و فرزندش حضرت فاطمه زهرا علیها السلام را نیز به دنیا آورد.

*حضرت خدیجه به رغم اموال فراوان و موقعیت اجتماعی ویژه‏ ای که داشت، در برخورد با رسول اکرم همواره حرمت او را پاس می‏ داشت و کوچک‏ترین رفتاری که نشانی از اظهار برتری دهد از خود بروز نمی ‏داد. جلوه ‏ای عالی از این رفتار را می‏ توان در ماجرای عروسی آن دو سراغ گرفت. آن گاه که مراسم عقد و جشن پایان یافته بود و پیامبر می‏ خواست ‏به خانه عمویش ابوطالب برگردد، ملکه بطحا و بانوی قریش که اینک همسر او شده بود، این گونه او را مخاطب قرار می‏ دهد: «الی بیتک فبیتی بیتک و انا جاریتک;  به خانه خودتان وارد شوید، خانه من خانه شماست و من کنیز شما هستم.» و البته این همه احترام و پاسداشت‏ به خاطر عقیده و ایمان او به توحید بود و بس.

*حضرت خدیجه علیها السلام تمام توان خود را به کار می‏ برد تا امور منزل را مطابق میل پیامبر اداره کند. از جمله چون به میزان علاقه پیامبر به عبادت آگاه بود، چنان رفتار می‏ کرد که پیامبر به راحتی به عبادت و راز و نیازش مشغول باشد و حضور حضرت خدیجه را مانعی برای عباداتش نداند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قبل از بعثت، در هر ماه چند بار و نیز همه ساله ماه رمضان را در غار حرا به تفکر و عبادت خداوند می‏ گذراند و این عمل بعد از ازدواج نیز ادامه داشت. لذا امام هادی علیه السلام می ‏فرمود: «پیامبر اسلام پس از سفر تجاری شام، درآمدش را بین فقرا تقسیم کرد و هر روز بامداد به فراز کوه حرا می‏ رفت و به تماشای شگفتی‏های خلقت مشغول می‏ شد و تحت تاثیر عظمت‏ خدا قرار می‏ گرفت و خدا را آن گونه که شایسته بود عبادت می‏ کرد.»
حضرت خدیجه علیها السلام با درک چنین روحیاتی از پیامبر، هرگز برای او مزاحمتی ایجاد نمی‏ کرد و همیشه با همدلی و همراهی او را بدرقه می‏ کرد، غذایش را به وسیله حضرت علی علیه السلام به بالای کوه می ‏فرستاد و گاه خود نیز با حضرت همراه می ‏شد. علامه مجلسی به نقل از صحاح اهل سنت می ‏نویسد: «در آن ماه رمضان که پیامبر در کوه حرا به سر می ‏برد و وحی و بعثت آغاز می‏ شد، حضرت علی و خدیجه علیهم السلام  در حضورش بودند.»
برای نمونه تنها یکی از این عبادت‏های پیامبر 40 روز به درازا کشید که حضرت خدیجه علیها السلام تمام این مدت را به تنهایی گذراند.
چنین عبادت‏ های طولانی به طور طبیعی می ‏توانست موجب ناراحتی، دلشوره ‏ها و نگرانی‏ های مختلفی برای حضرت خدیجه شود، اما او نه تنها اعتراض نمی ‏کرد بلکه با رسول خدا همراهی نیز می‏ نمود، لذا پیامبر صلی الله علیه و آله که خود متوجه نگرانی‏ های حضرت خدیجه بود، عمار یاسر را نزد حضرت خدیجه فرستاد و پیام داد که: «ای خدیجه! گمان نکن کناره‏ گیری من به خاطر بی ‏اعتنایی به تو است، بلکه پروردگارم چنین فرمود تا امر خود را اجرا کند. جز خیر و سعادت فکر دیگری نکن. خداوند هر روز، چند بار به خاطر تو به فرشتگان بزرگش مباهات می‏ کند. پس وقتی شب شد، در را ببند و در بستر خود استراحت کن.»
همراهی و همدلی حضرت خدیجه علیهاالسلام و تلاش او برای کسب رضایت رسول اکرم صلی الله علیه و آله به حدی بود که وقتی هنگام وفات در ضمن وصیت‏ هایش به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: «من در حق شما کوتاهی کردم، مرا عفو کن‏»، پیامبر فرمود: «هرگز از تو تقصیری ندیدم و تو نهایت تلاش خود را به کار بردی و در خانه من بسیار خسته شدی.»

ادامه دارد…

منابع :


1.بحارالانوار، ج 1، ص 4 و ج 17 ص 309
2.سفینة البحار، ج 2، ص 570; وفات الزهرا، مقرم، ص 7.
3.شرح نهج ‏البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 13، ص 208.

 1 نظر

میلاد امام هادی علیه السلام

06 مهر 1394 توسط یثربی

احادیث ناب از امام هادی علیه السلام :

1. روزها شوم و نحس نیستند اتفاقات بد عکس العمل عملکرد بد ماست

حسن به مسعود مى ‏گوید: به محضر مولایم حضرت ابوالحسن الهادى علیه ‏السلام رسیدم. در آن روز چند حادثه ناگوار و تلخ برایم رخ داده بود؛ انگشتم زخمى شده و شانه‏ام در اثر تصادف با اسب سوارى صدمه دیده و در یك نزاع غیر مترقبه لباسهایم پاره شده بود. به این خاطر، با ناراحتى تمام در حضور آن گرامى گفتم: عجب روز شومى برایم بود! خدا شرّ این روز را از من باز دارد!

امام هادى علیه ‏السلام فرمود: «یَا حَسَنُ هَذَا وَ أَنْتَ تَغْشَانَا تَرْمِى بِذَنْبِكَ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ؛ اى حسن! این [چه سخنى است كه مى‏ گویى] با اینكه تو با ما هستى، گناهت را به گردن بى‏ گناهى مى ‏اندازى! [روزگار چه گناهى دارد!]»

حسن بن مسعود مى‏ گوید: با شنیدن سخن امام علیه‏ السلام به خود آمدم و به اشتباهم پى بردم. گفتم: آقاى من! اشتباه كردم و از خداوند طلب بخشش دارم.

امام فرمود: اى حسن! روزها چه گناهى دارند كه شما هر وقت به خاطر خطاها و اعمال نادرست خود مجازات مى‏شوید، به ایام بدبین مى‏ شوید و به روز بد و بیراه مى‏ گویید!

حسن گفت: اى پسر رسول خدا!، براى همیشه توبه مى‏ كنم و دیگر عكس العمل رفتارهایم را به روزگار نسبت نمى ‏دهم.

امام در ادامه فرمود: «یَا حَسَنُ اِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمُثِیبُ وَ الْمُعَاقِبُ وَ الْمُجَازِى بِالاْءَعْمَالِ عَاجِلاً وَ آجِلاً؛ اى حسن! به طور یقین خداوند متعال پاداش مى‏دهد و عقاب مى‏كند و در مقابل رفتارها در دنیا و آخرت مجازات مى‏كند.»

منبع : بحارالانوار، ج 56، ص 2.

2. فرزند خوب را از خدا بخواهیم نه صرفا دختر و پسر بودنش را

امام هادی علیه السلام در جواب یحیی بن زکریا که از آن حضرت خواسته بود تا از خدا بخواهد فرزندی را که در رحم همسرش است، پسر باشد فرمودند:

رُبِّ اِبنَةٍ خَیرٌ مِن اِبنٍ

چه بسا دختری که از پسر بهتر باشد.

منبع : بحارالانوار، ج5، ص177

3. به افراد خوشبین باشیم یا نباشیم؟

امام علی نقی الهادی علیه اسلام فرمودند: هرگاه زمانی باشد که عدل غلبه کرد بر جور ، پس حرام است که گمان بد بری به احدی مگر آنکه علم پیدا کنی به بدی او. و هرگاه زمانی باشد که جور غلبه کند بر عدل، پس نیست برای احدی که گمان خوبی برد به احدی تا آنکه ببیند آن را از او

منبع:منتهی الامال ج 2 ص 483

4. حتی همه ی مردم …

امام هادی علیه السلام فرمودند: لو سلک الناس وادیا شعبا لسلکت وادی رجل عبد الله وحده خالصا

اگر همه مردم مسیری را انتخاب کنند و در آن گام نهند ، من به راه کسی که تنها خدا را خالصانه می پرستد خواهم رفت

منبع: بحار الانوار ، ج 78 ، ص 245

5. علم ، ادب و فكر و انديشه در كلام امام هادي عليه السلام

امام هادی علیه السلام فرمودند:

اَلْعِلْمُ وِراثَةٌ كَريمَةٌ وَالاْدَبُ حُلَلٌ حِسانٌ، وَالْفِكْرَةُ مِرْآتٌ صافَيةٌ.

علم و دانش بهترين يادبود براي انتقال به ديگران است، ادب زيباترين نيكي ها است و فكر و انديشه آئينه صاف و تزيين كننده اعمال و برنامه ها است.

منبع: مستدرك الوسائل، ج 11، ص 184، ح 4

6. حسرت نخور با اراده جبران کن

امام هادی علیه السلام فرموده اند: اُذکُر حَسَراتِ التَّفریطِ بِأَخذِ تَقدیمِ الحَزمِ

بجای حسرت و اندوه برای عدم موفقیتهای گذشته، با گرفتن تصمیم و اراده قوی جبران کن.

منبع: میزان الحکمة، ج7، ص454

 نظر دهید »

یابن الحسن ...

13 خرداد 1394 توسط یثربی

          

 

 

 

 

 

 

 

جشن است میان کوچه ها اما تو  

                                                       در شهر شلوغ می شوی تنها تر

در روز تولدت ببخشید آقا                      

                                                       آمار گنار می رود بالا تر

 نظر دهید »

روایاتی از مولایمان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام

24 اردیبهشت 1394 توسط یثربی

 

قالَ امام موسی بن جعفر ( علیه السّلام ):

 

  • از واجب ترین حقوق برادرت این است که: او را به خیر وصلاحش توجه کنی و هیچ چیزی که برای امر دنیا وامر آخرتش مفید ونافع است از او پنهان نداری.

 

منبع : بحارالانوار٬جلد١٧.

 

——————————————————————————————————–

 

قالَ امام موسی بن جعفر ( علیه السّلام):

 

  • حضرت امام موسى بن جعفر علیهماالسلام فرمود: پیروان ما از چهار چیز بى‏ نیاز نیستند: ١ ـ سجاده‏اى که بر روى آن نماز خوانده شود٢ـ انگشترى که در انگشت باشد ٣ ـ مسواکى که با آن دندان‌ها را مسواک کنند ۴ ـ تسبیحى از خاک مرقد امام حسین (علیه السلام)

 

منبع : تهذیب الاحکام، ج 6، ص 75.

 

 ………………………………………………………………………………………………………………………………

قالَ امام موسی بن جعفر (علیه السلام):

 

  • حضرت امام کاظم (علیه السلام) در ضمن حدیثى که از رحلت خویش خبر مى ‏داد، فرمود: چیزى از خاک قبر من برندارید تا به آن تبرک جویید؛ چرا که خوردن هر خاکى جز تربت جدم حسین (علیه السلام) بر ما حرام است، خداى متعال تنها تربت کربلا را براى شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است.

 

منبع : جامع الاحادیث الشیعه، ج 12، ص 533.

 

——————————————————————————————————-

 

قالَ امام موسی بن جعفر (علیه السلام):

 

  • کمترین ثوابى که به زائر امام حسین علیه السلام در کرانه فرات داده مى ‏شود این است که تمام گناهان بخشوده مى ‏شود. بشرط این که حق و حرمت ولایت آن حضرت را شناخته باشد.

 

منبع : مستدرک الوسائل، ج 10، ص 236، به نقل از کامل الزیارات، ص 138.

 

٢٩/٠٩/١٣٨٩

 

————————————————————————————–

 

قالَ امام موسی بن جعفر (علیه السلام):

 

  • هرگز مومن [کامل] نخواهید بود مگر آنکه بلا (آزمایش الهی) را نعمت و رفاه را مصیبت به شمار آورید؛ چه شکیبایی بر بلا برتر است از غفلت به هنگام رفاه.

 

منبع :  البحار 67/237

 

——————————————————————————————————–

 

قالَ امام موسی بن جعفر (علیه السلام):

 

  • ای هشام! هرکس سه چیز را بر سه چیز مسلط گرداند چنان است که در تباه کردن خرد خویش کمک کرده باشد : کسی که روشنایی اندیشه اش را با آرزوی دراز خویش تاریک گرداند٬ و تازه های حکمتش را با زیاده گویی اش از بین برد و نور عبرت و پند گیری اش را با خواهش های نفسانی اش خاموش سازد چنان است که هوس خویش را در تباه سازی خردش یاری رسانده است ٬ و هرکس خردش را تباه کند دین ودنیای خویش را تباه کرده است.

 

منبع : الکافی 1/71

 

——————————————————————————————————-

 

قالَ امام موسی بن جعفر (علیه السلام):

 

  • مؤمن برادر حقیقی مؤمن است گرچه از یک پدر نباشند . ملعون است کسی که به برادر خود اتهام زند٬ ملعون است آن که برادرش را فریب دهد٬ ملعون است هر کس که خیرخواه برادرش نباشد٬ ملعون است کسی که از برادرش غیبت و بدگویی کند.

 

منبع : البحار 78/333

 

——————————————————————————————————-

 

قالَ امام موسی بن جعفر (علیه السلام):

 

  • رجب ماه بزرگی است که خداوند در آن حسنات را مضاعف می کند و گناهان را نابود می سازد٬ هر کس یک روز از این ماه را روزه بگیرد٬ آتش به اندازه ی یکصد سال از او دور می سود.

 

منبع : البحار 97/37

 

——————————————————————————————————-

 

قالَ امام موسی بن جعفر (علیه السلام):

 

  • هر کس که نفس خود را از خیانت به آبروی مردم باز دارد٬ خداوند در روز قیامت از لغزش و خطایش در می گذرد و هر کس غضب و خشم خود را از مردم باز دارد٬ خداوند در روز قیامت ائ را از غضب خود در امان خواهد داشت.

 

منبع : البحار 78/305

 

—————————————————————————————

 

قالَ امام موسی بن جعفر (علیه السلام):

 

  • بی گمان پایان کارهایتان باید برآوردن نیازمندیها ی برادرانتان و احسان به آنان در حد توان باشد٬ و گرنه هیچ عملی از شما پذیرفته نیست٬ پس به برادرانتان عطوفت و مهربانی کنید تا به ما بپیوندید.

 

منبع : البحار75/379

 

——————————————————————————————————-

 

قالَ امام موسی بن جعفر (علیه السلام):

 

  • زراعت در زمین نرم می روید وبر روی سنگ سخت نمی روید. حکمت نیز چنین است٬ در دل شخص فروتن آبادان می شود و در دل متکبر سرکش آبادان نمی شود؛ زیرا خداوند فروتنی را ابزار خرد قرار داده است.

 

منبع : البحار 78/312

 

——————————————————————————————————-

 

قالَ امام موسی بن جعفر (علیه السلام):

 

  • علی (علیه السلام) به کارگزاران خود می نوشت : مسلمانان را به بیگاری نگیرید که آنان را خوار می سازید. اگر کسی غیر از سهم مقرر خود چیزی از شما مطالبه کند تجاوز کرده است. آن حضرت درباره ی کشاورزان سفارش [به نیک رفتاری] می کرد.

 

منبع : مستدرک الوسائل 13/472

 

—————————————————————————————

قالَ امام موسی بن جعفر (علیه السلام):

 


 

  • حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) فرموده : از ما نیست و به ما بستگی روحانی ندارد آنکس که دنیای خود را برای دینش یا دین خود را برای دنیای خویش ترک گوید.

 

منبع : بحار جلد 17، ص208

 

 

…………………………………………………………………………………………………

قالَ امام موسی بن جعفر (علیه السلام):

 


 

  • حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) فرموده : اگر یکی از جوانان شیعه را بیابم که تفقه نمی کند و درصدد دین شناسی نیست او را بیست تازیانه خواهم زد.

 

منبع : بحار ،جلد 17،ص208

 نظر دهید »

السلام علیک یا اباصالح المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

10 اسفند 1393 توسط یثربی

سلامی پر از غبار و گرد از این فرزند نا به راه به مهربان ترین بابا …

این هفته ها که می گذرد، غم گذشت عمر را نمی خورم …

ای وای بر من …

من بی تفاوت تر از همیشه مشغول سرگرمی های پر از غفلت و فقط دل خوش به دعای لقلقه زبان …

بس است دیگر از خودم، از این همه چند رنگی خسته شدم

اگر راست می گویم منتظرم، و اگر به حقیقت دوستت دارم و اگر گرد یتیمی بر شانه های زخمی دلم احساس می کنم …

پس چرا زندگی ام شبیه منتظران و عاشقان نیست؟؟؟ چرا برای همه چیز و همه کس جز شما فرصت دارم؟؟؟ چرا دل آسودگی بچه هایم را به آرام دل بی قرار شما ترجیح می دهم؟؟؟

و چرا ای عزیزترین مخلوق منتظر!! شما از آن طرف هنوز از همه کس و همه چیز به من نزدیک ترید؟! و هنوز هرجای این آشفته بازار زندگی، حس گم شدگی به من رو کرد، از همه زودتر و مهربانتر به من رسیدی ؟؟؟

و چرا مرا اینگونه زینتم داده ایی ؟ گویا تمام پرده های ستاری ات را بر دنیای مالامال آلودگی ها و زشتی هایم افکنده ای. مرا که کسی اصلا باور نمی کند تمام ثانیه ایم پراز اعراض شماست و هرروز و هر ساعت به نحوی مشغول آزردن دل شمایم!!!

این همه مهر را به تماشا نشستن، چشمانی از جنس زلال می خواهد! نه این پنجره های کدورت گرفته ی صورت حیوانیم!!

ولی باز به سویدای دلم که می نگرم، مشکاتی از ماهیت مهتاب را می بینم که ماه در محاقی بر آن کورسو می زند… این همان محبت شماست.

شکرانه این محبت، تمام دارایی ام باشد، باز هم کم است؛ آخر این مسکین ندار که دار و ندارش همین شعاع مهر شماست را چه به پیشکش و …

خوب می دانم حال و روز این ایام شما چندان رو به راه نیست، مادر که در بستر باشد تمام عالم خراب و ویران می شود، آن هم چه مادری …  که زمین و زمان، مولود وجود نازنینش است!

ما را شریک که نه؛ برایم زیاد است؛ ولی سهیم دل خود  بدانید در این غم جان فرسا!

شنیده ایم همین روزها بود که بانوی خسته و مجروح مدینه سلام الله علیها اولاد عزیزشان را برای خداحافظی آماده می کردند…

یا الله ! تو را به خداحافظی های تدریجی حبیبه ات فاطمه زهرا سلام الله علیها این روزها و ساعات را آخرین لحظات روزگار درماندگی و یتیمی ما قرار بده و صاحب و ولی نعمتمان را همین الساعه به بشارت فرمان ظهورش مسرور نما.                                                                

اللهم عجل لولیک الفرج

 1 نظر

شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها

11 بهمن 1393 توسط یثربی

در این روز در سال 201 هجری بنابر مشهور سالروز رحلت شهادت گونه حضرت ولیة الله خاتون خلق جهان، عابده زاهده کامله مستوره حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها دختر امام موسی کاظم علیه السلام است.

آن حضرت  17 روز پس از ورود به شهر قم، با دلی شکسته و غصه دار از داغ پدر و فراق پدر، رحلت فرمودند.

در عزای آن حضرت شهر قم را یکپارچه غم و ماتم فرا گرفت. بدن مطهر آن حضرت را غسل دادند، و به طرف باغ موسی بن خزرج - مکان فعلی حرم مطهر - آوردند.

دو سوار نقابدار از بیرون شهر آمدند و بر بدن آن حضرت نماز خواندند. آنگاه داخل سرداب شده بدن مطهر را دفن کردند و رفتند و کسی آنان را نشناخت.

موسی بن خزرج آن باغ را وقف حضرت معصومه سلام الله علیها نمود و از بوریا و حصیر سقفی بر روی قبر مطهر آن حضرت قرار داد.

این بنا بود تا آنکه زینب دختر امام جواد علیه السلام بر روی قبر شریف قبه ای بنا نهاد. مرحوم نمازی وفات حضرت معصومه سلام الله علیها را در 12 ربیع الثانی سال 201 هجری نقل کرده است.

امام صادق علیه السلام می فرمایند: قم کوفه صغیر است و بهشت دارای هشت در است که سه در آن از قم است.

در آن شهر زنی از اولاد من رحلت می کند که اسمش فاطمه است و او دختر موسی بن جعفر علیه السلام است که به شفاعت او تمامی شیعیانم داخل بهشت می شوند.

منبع: تقویم الشیعه

 نظر دهید »

صل علی محمد و آل محمد

07 بهمن 1393 توسط یثربی

یا رسول الله مثل تو دیگر در پهنه زمین تکرار نخواهد شد، اما با تکرار صلوات بر تو، نور حضورت را در قلبم احساس می کنم.

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

 1 نظر

برخی شرایط و آداب زیارت کربلا و حرم ابی عبدالله الحسین علیه السلام

05 آذر 1393 توسط یثربی

زیارت کربلای معلی، زیارتی است که ثوابهای بی حد و حصری در مورد آن بیان شده است. زیارتی است که فرموده اند:

«حقٌ عَلَی الغَنیَّ یَأتِی قبرََ الحُسینِ فِی السّنهِ مِرَّتَین وَحَقٌ عَلَی الفَقیرِ أن یَأتِیه فِی السّنهِ مَرّه»

«این حق بر گردن هرغنی است که در سال دو مرتبه نزد قبر امام حسین علیه السّلام رود و این حق برگردن هر فقیری است که سالی یک مرتبه به زیارت ایشان رود.»

روایت، عنوان «حق» را مطرح می کند و حرفی از استحباب نیست و یا حتّی امر نمی کند که عده ای آن را حمل بر استحباب کنند. زیارت امام حسین علیه السّلام، حق اهل البیت علیهم السّلام بر گردن فقیر و غنی است و مورد اتفاق فقها این است که ادای حق واجب است. و در قرآن ذکر شده که: وآت ذی القربی حقه، حق اهل البیت علیهم السلام را بدهید.

روایات در این موضوع به قدری است که در برخی از کتب، بابی به عنوان «باب حد وجوبها فی الزمان علی الأغنیاء والفقراء»«باب حد زمانی وجوب زیارت امام حسین علیه السّلام بر اغنیاء و فقرا» و همچنین بابی با عنوان «أقل ما یزار فیه الحسین و أکثر ما یجوز تأخیر زیارته للغنی والفقیر»«کمترین مدتی که در آن مدت حضرت امام حسین علیه السّلام را باید زیارت کرد و حداکثری که زیارت آن جناب را غنی و فقیر می توانند به تأخیر بیاندازند.» وارد شده است.

هر انسانی که خود را تابع شریعت رسول خدا می داند باید به چنین روایاتی عمل کند و خود را به این مکان مقدس برساند. اما آنچه که مهم تر است، آداب و شرایط چنین زیارتی است. مفضل بن عمر از امام صادق علیه السلام روایت می کند که ایشان فرمودند:

تَزُورُونَ خَیْرٌ مِنْ أَنْ لَا تزورون وَ لَا تَزُورُونَ خَیْرٌ مِنْ أَنْ تزورون قَالَ قُلْتُ قَطَعْتَ ظَهْرِی قَالَ تَاللَّهِ إِنَّ أَحَدَکُمْ لَیَذْهَبُ إِلَى قَبْرِ أَبِیهِ کَئِیباً حَزِیناً وَ تَأْتُونَهُ أَنْتُمْ بِالسُّفَرِ کَلَّا حَتَّى تأتونه [تَأْتُوهُ‏] شُعْثاً غُبْراً.

زیارت کنید بهتر است از آن که زیارت نکنید و زیارت نکنید بهتر است از اینکه زیارت کنید. عرض کردم: یا سیدی با این کلام، پشت مرا شکستید. حضرت فرمودند: به خدا قسم جز این نیست که هر یک از شما اگر به سوی قبر پدرش رود در هم شکسته و محزون می رود ولی به زیارت قبر مطهر حضرت می روید در حالیکه با خود سفره ها می برید! نه این طور نباید به زیارت بروید بلکه زیارتش کنید با حالی افسرده، حزین و گرفتار.

سوال این جاست: این زیارتی که حق اهل البیت بر گردن ماست، زیارتی که با زیارت خدا فوق عرش برابری می کند. زیارتی که به هر قدمش حج رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم برای زائر نوشته می شود. زیارتی که روزهای آن از شمار عمر زائر حساب نمی شود و زیارتی که ثواب بی حد و حصر دارد؛ چرا باید امام معصوم بفرماید اگر نروید بهتر است از آنکه بروید؟! مگر چه اتفاقی افتاده که حضرت که به چشم عین اللهی اش این ثواب عظیم را می بیند و از طرفی بالمومنین رئوف رحیم است و اقتضای رافت و عطوفت و رحمت او این است که از نهایت وجود بخواهد که شیعه اش به چنین ثوابی نائل شود مگر چه می بیند که می فرماید: اگر نروید بهتر از آن که بروید؟!!

قدری تأمل می خواهد. اگر تمام این ثواب عظیم یکطرف باشد و رعایت نکردن آداب زیارت حضرتش طرف دیگر؛ حضرت می فرماید: همان بهتر که به زیارت نروید و از این ثوابهای بی حد محروم شوید ولی کاری نکنید که حرمت آن حرم شکسته شود. ولو به لقمه ای حلوا و شیرینی (چنانکه در برخی روایات همین مطلب ذکر شده است). محروم از این ثواب بی حد شوید به از اینکه در جایی که قطره آبی بر لبان مبارک ابی عبدالله نرسید، طفل رضیعش تشنه ذبح شد، و مخدرات حرم آواره و بی معجر شدند… غافل از مصیبت شوید و محزون و در هم شکسته نباشید.

چون این جایگاه منیع و رفیع و این حرم شریف، باید با آداب خاص خود باشد. زائر باید حال مصیبت زده داشته باشد آن هم به همان قِسم مصیبتی که مولایش ابی عبدالله علیه السلام داشت:

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: إِذَا أَرَدْتَ زِیَارَهَ الْحُسَیْنِ فَزُرْهُ وَ أَنْتَ کَئِیبٌ حَزِینٌ مَکْرُوبٌ شَعِثاً مُغْبَرّاً جَائِعاً عَطْشَاناً فَإِنَّ الْحُسَیْنَ قُتِلَ حَزِیناً مَکْرُوباً شَعِثاً مُغْبَرّاً جَائِعاً عَطْشَاناً- وَ سَلْهُ الْحَوَائِجَ وَ انْصَرِفْ عَنْهُ وَ لَا تَتَّخِذْهُ وَطَناً

هنگامی که قصد زیارت امام حسین علیه السلام را کردی؛ او را زیارت کن در حالی تو شکسته، بسیار محزون و غمگین خاک آلود و پریشان موی و تشنه و گرسنه باشی چرا که همانا حسین علیه السلام کشته شد در حالی که بسیار محزون و غمگین، پریشان موی، خاک آلود، تشنه و گرسنه بود و حوائج را از او بخواه و بعد از آن برگرد و کربلا را به عنوان وطن قرار نده.

تمامی موارد فوق از انواع عزاداری نیز محسوب می شود چون حال مصیبت زده در مصیبت محبوب باید اینگونه باشد.

به هر حال نباید زیارت امام حسین علیه السلام برای زائر، عادی و معمولی شود. باید بداند اینجا ذراری خیر سلیل از اولاد نبی را به شهادت رساندند. و چون این سرزمین نباید برای شیعه و محب عادی و معمولی شود توصیه شده است که آن مکان مقدس را به عنوان وطن اتخاذ نکنند تا مبادا این سرزمین پر از بلا، مکان زندگی روزمره او شود. ما با ذکر روایت دیگر در مورد آداب زائر امام حسین علیه السلام سخن را به اتمام می رسانیم و ما بقی آداب و شرایط را حواله می دهیم به کتاب جامع کامل الزیارات ابن قولویه.

محمد بن مسلم روایت می کند که محضر مبارک امام صادق علیه السلام عرض کردم: هرگاه به زیارت پدر بزرگوارتان (حضرت امام حسین علیه السلام) می رویم آیا به همان هیئت و کیفیتی که به حج می رویم باشیم؟ حضرت فرمودند: بلی. عرض کردم: پس آنچه بر حاجی لازم است بر ما هم لازم است؟… حضرت فرمودند: بر تو لازم است که با همراهانت خوش رفتار باشی، سخن اندک بگوئی و حتی الامکان تکلم نکنی مگر به خیر. بر تو لازم است زیاد بیاد خدا باشی. بر تو لازم است که جامه و لباس هایت را نظیف نگه داری. لازم است بر تو پیش از اینکه به حائر برسی غسل کنی. لازم است بر تو که خاشع بوده و زیاد نماز خوانده و بسیار بر محمد و آل او صلوات بفرستی و به آنچه مال تو نیست و از آن دیگری است احترام بگذاری. لازم است به آنچه حلال نیست نگاه نکرده و چشم خود را از آن فروبندی. لازم است وقتی برادر ایمانی خود را نیازمند دیده و ملاحظه کردی که بواسطه نداشتن نفقه از ادامه ماندن برای زیارت عاجز است به دیدنش رفته و او را کمک و با مواسات با او رفتار کنی. بر تو لازم است تقیه که دین تو بدان قائم است. بر تو لازم است از آنچه منهی هستی و از خصومت و دشمنی و زیاد قسم خوردن و از جدال کردنی که در اثناء به خوردن قسم مبادرت می ورزی اجتناب و دوری کنی. یکی از شروط زیارت امام حسین علیه السلام، شروط حج است که لازم به ذکر بود شروط دیگری نیز موجود است که مخصوص زیارت ایشان است مانند مهموم و مغموم و… بودن که تفصیل آن در کتاب کامل الزیارات.

آنچه که از شروط ذکر کردیم نه بدان معناست که چون ما غالبا غافل از این شروطیم پس همان بهتر که ترک زیارت کنیم. خیر همانطور که ابتدا گفته شد زیارت بر هر یک از ما به عنوان حق واجب است و باید سعی کنیم شروط آن را تا حد امکان تدارک کنیم. و بیان حضرت که فرمودند «همان بهتر که نروید»؛ نه به معنای ترخیص در ترک زیارت بلکه مانند این می ماندکه به فردی که نمازش را با لباس غیر طاهر می خواند در حین نماز با اطرافینش با ایما و اشاره حرف می زند و خلاصه اصلا رعایت آداب نماز را نمی کند؛ به این فرد گفته شود همان بهتر که نماز نخوانی. این به معنای اذن در ترک نیست بلکه بدین معناست که باید شروط نماز را تدارک کند.

خداوند متعال ما را جزء زائران دائمی حرم مولی الکونین ابی عبدالله الحسین علیه السلام قرار دهد.

تمامی منابع فوق از کتاب شریف «کامل الزیارات» ابی القاسم جعفر بن محمد بن موسی بن قولویه بود.

 نظر دهید »

منزگاه

06 آبان 1393 توسط یثربی

بار بگشائيد، اينجا كربلاست       آب و خاكش با دل و جان آشناست       السّلام، اى سرزمينِ كربلا السّلام، اى منزلِ نور خدا

السّلام، اى وادى دلجوى عشق                وه چه خوش ميآيد اينجا بوى عشق

السّلام، اى خيمه‌گاهِ خواهرم             قتلگاه جان‌گداز اكبرم

كربلا! گهوارۀ اصغر توئى                   مقتل عبّاس مَه پيكر توئى

آمدم، آغوش خود را باز كن              بستر مهمان خود را ساز كن

آمدم، با شهپر جان آمدم

آتشم، امّا چو طوفان آمدم

 نظر دهید »

راز عزاداری حسینی از اول محرم

27 مهر 1393 توسط یثربی

قیل للصادق علیه السلام سیدی جعلت فداک ان المیت یجلسون بالنیاحة بعد موته او قتله و أراکم تجلسون انتم و شیعتکم من اول شهر بالماتم و العزاء للحسین علیه السلام

فقال علیه السلام ما هذا! اذا هل هلال محرم نشرت الملائکة ثوب الحسین و هو مخرق من ضرب السیوف و ملطخ بالدماء و فنراه نحن و شیعتنا بالبصیرة و لا بالبصر فاذا تفجر دموعنا

به امام صادق علیه السلام عرض شد: آقای من! بفدایتان شوم… وقتی کسی می میرد یا کشته می شود جلسه نوحه ای برای او می گیرند. و من مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه جلسه عزا می کنید. حضرت فرمودند: این چه حرفی است! هنگامی که هلال ماه محرم دمیده می شود ملائکه پیراهن امام حسین علیه السلام را آویزان می کنند در حالی که پاره پاره شده از ضربه های شمشیر و آغشته به خون است. ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم بصیرت و نه بصر می بینیم پس اشک های ما منفجر می شود.

منبع: ثمرات الاعواد، ص 37-36

 5 نظر

برگزاری جشن غدیر در مدرسه علمیه کوثر کاشان

22 مهر 1393 توسط یثربی

الحمدالله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی بن أبی طالب و أولادهم المعصومین علیهم السلام

بمناسبت عید الله الاکبر، عید سعید غدیر خم در مکتب کوثر جشنی باشکوه همراه با سخنرانی سرکار خانم نمازی مدرس حوزه علمیه کوثر برگزار شد.

 نظر دهید »

جبرئیل خادم امیرالمؤمنین علیه السلام(شماره 16)

17 مهر 1393 توسط یثربی

ابن عباس گوید:
ما نماز عصر را پشت سر رسول خدا صلی الله علیه و آله خواندیم، آنگاه پس از نماز آن حضرت روی پای مبارک ایستاد و فرمود: هرکس مرا و اهل بیت مرا دوست می دارد با من بیاید، (ابن عباس گوید) ما همگی پشت سر رسول خدا صلی الله علیه و آله به راه افتادیم تا اینکه رسیدیم به منزل فاطمه سلام الله علیها، آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله آهسته در را کوبید، پس علی بن أبی طالب علیه السلام خارج شد در حالی که عبایی به دور خود پیچیده بود و دست او گل آلود بود، پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: ای ابوالحسن! برای مردم تعریف کن آنچه را روز گذشته دیده ای.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: آری، پدر و مادرم فدای تو باد ای رسول خدا، من در هنگام نماز ظهر خواستم وضو بگیرم اما آب (در خانه) نبود، پس فرزندانم حسن و حسین (علیهما السلام) را به دنبال آب فرستادم، اما آنها دست خالی بازگشتند. ناگاه شنیدم هاتفی ندا داد: ای اباالحسن! برو به طرف راست، پس چون به طرف راست نگاه کردم ناگهان دیدم سطل آبی بین زمین و آسمان معلق بود، و در آن آبی بود که از برف سفید تر، و از عسل شیرین تر بود، و همچنین بوی گل از آن استشمام می شد، من با آن آب وضو ساختم و چند جرعه نیز از آن آشامیدم، پس قطره آبی نیز بر سرم ریخته شد که خنکی آن را در قلبم احساس نمودم.
پس رسول خدا فرمود: آیا می دانی این سطل آب از کجا آمده بود؟ (امیرالمؤمنین علیه السلام) فرمود: خدا و رسول خدا داناتر است. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: این سطل از سطل های بهشت، و آب ( داخل آن ) از زیر درخت طوبی بود، ( راوی گوید: ) و یا فرمود: از نهر کوثر بود. و اما آن قطره ( که بر سرت ریخته شد )، از زیر عرش الهی بود.
پس رسول خدا صلی الله علیه و آله او را در آغوش کشید و سینه خود را به سینه او چسباند و بین دو چشمان ( پیشانی ) او را بوسید و فرمود: حبیب من ! آن کسی که خادم تو بود روز گذشته ( و سطل آب را برای تو آورد ) جبرئیل علیه السلام بود، و به خاطر این خدمت، نزد خداوند قدر و منزلتی عظیم پیدا کرد.
منبع :
مدینة المعاجز، ج 2، ص 24

 1 نظر

جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله( شماره 15)

14 مهر 1393 توسط یثربی

عبدالله بن مسعود گوید: روزی در خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به صحرا رفته بودم، دیدم آن حضرت به تندی نفس می زند، عرض کردم: ای رسول خدا ! شما را چه می شود که به تندی نفس می زنید؟ فرمود: ای ابن مسعود نفسم به من خبر مرگم را می دهد. عرض کردم ای رسول خدا، جانشینی برای خود معلوم نما، فرمود: چه کسی را؟ عرض کردم: ابابکر را، پیامبر اکرم ساکت شدند، دوباره دیدم آن حضرت به تندی نفس می زند، عرض کردم: فدایت شوم، شما را چه می شود؟ فرمود: نفسم به من خبر مرگم را می دهد، عرض کردم ای رسول خدا برای خود جانشینی قرار بده، فرمود: چه کسی را؟ عرض کردم: عمر بن خطاب را، بار دیگر آن حضرت ساکت شد، دوباره دیدم به تندی نفس می زند. باز هم عرض کردم: پدر و مادرم به فدای شما باد، چرا نفس می زنی؟ فرمود: نفسم به من خبر مرگ را می دهد، عرض کردم: ای رسول خدا ! خلیفه و جانشینی برای خود معرفی کن، فرمود: چه کسی را؟ عرض کردم: علی بن ابی طالب را. در این هنگام رسول خدا صلی الله علیه و آله گریست و آهی کشید و فرمود: چنین نمی کنید ( یعنی نمی گذارید او به خلافت برسد.) به خدا قسم اگر از او اطاعت کنید خداوند همه شما را داخل بهشت می نماید و اگر با او مخالفت کنید همه اعمالتان نابود می شود.
منابع:

1. مناقب خوارزمی، ص 114 ؛ 2. فرائد السمطین، ج 1، ص 267

 4 نظر

نهم ذی الحجه روز سد ابواب (شماره 14)

12 مهر 1393 توسط یثربی

وقتی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مسجد مدینه را ساخت، منزلهائی در کنار آن بنا نهاد که زنان خویش را در آن مسکن داد، برای علی بن ابیطالب (علیه السلام) نیز منزلی در کنار منزل خود ساخت، یاران آن حضرت نیز هر یک حجره‏ ای ساخته و ساکن شدند، درهای همه آن منازل به مسجد باز می‏ شد و آنها به خانه‏ های خویش از مسجد رفت و آمد می‏ کردند. از جانب خدا وحی آمد که بجز در منزل رسول خدا و در منزل علی بن ابیطالب باید همه درها گرفته شود، به دنبال این فرمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:
«سُدّوا هذه الأَبواب إلاّ باب علیّ» یعنی: همه این درها را بگیرید مگر باب علی بن ابیطالب را، مردم در این باره به گفتگو برخاستند حضرت در میان قوم بپاخاست، بعد از حمد و ثنای خداوند فرمود: من از طرف خدا به گرفتن و بستن این درها بجز باب علی بن ابیطالب مأمور شده ‏ام، و شما پشت سر من گفتگو کرده‏ اید، من از پیش خود نه چیزی بسته ‏ام و نه باز کرده‏ ام، لیکن به چنین کاری مأمور شدم و اطاعت کردم. پس از بیانات رسول خدا (صلی الله علیه و آله) همه درها گرفته و بسته شد. بجز دری که امیرالمؤمنین (علیه السلام) به مسجد داشتند، در زمان بنی امیه که مسجدالنبی را وسعت دادند همه آن حجره‏ ها جزء مسجد گردید. شیعه و عامه در این قضیه اتفاق دارند و آن از مناقب منحصر به علی (علیه السلام) و خانواده اوست که مشمول «أَذهبَ اللّه الرّجسَ و طهرّهم تَطهیراً» بودند.

جهت آگاهی بیشتر رجوع شود به الغدیر ج 3 ص 202

 1 نظر

افضلیت امیرالمؤمنین بر پیامبران به جز پیامبر خاتم(شماره 13)

11 مهر 1393 توسط یثربی

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:

« من أراد أن یرى آدم فی علمه و نوحاً فی طاعته و إبراهیم فی خلته و موسى فی هیبته و عیسى فی صفوته فلینظر إلى علی بن أبی طالب علیه السلام »

«هر که مى خواهد به علم آدم، طاعت نوح، محبوبیّت ابراهیم، هیبت موسى و برگزیدگى عیسى بنگرد باید به على بن ابى طالب بنگرد.»

منبع: التفسیر الکبیر فخر رازی، ج 8، ص 72 دار الکتب العلمیة.

 نظر دهید »

توطئه ترور امام حسین علیه السلام

11 مهر 1393 توسط یثربی

 

 

 

 

 

 

 

 

در روز هشتم ذی الحجه در سال 60 هجری به دستور یزید ملعون سی نفر از شیاطین بنی امیه

از شام برای دستگیری و یا کشتن امام حسین علیه السلام به بهانه حج وارد مکه شدند.

منابع:

1. قلائد النحور، ص 375

2. فیض الاعلام، ص 113

 نظر دهید »

یوم الترویه

11 مهر 1393 توسط یثربی

در علل الشرایع در سر نامیدن این روز به ترویه حدیثی از امام صادق علیه السلام که راوی می گوید: از حضرت پرسیدم چرا روز ترویه را روز ترویه نامیده اند؟
حضرت فرمود: زیرا در عرفات آب نبود و حاجی ها روز هشتم ذی حجه از مکه آب برمی داشتند و به عرفات می بردند و برخی از ایشان به بعضی دیگر می گفتند: تروّیتم، تروّیتم (سیراب شدید، سیراب شدید) لذا به خاطر هیمن، روز هشتم را روز ترویه نامیدند. (1)
باز نقلی دیگر آمده است که زمانی که ابراهیم علیه السلام مأمور شد خانه کعبه را بسازد مکان آنرا نمی دانست در نتیجه خداوند جبرئیل سلام الله علیه را نازل کرد تا مکان خانه را برای ابراهیم مشخص کند و خداوند تعالی پایه های کعبه را از بهشت نازل فرمود و حجرالاسود نیز نازل شد. سپس ابراهیم برای کعبه دو در قرار داد، دری در سمت مشرق و دری در سمت مغرب که مستجار نامیده می شود. وقتی ساخت کعبه به اتمام رسید ابراهیم و اسماعیل حج بجا آوردند و جبرئیل در روز هشتم ذی حجه (روز ترویه) بر آن دو نازل شد و گفت برخیزید و آب جمع آوری کنید، چون در زمین عرفات آبی وجود ندارد. بهمین دلیل این روز، روز ترویه (یعنی ذخیره کردن آب) نامیده شد. سپس ابراهیم گفت پروردگارا این شهر را محلی امن قرار بده و اهل آن را از میوه ها بهره مند کن…(سوره ابراهیم/35)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: منظور از بهره مندی از ثمرات، ثمره قلوب یعنی محبت مردم و تمایل آنها نسبت به مکه است تا بسوی آن بروند.(2)

اعمال این روز:

محمدبن ابی عمیر از یکی از یارانش از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود: روزه روز ترویه کفاره گناهان یک سال و روزه روز عرفه کفاره گناهان دو سال است.(3)
محدث قمی در مفاتیح الجنان روزه این روز را برابر با کفاره شصت سال برشمرده است و آورده است که شیخ شهید غسل این روز را مستحب دانسته است.
منابع:
1. علل الشرایع ج 2 ص 399 باب 171
2. قصص الانبیاء ص 193
3.صحیفه سجادیه ترجمه و شرح فیض الاسلام ص 322
4. ثواب الاعمال ترجمه انصاری ص145

 1 نظر

امیرالمؤمنین أعظم الناس در فضائل(شماره 12)

10 مهر 1393 توسط یثربی

قال الشعبی: بینا ابو بكر جالس اذ طلع علی بن ابی طالب من بعید فلما رآه ابو بكر قال: من سره ان ینظر الی اعظم الناس منزله و اقربهم قرابه و افضلهم داله و اعظمهم غناء عن رسول الله صلی الله علیه (وآله) و سلم، فلینظر الی هذا الطالع

شعبی گفت: ابو بكر در جایی نشسته بود، علی بن ابی طالب علیه السلام از دور نمایان شد، چون ابو بكر او را دید گفت: هر كس دوست دارد كه بنگرد به كسی كه بزرگترین مردم است در مقام و منزلت، و نزدیكترین مردم است به پیامبر، و برترین مردم است در نام و نشان، و بزرگترین مردم است در بی نیازی از مردم، كه از جهت رسول الله به دست آورده، بنگرد به این كسی كه از دور نمایان شد.

منابع:

تاریخ ابن عساكر: ج 3، ص 70، حدیث 1100.

مناقب خوارزمی: فصل 14، ص 98 .

 

 نظر دهید »

وصیت امام محمد باقر علیه السلام

10 مهر 1393 توسط یثربی

كلينى به سند خود از امام صادق (علیه السلام) نقل كرده است كه فرمود:
پدرم هر آنچه از كتب و سلاح و آثار و امانات انبياء در نزد خود داشت، به من به وديعت ‏سپرد. پس چون لحظه وفاتش فرارسيد به من گفت: چهار شاهد فرابخوان. من چهار تن از قريش را دعوت كردم كه يكى از آنان نافع مولاى عبد الله بن عمر بود.


پس به من فرمود:
«بنويس اين چيزى است كه يعقوب فرزندانش را بدان وصيت كرد كه اى فرزندانم خداوند دين را براى شما برگزيد، پس نميريد مگر آنكه تسليم رضاى خداوند باشيد. »و وصيت كرد محمد بن على به جعفر بن محمد و به وى فرمان مى ‏دهد كه او را به جامه بردى كه هر جمعه در آن نماز مى‏ خواند كفن كند و عمامه‏ اش را بر سرش بندد و قبر او را چهار گوش و با فاصله چهار انگشت از زمين بلندتر قرار دهد و در موقع دفن بندهاى كفن او را باز كند.


سپس به شهود فرمود: بازگرديد خداوند شما را رحمت كند!امام صادق (علیه السلام) گفت: به پدرم گفتم: اى پدر!در اين وصيت چه بود كه بر آن شاهد طلب كردى؟فرمود: پسرم!خوش نداشتم پس از من با تو به نزاع برخيزند به اين بهانه كه به تو وصيت نكرده ‏ام و مى ‏خواستم بدين وسيله حجت و دليلى براى تو قرار داده باشم. در حقيقت امام (علیه السلام) مى‏ خواست به اين وسيله همگان بدانند كه جعفر بن محمد (علیه السلام) ، وصى و جانشين و امام بعد از اوست.

 نظر دهید »

امیرالمؤمنین علیه السلام و شیعیان او(شماره 11)

09 مهر 1393 توسط یثربی

وأخرج ابن عساکر عن جابر بن عبد الله قال کنا عند النبی صلى الله علیه وسلم فأقبل علی فقال النبی صلى الله علیه وسلم: والذی نفسی بیده إن هذا وشیعته لهم الفائزون یوم القیامة ونزلت «إن الذین آمنوا وعملوا الصالحات أولئک هم خیر البریة» فکان أصحاب النبی صلى الله علیه وسلم إذا أقبل علی قالوا: جاء خیر البریة

ابن عساکر از جابر بن عبد الله روایت کرده است که گفت: ما نزد پیامبر صلى الله علیه وآله و سلم بودیم که على از راه رسید، پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: سوگند به آن که جانم به دست او است ، این و شیعیان اویند که در روز قیامت رستگارند . و این آیه نازل شد : «ان الذین آمنوا…» و یاران رسول خدا هر گاه امیرالمؤمنین از راه مى رسید مى گفتند: بهترین آفریدگان آمد.

منابع:

الدر المنثور ، ج 8، ص 589؛

تاریخ مدینة دمشق، ج 42،ص 371؛

تفسیر آلوسی، ج 30، ص 207؛

شواهد التنزیل حاكم الحسكانی، ج2، ص 460 ـ 461 و ص 271 ـ272 ؛

فتح القدیر شوكانی، ج 5، ص477؛

كنز العمال متقی الهندی، ج 13، ص 156ـ157؛

نظم درر السمطین الزرندی الحنفی، ص 92

 نظر دهید »

همه مسئولیم (شماره 10)

08 مهر 1393 توسط یثربی

حدثني أبو الحسن الفارسي حدثنا أبو الفوارس الفضل بن محمد الكاتب حدثنا محمد بن بحر الرهني بكرمان حدثنا أبو كعب الأنصاري حدثنا عبد الله بن عبد الرحمن حدثنا إسماعيل بن موسى حدثنا محمد بن فضيل حدثنا عطاء بن السائب عن سعيد بن جبيرعن إبن عباس قال قال رسول الله:

إذا كان يوم القيامة أوقف أنا و علي علَى الصراط فما يمر بنا أحد إلا سألناه عن ولاية علي، فمن كانت معه وإلاّ ألقيناه في النار وذلك قوله: وقفوهم إنهم مسئولون.

حضرت رسول خدا صلی الله علیه واله و سلم فرمودند:

هنگامی که روز قیامت شود من و علی بر صراط می ایستیم و احدی از صراط عبور نمی کند الا اینکه از او در مورد ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام می پرسیم. پس هر کس با او باشد نجات یافته و هر کس با او نباشد او را در آتش جهنم می اندازیم. و این است قول خداوند متعال که فرمود: آن ها را نگه دارید که آنها مسئولند.

منبع: شواهد التنزيل حاكم حسكاني، ج 2، ص163

 1 نظر

ایمان امیرالمؤمنین علیه السلام(شماره 9)

06 مهر 1393 توسط یثربی

عن عبد الله بن ضبیعه العبدی، عن ابیه، عن جده قال: أتی عمر بن الخطاب رجلان سألاه عن طلاق الأمه، فقام معهما فمشی

حتی أتی حلقه فی المسجد، فیها رجل اصلع، فقال: ایها الأصلع ما تری فی طلاق الأمه؟فرفع رأسه الیه ثم أومأ الیه بالسبابه و

الوسطی، فقال له عمر: تطلیقتان. فقال احدهما: سبحان الله، جئناك و أنت امیر المؤمنین فمشیت معنا حتی وقفت علی هذه

الرجل فسألته، فرضیت منه أن أوما الیك؟! فقال لهما(عمر)ما تدریان من هذا؟ قالا: لا. قال: هذا علی بن ابی طالب. أشهد علی

رسول الله لسمعته و هو یقول: ان السماوات السبع و الأرضین السبع لو وضعتا فی كفه(میزان)ثم وضع ایمان علی فی كفه میزان

لرجح ایمان علی.

عبد الله بن ضبیعه عبدی از پدرش، از جدش روایت كرد كه گفت: «دو مرد نزد عمر بن خطاب آمدند و از او در مورد طلاق كنیز

سؤال  كردند؟پس عمر به اتفاق آنها به طرف مسجد آمد، جمعی در مسجد بودند كه در میان آنان مردی اصلع حضور داشت.

پس عمر از او پرسید نظر تو در طلاق كنیز چیست؟ پس او سرش را بلند كرد و بعد با انگشت سبابه و وسطی اشاره كرد (و

پاسخ گفت) پس عمر سائل را (به مقصود متوجه كرد و) گفت: دو طلاق است. پس یكی از آن دو مرد گفت: سبحان الله، ما نزد

تو آمدیم و تو امیر المؤمنین (و خلیفه ما) هستی. پس تو با ما نزد این مرد آمدی و از او می پرسی؟! و از پاسخ او كه با اشاره

انجام داد راضی شدی؟! پس عمر در خطاب به آنان گفت: نمی دانید كه او كیست؟ گفتند: نه، عمر گفت:

« او علی بن ابی طالب (علیه السلام) است و من شهادت می دهم كه از پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم كه

می فرمود: اگر آسمانها و زمینها در كفه ترازویی نهاده شود و ایمان علی در كفه دیگر، ایمان علی برتر خواهد بود.»

منبع:

تاريخ مدينه دمشق، ابن عساکر، شرح حال امام علی علیه السلام، ج 2، ص 365، حدیث. 872 ؛

مناقب ابن مغازلی ص 289، شماره 330، ط 1؛

مناقب خوارزمی فصل 13، ص 78،

کفاية‌الطالب گنجی شافعی، اواخر باب 62، ص 258

 2 نظر

فقط با امیرالمؤمنین علیه السلام باش(شماره 8)

05 مهر 1393 توسط یثربی

فقط با امیرالمؤمنین باش ولو همه مردم به سوی دیگر روند.

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلّم به عمّار فرمود:

یا عمّار! ان رأیت علیّاً قد سلک وادیّاً و سلک النّاس وادیاً غیره فاسلک مع علیّ ودع النّاس

ای عمّار! اگر دیدی علی (علیه السلام) به راهی می ‏رود، و همه مردم به راهی دیگر، تو با علی (علیه السلام) حرکت کن، و همه مردم را رها کن.

منبع: تاریخ بغداد خطیب بغدادی، ج 4، ص 410؛ حلیة الاولیاء ابونعیم ، ج 1، ص 86

 6 نظر

فاروغ هذه الامة امیرالمؤمنین علیه السلام(شماره 7)

03 مهر 1393 توسط یثربی

أخذ رسول الله بید علی فقال إن هذا اول من آمن بی و هو اول من یصافحنی یوم القیامة و هذا الصديق الأكبر و هذا فاروق هذه الأمة، يفرق بين الحق و الباطل و هذا يعسوب المؤمنين و المال يعسوب الظالمين

حضرت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم دست امیرالمؤمنین علیه السلام را گرفته و فرمودند: این اولین فردی است که به من ایمان آورد و اولین کسی است که در روز قیامت با من مصافحه خواهد کرد و این صدیق اکبر و فاروق (جدا کنندۀ حق از باطل) این امت می باشد و جدا می کند بین حق و باطل را و این ثروت مؤمنین است و مال ثروت ظالمین می باشد.

منبع:
معجم كبير طبراني، ج6، ص269؛
اسد الغابة لإبن أثير جزري، ج5، ص287؛
كنز العمال متقي هندي، ج11، ص616؛
مجمع الزوائد للهيثمي، ج9، ص102؛
تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج42، ص41.

 نظر دهید »

جوان ترین امام

02 مهر 1393 توسط یثربی

امام نهم شیعیان، حضرت جواد (علیه السلام) در سال ۱۹۵هجری در مدینه ولادت یافت . نام نامی اش محمد معروف به جواد و تقی است . القاب دیگری مانند : رضی و متقی نیز داشته ، ولی تقی از همه معروفتر می باشد . مادر گرامی اش سبیکه یا خیزران است که این دو نام در تاریخ زندگی آن حضرت ثبت است . امام محمد تقی (علیه السلام) هنگام وفات پدر ۸ ساله بود . پس از شهادت جانگداز حضرت رضا علیه السلام در اواخر ماه صفر سال ۲۰۳ه مقام امامت به فرزند ارجمندش حضرت جوادالأئمه (علیه السلام) انتقال یافت .
مأمون خلیفه عباسی که همچون سایر خلفای بنی عباس از پیشرفت معنوی و نفوذ باطنی امامان معصوم و گسترش فضایل آنها در بین مردم هراس داشت ، سعی کرد ابن الرضا را تحت مراقبت خاص خویش قرار دهد . ” از اینجا بود که مأمون نخستین کاری که کرد ، دختر خویش ام الفضل را به ازدواج حضرت امام جواد (علیه السلام) درآورد ، تا مراقبی دایمی و از درون خانه ، بر امام گمارده باشد . رنجهای دایمی که امام جواد (علیه السلام) از ناحیه این مأمور خانگی برده است ، در تاریخ معروف است ”
این که کودکی خردسال رهبری امت را عهده‎دار شود، نخستین بار در مورد امام جواد علیه السلام تحقق یافت، سن کم آن حضرت (۸ سال) حتی عده‎ای از شیعیان را درباره مسئله امامت به تردید انداخته بود به گونه‎ای که گاه سؤال می‎کردند تا زمانی که ایشان به سن امامت برسند، چه کسی امام شیعه خواهد بود؟ و خواص شیعه پاسخ می‎دادند، اگر بنا به فرموده ائمه اطهار حضرت جواد، امام و پیشواست سن کم او مسئله‎ای نیست و او با وجود سن کم شایستگی اداره امور مسلمین را دارد .
این نوگل باغ ولایت و عصمت گرچه کوتاه عمر بود ولی رنگ و بویش مشام جانها را بهره مند ساخت . آثار فکری و روایاتی که از آن حضرت نقل شده و مسائلی را که آن امام پاسخ گفته و کلماتی که از آن حضرت بر جای مانده ، تا ابد زینت بخش صفحات تاریخ اسلام است . دوران عمر آن امام بزرگوار ۲۵سال و دوره امامتش ۱۷سال بوده است . معتصم عباسی از حضرت جواد (علیه السلام) دعوت کرد که از مدینه به بغداد بیاید . امام جواد علیه السلام در ماه محرم سال ۲۲۰هجری به بغداد وارد شد . معتصم که عموی ام الفضل زوجه حضرت جواد علیه السلام بود ، با جعفر پسر مأمون و ام الفضل بر قتل آن حضرت همداستان شدند.

 

 نظر دهید »

صدیق اکبر علی بن أبی طالب علیه السلام( شماره 6)

01 مهر 1393 توسط یثربی

حدثنا أبو بكر بن نمير عن العلاء بن صالح عن المنهال بن عمرو عن عباد بن عبد الله قال سمعت علياً علیه السلام يقول:

أنا عبدالله و أخو رسوله و أنا الصديق الأكبر لا يقولها بعدي إلا كذاب مفتري ولقد صليت قبل الناس بسبع سنين.

من عبد خدا و برادر رسول خدا هستم و من صديق اكبر هستم، قبل از آنكه مردم نماز بخوانند، هفت سال قبل از مردم من نماز خواندم. هر كس بعد از من بگويد من صديقم او دروغگو است.


جناب حاکم نیشابوری درباره این حدیث مي‌گويد: صحيح علي شرط شيخين.


منبع:

1. سنن ابن ماجه، ج 1، ص 44

2. المصنف ابن ابی شیبه کوفی، ج 7، ص 498

3. مستدرک حاکم نیشابوری، ج 3، ص 112

 1 نظر

فضائل یعسوب الدین علی بن أبی طالب علیه السلام(شماره 5)

30 شهریور 1393 توسط یثربی

شناخت مؤمن و کافر
ابوذر نقل می کند که روزی در منزل ام سلمه مشغول شنیدن حدیث از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله بودم که در این حال امیرالمومنین علیه السلام وارد شدند در این حال پیامبر صلی الله علیه واله از شدت شوق صورتش نورانی شده و بلند شدند امیرالمومنین علیه السلام را در بغل فشردند و پیشانی حضرتش را بوسیدند و فرمودند: ای اباذر! آیا این فردی که داخل شد را آنطور که باید به حق معرفتش میشناسی؟
عرض کردم این برادر شما و پسر عم شما و همسر فاطمه سلام الله علیها و پدر حسنین علیهما السلام هستند. سپس پیامبر شروع به شمردن فضایل ایشان کرده و فرمودند:
ای اباذر! خدای تعالی برهریک از ارکان عرش هفتاد هزار فرشته قرار داده که ذکر وعبادتی ندارند جز دعا برای علی و شیعیان او و نفرین بر دشمنانش.
ای اباذر! اگرعلی نبود حق از باطل ومومن از کافر شناخته نمی شد.
آن کلمه که بر اهل تقوی لازم شده علی است که هر کس او را دوست بدارد مؤمن , هرکس او را دشمن بدارد کافر و هرکس ولایت او را رها نماید گمراه , و هر کس ولایت او را انکار کند مشرک است.
ای اباذر! کسی که ولایت ما را انکار کند کر و کور و گنگ وارد محشر شود.
سپس او را در ظلمات قیامت افکنند و او با صدای بلند گوید:
«یا حسرتی علی ما فرطت فی جنب الله»
در گردن او طوقی از آتش است که سیصد شعبه دارد, بر هر کدام شیطانی است, از هنگامی که او از قبر درآید تا وقتی که داخل آتش شود (آن شیاطین) به صورت او تف اندازند.

منابع:
1. تفسیر فرات، ص 370-372
2. بحار جلد، ج 40، ص 55-56
3. تأویل الایات، ص 831- 832

 نظر دهید »

فضائل وصی خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله (شماره 4)

29 شهریور 1393 توسط یثربی

اسم اعظم خدا

روزی حضرت امیرالمومنین(علیه السلام) در راهی می گذشت، یک نفریهودی که ازیهودی های خیبر بود با آن حضرت همراه شد دربین راه به دره ای که براثر سیل آب زیاد در آن جمع شده بود رسیدند،یهودی فورا پارچه ای را که نخ یا پشمی بود به خود پیچید وروی آب به راه افتاد مقداری که رفت امیرالمؤمنین(علیه السلام) را صدازد وگفت: اگر آنچه من می دانم تومیدانستی از آب عبور میکردی همانطور که من عبور کردم.

امیرالمومنین (علیه السلام) به اوفرمودند: قدری توقف کن سپس اشاره ای فرمود فورا آب منجمد گردید و سفت شد و به روی آن به راه افتاد. یهودی که چنین دید خودرابر قدم های امیرالمومنین (علیه السلام) انداخت وعرض کرد: ای جوانمرد چه چیزی گفتی که آب را به سنگ تبدیل کردی؟ امیرالمومنین فرمود: تو چه گفتی که برروی آب عبورکردی؟ عرض کرد: من خدارابه اسم اعظم اوخواندم. امیرالمومنین (علیه السلام)فرمود: اسم اعظم خداچیست؟ عرض کرد: اسم جانشین پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) امیرالمومنین فرمود: من جانشین پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) هستم. یهودی به حقانیت آن حضرت اعتراف کرد واسلام آورد.

منابع:


1. مشارق الانوار، ص172


2. مدینة المعاجزج1، ص430، ح290

 نظر دهید »

فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام (شماره 3)

28 شهریور 1393 توسط یثربی

ابن عباس می گوید وقتی آیه (وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ) (یس12) هرچیزی را در امام مبین جمع کرده وشمارش نمودیم"نازل شد. ابوبکر وعمر برخاستند و گفتند: ای رسول خدا مقصود از امام مبین چیست؟ آیا تورات هست؟ حضرت فرمود: نه، گفتند: آیا منظورانجیل است؟ حضرت فرمودند: نه گفتند: پس حتما قرآن است. حضرت فرمودند: نه، دراین هنگام امیرالمومنین علی(علیه السلام) وارد شد. پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اشاره به حضرت علی (علیه السلام) کردند و فرمودند: او امام مبین است که خدا هرچیز را در او فراهم آورده است، و همانا خوشوقت وسعادتمند به تمام معنا کسی است که امیرالمومنین (علیه السلام) را دردوران زندگی وپس از مرگ دوست داشته باشد وگمراه وبدبخت به تمام معنا کسی است که با علی (علیه السلام) دردوران زندگی و پس ازمرگ خود دشمنی کند.

منابع: مشارق الانوار، ص55

 نظر دهید »

فضائل مولای عالم (شماره 2)

27 شهریور 1393 توسط یثربی

تسبیح ملائکه

سلیم بن قیس می گوید: به ابوذر گفتم : خداوند تو را رحمت کند؛ عجیب ترین حدیثی که از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم درباره علی بن ابی طالب علیه السلام شنیده ای را برای من بازگو کن.

ابوذر گفت : از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمودند: به درستی که اطراف عرش نود هزار ملک وجود دارد که هیچ تسبیح و عبادتی ندارند،

مگر اطاعت از علی بن ابی طالب علیه السلام و بیزاری از دشمنان آن حضرت و استغفار برای شیعیانش.

به ابوذر گفتم: خداوند تو را رحمت کند؛ غیر از این، باز حدیثی را برای من نقل کن. ابوذر گفت : از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم شنیدم که فرمودند:

به درستی که خداوند متعال، جبرائیل و میکائیل و اسرافیل را اختصاص داده است به این که از امیرالمؤمنین علیه السلام اطاعت کنند و از دشمنانش بیزاری جویند و برای شیعیانش استغفار کنند.

منابع:

مهر حیدر در آیینه قرآن-احمدرضا داوری-فصل دوم حدیث دوم-ص 52 ، 53

اسرار آل محمد صلی الله علیه و آله: ص 239، ح48

 1 نظر

فضائل مولی الموحدین ( شماره 1)

26 شهریور 1393 توسط یثربی

سدرة المنتهی مشتاق دیدار امیرالمؤمنین علیه السلام

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: آن هنگام که به آسمان برده شدم، ندایی را شنیدم که می گفت:

وا شوقاه إلی علی بن أبی طالب. چقدر مشتاق علی بن أبی طالبم. به جبرئیل گفتم این صدا چیست؟ گفت:

هذه سدرة المنتهی إلی ابن عمّک علی بن أبی طالب

این سدرة المنتهی است که مشتاق پسر عم تو علی بن أبی طالب علیه السلام شده است.

نوادر المعجزات ص 166.


 نظر دهید »

روز شمار غدیر

25 شهریور 1393 توسط یثربی

«لو أن الریاض أقلام و البحر مداد و الجنِ حساب و الاِنس کتّاب ما أحصوا فضائل علیِّ بن ابی طالب (سلام الله علیه)»

اگر شاخه های درختان قلم و دریاها مرکب شوند و جن ها حسابگر و انسانها نویسنده شوند،نمی توانند فضائل علی بن ابیطالب (سلام الله علیه) را گردآورند.

سلام علیکم؛ از امروز تا 18 ذی الحجّه با شما هستیم.

هرروز یکی فضائل آقا و مولایمان امیرالمؤمنین علیه السلام را در اختیار شما عزیزان قرار خواهیم داد.

 

 نظر دهید »

سنت پیامبران گذشته

19 شهریور 1393 توسط یثربی

ابوبصیر می گوید: از امام باقر علیه السلام شنیدم که فرمود: در صاحب این امر (حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه) سنت 4 پیامبر است: سنتی از موسی؛ سنتی از عیسی؛ سنتی از یوسف و سنتی از محمد صلی الله علیه و آله ، عرض کردم: سنتی که از موسی دارد کدام است؟ فرمود: ترس و انتظار. عرض کردم: سنتی که از عیسی است چیست؟ فرمود: آنچه درباره عیسی گفته شده درباره ایشان نیز گفته  می شود. عرض کردم: سنت یوسف کدام است؟ فرمود: زندانی شدن و غیبت او. عرض کردم: پس سنتی که از حضرت محمد صلی الله علیه و آله دارد کدام است؟ فرمودند: چون قیام کند به سیره ایشان رفتار خواهد کرد، الّا اینکه او آثار حضرت محمد صلی الله و آله را بیان خواهد کرد، و هشت ماه شمشیر بر دوش، مبارزه می کند تا آن هنگام که خدا راضی شود. عرض کردم: چگونه از رحمت خداوند آگاه می شود؟ فرمود: خدا رحمتش را به قلب او القا می فرماید.

 1 نظر

السلام علیک یا امام الرئوف علیه السلام

15 شهریور 1393 توسط یثربی

به حلقه های ضریحت دلم گره خورده

گره گشای عالم، این بار گره مگشای

 1 نظر

زیارت بانوی کریمه

11 شهریور 1393 توسط یثربی

جذبه محبت كريمه، امان فكر كردن به غير را از تو گرفته است. توان ايستادن نداري، تا لحظه‌اي ديگر بر دروازه حرمش خواهي بود. بيقرار، بيخود از خود، دل هواي پرواز مي‌كند، بي‌تاب از ماندن. چشم‌ها بهانه باريدن مي‌گيرند. زبان زمزمه نيايش پيدا مي‌كند و دست‌هايت تشنه قنوت دعا مي‌شوند. ضرباهنگ قلبت با پايت درهم مي‌آميزد، كسي تو را به خود مي‌خواند…

بر آستان در كه پا مي‌گذاري بي‌اختيار دلت مي‌لرزد. حس مي‌كني در دريايي از نور غوطه‌ور شده‌اي. «صحن و سراي» باصفايش روح تو را سرشار از لطافت و مهر مي‌كند. «كبوتران حرم» اين ساكنان هميشگي دسته‌دسته بر گرد حرم طواف مي‌كنند و به او سلام مي‌دهند. دست بر سينه مي‌گذاري، صداي هق‌هق قلبت را مي‌شنوي. و بي‌اختيار اشك ورود به حرمش را از خدا و پيامبر و ملائكة الله و خود كريمه مي‌طلبي، چرا كه ورود به اين مكان مقدس بي‌اجازه نشايد. ديگر تاب ايستادن نداري، وارد مي‌شوي و خود را در جاري آب حرمش تطهير مي‌كني…

كفش‌هايت را كه به «كفش داري» مي‌سپاري ديگر خودت نيستي كه پيش مي‌روي. اكنون لبريز از شور و عطشي. تشنه‌اي هستي كه هرلحظه به آب نزديكتر مي‌شود. اما تو هرچه از درياي عشق اهل‌بيت بنوشي تشنه‌تر خواهي شد. نگاهت بر روي «ضريح» قفل مي‌شود. دل و ديده از اختيار بيرون مي‌رود و بر زبانت جاري مي‌شود: السلام‌عليك يا بنت رسول‌الله(صلی الله علیه و آله و سلم)…
بي‌اختيار به ‌طرف ضريح كشيده مي‌شوي. شرمنده و خجل از اعمالت اما اميدوار به «شفاعتش» پا پيش مي‌گذاري. فرياد در حنجره‌ات خشكيده و غمي غريب روي دلت سنگيني مي‌كند. نفست بند آمده است. دستت را به پنجره ضريح گره مي‌زني. جاذبه‌اش تو را به نزديك‌تر مي‌خواند. پيشاني‌ات كه سردي ضريح را مي‌چشد داغ دلت آرام از جا كنده مي‌شود. هرچه بلدي زمزمه مي‌كني به تمام اولياء متوسل مي‌شوي آنها را شفيع مي آوري و زبانت با تك‌تك واژه‌ها زيارتنامه معاشقه مي‌كند و دلت ناگفته‌هايش را بيرون مي‌ريزد. آتشفشان چشمانت مي‌جوشد و سيلاب اشك به پهناي صورتت مي‌دود حس مي‌كني كه پوسته قلبت ترك برداشته است در امتداد اين لحظه‌هاي سرخ و سبز احساس غريب اما خوش به تو دست مي‌دهد. دوست داري كه سال‌ها در همين‌لحظه بماني و اين لحظه به بي‌نهايت متصل شود…

و معصومه معصومه است. فاطمه، كريمه اهل‌بيت، كوثر كوير و قبله همه دل‌هاي شيفته ولايت، آشناي دور و نزديك و بزرگ و كوچك. دختر هفتمين و خواهر هشتمين خورشيد ولايت، زيارتش بهانه نمي‌خواهد كه حرمش خانه محبان است و حريمش كعبه عاشقان. آنان كه هر روز جرعه‌جرعه «اكسير ولايت» را از جام مشبك‌هاي ضريحش مي‌نوشند دوري او را نمي‌توانند تحمل كنند در جوارش سكنا مي‌گزينند تا جان‌هاي عطشناك و كويري خود را از محبت او سيراب كنند. خدا كند قدر اين بانو را بدانيم.

 نظر دهید »

کرامات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها

10 شهریور 1393 توسط یثربی

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4

1) آقاي بهرام قلي پور، از كفشداران حضرت معصومه سلام الله عليها نقل مي كردند: من در يكي از روستاهاي تبريز زندگي مي كردم، شرايط زندگي برايم خيلي سخت بود. در آنجا مشغول کارگری بودم. یک شب از فرط خستگی خوابیدم. در حال خواب چند خانم نقابدار را ديدم كه به من فرمودند: ما تو را مي پذيريم. ناگهان از خواب بیدار شدم، هر چه فكر كردم كه تعبير خواب من چيست، به نتيجه اي نرسيدم. بعد از مدتي تصميم گفتيم كه براي زندگي راحت تر به شهر برويم. هركدام از اعضاي خانواده، شهري را پيشنهاد كردند، من ناخودآگاه گفتم: قم چطور است؟ بدين ترتيب و با پذيرفتن اعضاي خانواده، به قم آمديم. بدون اينكه خودمان خواسته باشيم شرايط خود به خود فراهم شد. چند روز در قم دنبال كار مي گشتم، تا اينكه روزي به دفتر توليت مراجعه كردم، و گفتم: مي خواهم در حرم مشغول به كار شوم، آيا شما مرا قبول مي كنيد؟ آنها هم پذيرفتند. از فرداي آن روز كار در حرم را شروع كردم. بعد از مدت دو ماه خدمت افتخاري، خادم رسمي شدم و الان حدود 25 سال است كه در آستانه مقدسه حضرت معصومه سلام الله عليها كار مي كنم، مي دانم كه يكي از خانمهاي نقابدار، كسي جز حضرت معصومه سلام الله عليها نبوده است.

 

منبع: کتاب دانستنيهاي كريمه اهل بيت (علیها السلام)

 

 

2) آقاي شيخ عبدالله موسياني(1) نقل فرمودند  كه حضرت آيه الله مرعشي نجفي به طلاب مي فرمود : « علت آمدن من به قم اين بود كه پدرم آقا سيد محمود مرعشي نجفي ( كه از زهاد و عباد معروف بود ) چهل شب در حرم حضرت اميرالمؤمنین(عليه السلام) بيتوته نمود كه آن حضرت را ببيند، شبي در ( حال مكاشفه ) حضرت را ديده بود كه به ايشان مي فرمايد : سيد محمود چه مي خواهي ؟ عرض مي كند : مي خواهم بدانم قبر فاطمه زهراء(عليها السلام)كجاست ؟ تا آن را زيارت كنم. حضرت فرموده بود : من كه نمي توانم « بر خلاف وصيت آن حضرت » ، قبر او را معلوم كنم .عرض كرد : پس من هنگام زيارت چه كنم ؟ حضرت فرمود :

خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه(عليها السلام) را به حضرت فاطمه معصومه(عليها السلام) عنايت فرموده است ، هر كس بخواهد ثواب زيارت حضرت زهرا(عليها السلام) را درك كند به زيارت حضرت فاطمه معصومه(عليها السلام) برود .
آيت الله مرعشي مي فرمودند : پدرم مرا سفارش مي كرد كه من قادر به زيارت ايشان نيستم اما تو به زيارت آن حضرت برو ، لذا من به خاطر همين سفارش ، براي زيارت فاطمه معصومه(عليها السلام) و ثامن الائمه(عليهم السلام)آمدم و به اصرار مؤسس حوزه علميه قم ، حضرت آيت الله حائري در قم ماندگار شدم .آيت الله مرعشي در آن زمان مي فرمودند : « شصت سال است كه هر روز من اول زائر حضرتم.

 

 

پاورقي: 1 ـ ايشان از شاگردان آيه الله مرعشي(قدس سره) بودند .

 

 

منبع: کتاب فروغي از كوثر: زندگينامه حضرت فاطمه معصومه(عليها السلام)

 

 1 نظر
07 شهریور 1393 توسط یثربی

زمین دلتنگ و مهدى بیقراراست ‏

فلک شیدا، پریشان روزگار است
‏

دلا، آدیـــــــنه شد، دلبر نیـــــامد

غـــروب انتـــظارم سرنــــــــیامد

همه دلــــــها پر از آه و غم و درد

همه آلاله‏ ها پـــــــــــژمرده و زرد

نفس‏ها خـــسته و در دل خموشـند

فغانها بى‏ صدا و پرخروشــــــــند

نه رنگى از عدالت، نى از صداقت‏

در و دیوار دارد نقش ظــــــلمت
‏

شده پرپر گـــــــــل مهر و محـبّت‏

همــه دلـــــــها شده سرشار نفرت

شده شام یتیمان، نالــــــه و اشــک‏

برد هرکــس به کاخ دیگرى رشک
‏

شده پژمـــــــرده غنچه در چمنزار

بگشت آواره گل در کوى گـــــلزار

نشسته دیو بر دلـــــــــــهاى خفته‏

همه جا بذر نومــــــــــــیدى شکفته
‏

زده زنـــــــــــگارها آئین و مذهب‏

دمى، رویى زسرور نیست یا رب
‏

به اشک چشم و مهر و ماه، سوگند

به آه و ناله دلــــــــــــــهاى دربند

اگر نرگس زهجرت زار زار است‏

شقایق تا قیامت داغـــــــــدار است

 1 نظر

دلتنگ و بیقرار

07 شهریور 1393 توسط یثربی

زمین دلتنگ و مهدى بیقراراست ‏

فلک شیدا، پریشان روزگار است
‏

دلا، آدیـــــــنه شد، دلبر نیـــــامد

غـــروب انتـــظارم سرنــــــــیامد

همه دلــــــها پر از آه و غم و درد

همه آلاله ‏ها پـــــــــــژمرده و زرد

نفس‏ها خـــسته و در دل خموشـند

فغانها بى‏ صدا و پرخروشــــــــند

نه رنگى از عدالت، نى از صداقت‏

در و دیوار دارد نقش ظــــــلمت
‏

شده پرپر گـــــــــل مهر و محـبّت‏

همــه دلـــــــها شده سرشار نفرت

شده شام یتیمان، نالــــــه و اشــک‏

برد هرکــس به کاخ دیگرى رشک
‏

شده پژمـــــــرده غنچه در چمنزار

بگشت آواره گل در کوى گـــــلزار

نشسته دیو بر دلـــــــــــهاى خفته‏

همه جا بذر نومــــــــــــیدى شکفته
‏

زده زنـــــــــــگارها آئین و مذهب‏

دمى، رویى زسرور نیست یا رب
‏

به اشک چشم و مهر و ماه، سوگند

به آه و ناله دلــــــــــــــهاى دربند

اگر نرگس زهجرت زار زار است‏

شقایق تا قیامت داغـــــــــدار است.

15.00

 نظر دهید »

وصف حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام

07 شهریور 1393 توسط یثربی

اشعار گوهر بار آیت الله وحید خراسانی:

ای دختر عقل و خواهر دین                        وی گوهر درج عزّ و تمکین

عصمت شده پایبند مویت                          ای علم و عمل مقیم کویت

ای میوه شاخسار توحید                             همشیره ماه و دخت و خورشید

وی گوهر تاج آدمیت                                  فرخنده نگین خاتمیت

شیطان به خاطب قم براندند                        پس تخت تو را به قم نشاندند

کاین خانه بهشت و جای حواست                  ناموس خدای جایش اینجاست

اندر حرم تو عقل مات است                       زین خاک که چشمه حیات است

جسمی که در این زمین نهان است                جانی است که در تن جهان است

این ماه منیر و مِهر تابان                           عکسی بود از قم و خراسان

ایران شده نور بخش ارواح                         مشکاة صفت به این دو مصباح

از این دو حرم دلا چه پرسی                        حق داند و وصف عرش و کرسی

هرکس به درت به یک امیدی است                 محتاج تر از همه وحیدی است.

 نظر دهید »

خبر ولادت بانویی بزرگوار

06 شهریور 1393 توسط یثربی

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4

pan style="font-size: 18.0pt; mso-ansi-font-size: 12.0pt; line-height: 150%; color: blue;" lang="FA">

تولد فاطمه معصومه سلام الله علیها  براى اهل‏ بیت(علیهم السلام) اهمیتى خاص داشت‏ زیرا این خبر قبل از تولد بارها توسط امام صادق علیه السلام  اعلام مى ‏شد و به این ترتیب ‏از همان ایام شیعیان به شناخت مقام والاى وى فرا خوانده مى‏ شدند. از جمله آنگاه ‏که گروهى از شیعیان رى نزد امام صادق علیه السلام  آمدند، حضرت فرمود: آفرین بر برادران ‏ما از اهل قم. آنان گفتند: ما اهل رى هستیم. ولى امام همان جمله پیشین راتکرار فرمود. و ادامه داد: «الا ان لله تعالى حرما و هو مکه. الا ان لرسول الله ‏حرما و هو المدینه الا ان لامیرالمؤمنین حرما و هو الکوفه الا ان حرمى و حرم ولدى ‏بعدى قم الا ان قم کوفتنا الصغیره. الا ان للجنه ثمانیه ابواب ثلاث منها الى قم. تقبض فیها امراه هى من ولدى و اسمها فاطمه بن موسى. تدخل بشفاعتها شیعتنا الجنه باجمعهم‏».

براى خداوند حرمى است که مکه است، حرم رسول، مدینه حرم امیرمومنان کوفه است وحرم من و فرزندانم قم است. بدانید قم کوفه کوچک ماست. بدانید بهشت هشت در دارد که سه در آن به سوى قم است. بانویى از اولاد من در آنجا وفات مى‏ کند که نامش فاطمه دختر موسى است. همه ‏شیعیان ما به شفاعت او وارد بهشت مى ‏شوند. (بحارالانوار ج57 ص217)

این خبر و نحوه تعریف حضرت از قم به ‏طور طبیعى مى ‏توانست گروهى از اهالى رى را به عزیمت‏ به سوى قم برانگیزد و درحقیقت اهمیت ویژه ‏اى را که شهر قم به خاطر حضور فاطمه کبرى مى‏ یافت‏ براى آنان‏ بازگو کند.

مى ‏توان گفت ‏به همین خاطر گروههایى از مردم قم از جمله صاحبان فکر واندیشه از آمدن چنین بانویى به قم مطلع بودند و براى فرا رسیدن آن زمان و یارى‏ و پاسداشت مقدم وى لحظه شمارى مى‏ کردند. نکات دیگرى نیز از این روایت ‏به دست‏ مى ‏آید از جمله این که قم حرم امامان طاهرین است. موضوعى که در دهها روایت دیگر از زبان پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ، امیرالمؤمنین علیه السلام و اغلب امامان یکى پس از دیگرى به آن اشاره شده ‏است.

در خبرى دیگر نیز امام صادق علیه السلام  به پیشگویى تولد وى پرداخت. آن روز یکى از شیعیان به نزد حضرت آمد، امام را دید که با کودکى در گهواره سخن مى‏ گوید. گامى‏ جلوتر نهاد و مبهوت از این واقعه پرسید: آیا با این طفل سخن مى‏ گویید؟ امام اورا دعوت کرد تا با کودک در گهواره سخن بگوید. مرد باز هم جلوتر آمد و سلام کرد. کودک نه تنها جوابش را داد; بلکه گفت: اى مرد نامى را براى دخترت [که تازه‏ متولد شده است] انتخاب کرده‏ اى که خداوند آن را دشمن مى‏ دارد پس نامش را عوض کن [وى نام دخترش را حمیرا گذاشته بود] شگفتى مرد دو چندان شد. آنگاه امام‏ صادق علیه السلام  فرمود: «این کودک فرزندم موسى است.»

خداوند از او دخترى به من عنایت مى‏ کند که نامش فاطمه است. او را در سرزمین قم ‏به خاک مى‏ سپارند. هر شخصى که او را در قم زیارت کند، بهشت ‏برایش واجب مى ‏شود».

شیخ صدوق از سعد بن سعد روایت کرده است که از امام رضا درباره فاطمه دختر موسی بن جعفر علیه السلام سوال نمودم فرمودند: «هر کس او را زیارت کند بهشت برای اوست».

در روایت دیگری از امام رضا علیه السلام می فرمایند: «هر کس معصومه علیها السلام را در قم زیارت کند مانند کسی است که من را زیارت کرده است.»

در روایت دیگری فرمودند:«هرکس او را در حالی که شناخت به حقش دارد زیارت کند بهشت بر او واجب می شود.»

 نظر دهید »

محبت امیرالمؤمنین علیه السلام

04 شهریور 1393 توسط یثربی

«اصبغ بن نباته» که یکی از شیعیان خاص حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام می باشد می گوید :

«در خدمت حضرت علی علیه السلام نشسته بودیم و ایشان مشغول قضاوت در بین مردم بودند که ناگاه جماعتی در حالی که سیاهپوستی را گرفته بودند وارد شدند و اعلام کردند که او دزدی کرده است .

حضرت  علی علیه السلام دو بار از او سوال کردند و هر دو بار سیاه پوست به گناه خود اقرار کرد.

سپس حضرت علی علیه السلام دست او را طبق قانون و حکم خدا قطع کردند.

سیاه پوست در حالیکه با دست چپ ،قسمت بریده شده ی دست راست را گرفته بود و خون به شدت از آن جاری بود خارج شد .

در این هنگام ،«ابن کوّاء» که از مخالفین امیرالمومنین بود - با او مواجه شد و پرسید که چه کسی دستت را قطع کرده است ؟

مرد پاسخ گفت : دستم را «آقای اوصیاء پیغمبران » و « پیشوای کسانیکه از پیشانیشان نور می بارد » و

«سزاوارتراز مومنین  نسبت به خودشان » «علی بن ابیطالب » «امام هدایت» و « همسر فاطمه الزهرا سلام الله علیها دختر محمد مصطفی »

«پدر حسن مجتبی علیه السلام » «پدر حسین علیه السلام» « سبقت گیرنده به سوی باغهای پر نعمت بهشتی »

و «شکست دهنده ی پهلوانان » «انتقام گیرنده از جاهلین » و «دهنده ی زکات»…

«پسر عموی پیامبر صلی الله علیه و آله» «هدایتگر به سوی رشد »… و «شجاع اهل مکه »«آقای با وفا»…

«نمازگزارنده به سوی دو قبله» «آخرین اوصیاءالهی» و «جانشین برگزیده ی پیامبران»«… و

«تایید شده ی توسط جبرائیل امین » و «یاری شده ی به میکائیل مبین»

«خاموش کننده ی آتش فروزان »« و برترین ِقریش » و« دربر گرفته شده توسط لشکریان آسمان »

یعنی علی بن ابی طالب علیه السلام «همانی که علیرغم میل مخالفان و ناراضیان امیرالمومنین و مولای همه ی مردم می باشد.

ابن کوّا که از طرفی ریزش خون دست بریده شده را میدید و از سوی دیگر این القای زیبا را می شنید،

با تعجب گفت:«او دستت را بریده و تو چنین مدح و ستایش او را میکنی ؟»

آنگاه ابن کوّا با سرعت بر امیرالمومنین علیه السلام وارد شد و گفت :چیز عجیبی دیده ام .

و جریان را کاملا برای حضرت نقل کرد .وقتی حضرت امیر علیه السلام جریان را شنیدند،

با امام مجتبی علیه السلام فرمودند «برو و عموی سیاه پوستت را بیاور »

امام حسن علیه السلام رفتند و او را نزد پدرشان حاضر کردند .حضرت رو به کرده،

فرمودند: ای مرد! من دست راستت را قطع کرده ام و تو حمد و ثنای مرا میگویی ؟»

مرد سیاه با قلبی لرزان گفت: «یا امیرالمومنین ! چگونه شما را ثنا نگویم و

حال آنکه حبّ و دوستی شما با گوشت و خون من مخلوط شده است ؟

به خدا قسم که دستم را قطع نکردید مگر به خاطر اینکه من از عقاب خداوند در آخرت نجات پیدا کرده باشم »

در اینجا امیرالمومنین علیه السلام که حجت خدا بر روی زمین و صاحب همه ی

قدرتها و معجزاتی بودند که خداوند به انبیاء پیشین عطاکرده بود. فرمودند :«دست

بریده را بده » سپس آن را گرفتند و بر موضع قطع شده قرار دادند و با عبای خود آن

را پوشاندند و آنگاه به درگاه الهی دعایی کردند ،سپس عبا را از روی دست برداشتند و

فرمودند :«ای رگ و عروق همانگونه باش که بودی »

در این وقت مرد سیاه پوست با مشاهده ی دست سالم شده خود برخاست و گفت:

«به خدا و محمد صلی الله علیه وآله فرستاده اش و به علی علیه السلام همان

کس که می تواند دست بریده را پس از آنکه از رگ و پوست خود جدا شد به جای

خود برگرداند ایمان دارم » .سپس خود را به روی  قدم های حضرت انداخت و گفت :

«پدر و مادرم فدای تو باد ! ای وارث علم پیامبر صلی الله علیه وآله  »

ای اهل عالم بدانید این است مولای ما

منابع:

بحارالانوار ،ج 40، ص 281

تفسیر فخر رازی ،  ج  21،  ص 88

 1 نظر

فضائلی که کسی طاقت آن را ندارد.

04 شهریور 1393 توسط یثربی


قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم:

والذی نفسی بیده لولا ان تقول طوائف من امتی فیک ما قالت النصاری فی ابن مریم لقلت الیوم فیک مقالاً لاتمر بملا المسلمین إلا اخذوا التراب من تحت قدمیک للبرکة

قسم به آنکه جانم در دست اوست اگر طایفه هایی از امت من درباره تونمی گفتند آنچه نصاری درباره عیسی گفتند هر آینه امروز در شأن تو سخنانی می گفتم که عبور نکنی بر جماعتی از مسلمین مگر این که خاک زیر پای تو را برای تبرک برگیرند.

منابع:

شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۹، ص۱۶۸ و ج۱۸، ص۲۸۲؛

مجمع الزوائد هیثمی، ج۹، ص۱۳۱؛

المعجم الکبیر طبرانی، ج۱، ص۳۲۰؛

 نظر دهید »

نگاه کردن به چهره امیرالمؤمنین علیه السلام عبادت است.

04 شهریور 1393 توسط یثربی

عن عائشة قالت: رأَیت أَبابکر یکثر النَظر إلى وجه علیّ بن أبی طالب فقلتُ: یا أَبة إنّک لتکثر النَّظر إِلى علیِّ بن أَبی طالب فقال لی: یا بنیة سمعت رسول اللَّه یقول: النظر إلى وجه علیّ عبادة

از عائشه نقل شده است که گفت: دیدم که ابوبکر زیاد به چهرۀ امیرالمؤمنین علیه السلام نگاه مى‌کند، پس گفتم: اى پدر! شما زیاد به چهره على بن‌أبى طالب نگاه مى‌کنى! پس به من گفت: اى دخترم! از رسول خدا شندیم که مى‌گفت: نگاه کردن به چهره على عبادت است.

منابع:

الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة، ج2، ص517، مؤسسة الرسالة.

المعجم الکبیر، ج10، ص76، ح10006، مکتبة الزهرا.

المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص152، ح4682، دار الکتب العلمیة؛

البدایه و النهایه، ج 7، ص 358.

تاریخ الخلفاء، ص 172.

تاریخ دمشق، ج 2، ص 391، حدیث 895.

 نظر دهید »

فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام

01 شهریور 1393 توسط یثربی

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:

همانا خداوند برای برادرم علی بن ابیطالب سلام الله علیه فضائلی قرار داده است که قابل شمارش نمی باشد، پس هر کس یکی از آن فضائل را بیان کند در حالی که اقرار به آن کند، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می بخشد و هر کس بنویسد یکی از این فضائل را، تا زمانی که این نوشته باقی باشد، ملائکه برای کاتب آن استغفار می کنند.
وهر کس بشنود یکی از فضائل او را، خداوند گناهانی که به واسطه زبان مرتکب شده را می بخشد وهر کس نگاه کند به نوشته ای که در آن فضائل علی علیه السلام نوشته شده باشد، خداوند گناهانی که به واسطه چشم مرتکب آن شده را می بخشد.
مأته منقبه، ابن شاذان قمّی، فضیلت یکصدم

 2 نظر

السلام علیک یا حمزة بن عبدالمطلب

20 مرداد 1393 توسط یثربی

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4

در این روز جناب حمزه بن عبدالمطلب سلام الله علیه عموی پیامبر به شهادت رسید. آن حضرت برادر رضاعی پیامبر صلی الله علیه و آله بود، چون آن دو بزرگوار از زنی به نام ثویبه شیر خورده بودند. آن حضرت مردی شجاع و با هیبت بود و در این جنگ بدست وحشی و به دستور هند همسر ابوسفیان کشته شد. هند به خاطر کشته شدن پدر و برادر و عمویش در جنگ بدر، ابتدا قصد نبش قبر پیامبر را داشت ولی کفار قریش از ترس نبش قبور امواتشان مانع شدند. او وحشی را با وعده هایی به کشتن پیامبر و امیرالمؤمنین و حمزه علیهم السلام تحریک کرد. وحشی گفت: از کشتن پیامبر و پسر عمویش علی علیه السلام عاجزم ولی برای کشتن حمزه کمین می­ کنم. او در میدان جنگ با نیزه ای بر سینه و یا شکم مبارک حضرت زد و آن حضرت را به شهادت رساند. وقتی خبر به هند رسید، آن خبیث دستور داد سینه آن حضرت را بشکافد و جگر مبارک آن حضرت را بیرون آورد. وقتی خواست به جگر مبارک آن حضرت دندان بزند. دندانهای نحسش کارگر نشد. همچنین هند گوشها و بینی و … آن حضرت را جدا کرد و به گردن انداخت. پیامبر وقتی آن حضرت را با آن وضع دیدند، گریستند و عبای مبارک را روی او کشیدند که خواهرش صفیه او را به این حال نبیند و فرمودند: « یا عم رسول الله و اسد الله و اسد رسوله … یا فاعل الخیرات، کاشف الکربات … » و همچنین فرمودند: « ولکن حمزه لا بواکی له … » « و اما حمزه گریه کن ندارد… » . امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها و صفیه و دیگران بر او گریستند و در واقع اولین مجلس عزا در صدر اسلام برای حمزه بپا شد و او را در احد به خاک سپردند. بعد از چهل سال که معاویه خواست نهری از احد عبور دهد با قبر حضرت حمزه برخورد نمود و سر بیلها به پای حضرت حمزه برخورد کرد و فورا خون جاری شد.

حضرت رضا علیه السلام به نقل از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: « بهترین برادران من امیرالمؤمنین علیه السلام و بهترین عموهای من حمزه سلام الله علیه است.

 1 نظر

درد دل باامام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

29 تیر 1393 توسط یثربی

چشمم به انتظار تو تر شد نيامدي

اشكم شبيه خون جگر شد نيامدي

گفتم غروب جمعه تو از راه مي رسي

عمرم در اين قرار به سر شد نيامدي

تا خواستم به جاده ي وصل تو رو كنم

غفلت مرا رفيق سفر شد نيامدي

در مسجديم وطاعت اين ماه شغل ماست

بي قبله هر نماز به سر شد نيامدي

اين نفس بد مرام مرا خوار و زار كرد

روز و شبم به لغو سپر شد نيامدي

رسوايي گداي تو از حد گذشته است

عمرم به هر گناه هدر شد نيامدي

از ما گناه سر زد و تو شاهدش شدي

ديدي دلم به راه دگر شد نيامدي

خسران زده كسي است كه از يار غافل است

بي تو دعا بدون اثر شد نيامدي

از ما كه منفعت نرسيده براي تو

هر چه ز ما رسيده ضرر شد نيامدي

گفتيم لا اقل سر افطار مي رسي

ديده به راه ماند و سحر شد نيامدي

 نظر دهید »

السلام علیک یا صاحب العصر و الزمان

24 خرداد 1393 توسط یثربی

آیا تاکنون به این فکر کرده اید که چه عواملی ما را از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف جدا کرده و ما از او غافل شده ایم؟

امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در این رابطه می فرمایند: فما یحبسنا عنهم إلا ما یتصل بنا ممّا نکرهه و لا نؤثره منهم (بحارالانوار ج 53 ص 176) آنچه که ما را از شیعیان دور نگاه داشته، گناهان و خطاهایی است که مرتکب می شوند و ما چنین انتظاری از آنان نداشتیم.

یک منتظر واقعی می کوشد تا لحظه به لحظه کردار خویش را با خواست مولایش تطبیق دهد و با فاصله گرفتن از گناه و قدم برداشتن در صراط مستقیم، خود را به محضر حجت زمان نزدیکتر سازد.

اما چگونه می توان از تندباد گناه در امان ماند؟ امیرالمؤمنین علیه السلام در مناجات شعبانیه خویش، می فرمایند: إلهی لم یکن لی حول فانتقل به عن معصیتک إلا فی وقت ایقظتنی لمحبتک؛ (مفاتیح الجنان، مناجات شعبانیه) پروردگارا، هیچ نیرویی در اختیار ندارم که با آن از ارتکاب گناهان باز گردم مگر آن زمانی که مرا برای محبت با خودت بیدار کنی.

آری، کلید ترک گناه عشق و محبت به خداوند است و این در گروی عشق و محبت به حجت اوست. اگر می خواهیم برای همیشه از دام گناه رهایی پیدا کنیم و از چاه ظلمانی غیبت نجات یابیم، باید به ریسمان محبت و مودت و توسل به حجت خدا یعنی حضرت بقیة الله الاعظم علیه السلام متمسک شویم.

 نظر دهید »

میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام

19 خرداد 1393 توسط یثربی

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4

دوباره آسمان گشته پر از شور

 

به شوق دیدن یک هاله نور

 

 

زعرش تا فرش، ملک دامن گرفته

 

 

همه عالم ز شوقش جان گرفته

 

 

همه چشم انتظار لحظه ­ای ناب

 

 

طلوع بی فروغ پور ارباب

 

 

حسین ارباب عالم، مرد مردان

 

 

بگوید زیر لب تسبیح یزدان

 

 

علی اکبر نهاده نام آن گل

 

 

که عالم گیرد از دستش توسل

 

 

سراسر بوی جنت می­دهد او

 

 

زعرش کبریایی سوی امت می­رسد او

 

 

بگیرد روی دستان پدر جا

 

 

رباید بوسه از لبهای لیلا

 

 

گهی باشد به روی دست عباس

 

 

گهی خوابد به روی دامن یاس

 

 

شود از روز اول یار بابا

 

 

شب و روزش همه غمخوار بابا

 

 

همه عشق و همه دنیای بابا

 

 

قدم بنهادنش رؤیای بابا

 

 

فلک ای کاش ساکن می­شد آن روز

 

 

ز جور و ظلم مانع می­شد آن روز

 

 

شعراز: فاطمه نوحی طلبه پایه پنجم

 

 1 نظر

مبعث پیامبر صلی الله علیه و آله

06 خرداد 1393 توسط یثربی

مبعث مبارک پیامبر در سن 40 سالگی و آغاز نزول قرآن بر پیامبر صلی الله علیه و آله در این روز بوده است.

این روز یکی از اعیاد بزرگ است و روزی است که حضرت رسول به رسالت مبعوث گردید.

در این روز صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت آن حضرت و نیز زیارت آن حضرت و زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام وارد شده است.

 3 نظر

نوروز فاطمی

26 اسفند 1392 توسط یثربی

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4

نوروز مانند شب تار است یاران

چشم بهار از گریه خونبار است یاران

جایی که اشک مصطفی ازدیده جاریست

گل هم به چشم دوستان خار است یاران

تبریک در ماه غم زهرا حرام است

مهدی از این تبریک بیزار است یاران

بی معرفت باشم اگر تبریک گویم

وقتی که پیغمبر عزا دار است یاران

تبریک چون گویم که دخت مصطفی را

خونِ جگر جاری به رخسار است یاران

راه گلستان را به روی دل ببندید

زهرا میان درب و دیوار است یاران

زهراست برما مادرو باید بدانیم

مادر به ما ، در حشر غمخوار است یاران

بلبل شده در بوستان هم ناله با گل

گل ،  زارتر ازگل به گلزار است یاران

ما چون خریدار غم زهرا نباشیم

زهرا غم مارا خریدار است یاران

روزی که از فرزند مادر می گریزد

زهرا برای شیعیان یار است یاران

دریایی از خون جاری از چشم تر ماست

نوروز ایام عزای مادر ماست

 نظر دهید »

ولادت حضرت زینب سلام الله علیها

17 اسفند 1392 توسط یثربی



 


ولادت


 


ثمره ازدواج مبارک حضرت امیرالمومنین علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها پنج فرزند به نام های حسن، حسین، زینب، ام کلثوم و محسنعلیهم السلام است. حضرت زینب سلام الله علیها، سومین فرزند مهد ولایت است که به احتمال قوی در سال ششم هجرت در مدینه چشم به جهان گشود.



زینت پدر
زینب، یعنی زینت پدر و این نامی است که خداوند برای دختری انتخاب کرد ، که با انجام رسالت خویش زینت بخش تاریخ شد و موجب افتخار و سرافرازی خاندان وحی و ولایت گشت. و این است که نام زینب در تاریخ کربلا که تاریخ جاودانگی اسلام و تشیع است، به خاطر فداکاری‌هایش، زیبا،‌درخشان و جاودانی است.
نامی آسمانی
هنگام ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها ، چون رسول خدا صلّی الله علیه و آله در سفر بود، حضرت فاطمه سلام الله علیها از همسرش حضرت علی علیه السلام درخواست کرد که نامی برای فرزندشان انتخاب کند. حضرت علی علیه السلام در جواب فرمود: من بر پدرت سبقت نمی‌گیرم، صبر می‌کنیم تا پیامبر از سفر برگردد. چون پیامبر صلّی الله علیه و آله بازگشت و خبر ولادت نوزاد را از زبان امیرالمؤمنین علیه السلام شنید فرمود: فرزندان فاطمه فرزندان منند ولی خداوند درباره آنان تصمیم می‌گیرد. بعد از آن جبرئیل نازل شد و پیام آورد که خداوند سلام می‌رساند و می‌فرماید: نام این دختر را زینب بگذارید که این نام را در لوح محفوظ نوشته‌ام. آنگاه رسول خدا حضرت زینب سلام الله علیها را گرفت و بوسید و فرمود: توصیه می‌کنم که همه این دختر را احترام کنند، که او مانند حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها است. یعنی همان گونه که فداکاری های حضرت خدیجه سلام الله علیها در پیشبرد اهداف پیامبر و اسلام بسیار ثمربخش بود، ایثار، صبر و استقامت حضرت زینب سلام الله علیها در راه خدا نیز در بقا و جاودانگی اسلام از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.



در دامان عطوفت
این پنج سال فرصتی بود که حضرت زینب سلام الله علیها از تابش نور وجود پیامبر بهره گیرد و پیامبر رحمت، او را در دامان مهر و عطوفت خود نوازش کند و از جرعه‌های معرفت سیراب سازد و حدیث صبر و استقامت در دفتر وجودش بنگارد. چرا که پیامبر صلّی الله علیه وآله بر مصیبت ها و ناگواری های مسیر زندگی حضرت زینب سلام الله علیها به خوبی واقف بود و می دانست که تاب تحمل این رنج‌ها و حوادث ناگوار را تنها روحی بلند و قلبی چون کوه و دلی سرشار از عشق به خدا خواهد داشت. گویا مصیبت و سختی، با سرنوشت زینب عجین گشته و خداوند صبر و پایداری را در او جلوه‌گر ساخته است تا اسوه و الگویی برای همه پویندگان راه خدا باشد.



فضائل حضرت زینب سلام الله علیها



1)حضرت زينب سلام الله علیها در حدود شش سالگي، خطبه غرا و طولاني مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها را که در مسجد النبي، پيرامون فدک و رهبري حضرت علي علیه السلام ايراد کرد، حفظ نموده بود، براي آيندگان روايت مي کرد، با اينکه آن خطبه هم مشروح و طولاني است و هم واژه ها و جمله هاي دشوار و پر معني و بسيار در سطح بالا دارد و اين از عجايب روزگار است و ديگران آن خطبه را از حضرت زينب سلام الله علیها


نقل نموده اند.


 


2)فاضل گرامي سيد نورالدين جزايري در کتاب خود «خصايص ‍ الزينبيه» چنين نقل مي کند:«روزگاري که اميرالمؤمنين علیه السلام در کوفه بود، حضرت زينب سلام الله علیها در خانه اش مجلسي داشت که براي زنها قرآن تفسير و معني آن را آشکار مي کرد. روزي «کهيعص» را تفسير مي نمود که ناگاه اميرالمؤمنين علیه السلام به خانه او آمد و فرمود: اي نور و روشني دو چشمانم! شنيدم براي زن ها «کهيعص» را تفسير مي نمايي؟ حضرت زينب h گفت: آري. اميرالمؤمنين علیه السلام فرمود: اين رمز و نشانه اي است براي مصيبت و اندوهي که به شما عترت و فرزندان رسول خداصلّی الله علیه و آله روي مي آورد. پس از آن مصايب و اندوه ها را شرح داد و آشکار ساخت. پس آنگاه حضرت زينب سلام الله علیها گريه کرد.


 


 نظر دهید »

فرحه الزهرا مبارک

30 دی 1392 توسط یثربی

مولا به دلش شور و هوایی دارد                 پیوسته به لب ذکر و دعایی دارد

آهسته به گوش فاطمه این را گفت                لعنت به عمر عجب صفایی دارد

******

راحتی زندگی  و بندگی و اوج نشاط              راحت وقت ممات و گذر از روی صراط

ذکر مخصوص به خود دارد و آن ذکر این است   برعمر لعنت و بر آل محمد صلوات

 نظر دهید »

امان از دل زینب

24 آبان 1392 توسط یثربی

ای همسفر زینب رفتیم و خداحافظ                ای تاج سر زینب، رفتیم و خداحافظ

گر مانده تو را پیکر، در کرب و بلا بی سر      ما با سر بی معجر، رفتیم و خداحافظ

 3 نظر

عید غدیر

03 آبان 1392 توسط یثربی

15.00

روز غدیر روزی است که خداوند متعال ولایت را بر آسمانهای هفتگانه عرضه کرد، پس اهل آسمان هفتم زودتر از دیگران قبول کردند و به این جهت آن را به عرش زینت داد. پس اهل آسمان چهارم از دیگران پیشی گرفتند و خداوند آن را به بیت المعمور زیور بخشید. آنگاه اهل آسمان دنیا سبقت گرفتند و آن را به کواکب آراسته کرد. سپس خداوند ولایت را بر زمین ها عرضه کرد و زمین مکه در قبول آن پیشی گرفت، آن را به کعبه زینت داده و بعد مدینه و آن را به پیامبر(صلی الله علیه و آله) مزین گردانید. پس از آن کوفه و آن را به امیرالمؤمنین(علیه السلام) مشرف نمودند، به کوهها عرضه شد و سه کوه عقیق، فیروز و یاقوت پیشی گرفتند و به این نامها اختصاص یافتند و از بهترین زیور آلات شدند و کوههای دیگر با قبول ولایت دارای معادن طلا و نقره شدند و هرچه اقرار به ولایت نکرد، چیزی از آن نرویید و در این روز ولایت به آبها عرضه شد و هر آبی که پذیرفت گوارا گردید و آبی که قبول نکرد، شور و تلخ شد و همچنین بر گیاهان عرضه شد، پس هرکدام پذیرفته شیرین و نیکو و آنچه قبول نکرد تلخ گردید. سپس ولایت در این روز بر پرندگان عرضه شد، آنها که قبول کردند خوش آواز و گویا و هرکدام انکار نمودند لال گردیدند و مثل مؤمنین در پذیرش ولایت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در روز (عید) غدیر خم همانند ملائکه است در سجودشان بر آدم و مثل کسی که قبول ولایت نکرد در غدیر خم مثل ابلیس است.

صاحب غدیر امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: … شگفتا! چگونه این امت دلباخته (آن سه) شده اند؟ چه محبتی به آنها و پیروان آنها دارند؟ محبت به کسانی آنها را از راه خدا باز داشته از دین برگرداند! به خدا سوگند اگر تا قیامت سرپا ایستاده و خاکستر بر سر بریزند وبا تضرع و زاری بر کسانی که سبب گمراهی آنها شده و آنها را از راه خدا باز داشته اند و جهنمیشان نموده اند نفرین کنند و تا روز قیامت به این کار ادامه دهند باز نتوانسته اند آنچنان که باید آنان را لعن کنند!!

عید ولایت بر تمام شیعیان مولا امیرالمؤمنین علیه السلام مبارک باد.

 نظر دهید »

پیوند نور با نور

19 مهر 1392 توسط یثربی

لباس یاس بر تن کرد زهرا ، کنار دست او بنشست مولا
محمد خطبه خواند زهرا بلی گفت، غلط گفتم بلی نه یا علی گفت …

 نظر دهید »
24 مرداد 1392 توسط یثربی

بقیع بهشت گمشده

در فضیلت بقیع احادیث متعددی از رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) نقل گردیده است. درحدیثی چنین فرمود: «از بقیع هفتاد هزار نفر که صورتشان مانند ماه شب چهارده است محشور خواهد شد وبدون حساب وارد بهشت می شوند.»

ودر حدیثی دیگر چنین آمده است: که رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) در بقیع حضور می یافت واهل قبور را این گونه مورد خطاب قرار می داد: درود بر شما، خدا ما وشما را بیا مرزد وشما پیش آهنگان ما بودید وما هم در پی شما خواهیم آمد.

بقیع تا یکصد سال پیش، دیوار وحصاری نداشت، اما اکنون با دیواری بلند محصور گشته واز گذشته تا کنون، مسلمانان از هر فرقه و مذهبی پس از زیارت پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) به آنجا رفته واهل بیت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) ودیگر آرمیدگان دراین مکان مقدس را زیارت می کنند.

توجه والیان به قبرستان بقیع

والیان مدینه در طول تاریخ، مقابر اهل بیت(علیهم السلام)،همسران گرامی پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) ویاران آن حضرت وتابعین مشهور مدفون در بقیع را، با سنگ نوشته های هنری وبناهای عظیم وضریح های ثمین، مشخص ودر باز سازی ها وباز آفرینی ها، پیوسته حراست وحفاظت از آنها را برعهده می گرفتند. تا پیش از سلطه وهابیان برحجاز، تصاویر گویا وروشنی از این مکان مقدس وبناهای ساخته شده درآن، به یادگارمانده که نمونه ای از آن تصاویر«ابراهیم رفعت پاشا» درسالهای 1318 تا 1325 ه.ق.می باشد. پس از تسلط سعودیان بر حجاز، با توجه به پیوند فکری ومذهبی آنان با محمد بن عبد الوهاب ، در هر شهر ومنطقه ای که وارد می شدند، آثار وابنیه ساخته شده بر روی قبور بزرگان صدر اسلام را خراب و ویران می کردند.
وهابیان بار نخست در سال 1221 ه.ق بخشی از بناهای قبرستان بقیع را ویران نموده و سپس با تکمیل سلطه خود بر حجاز در شوال 1433 ه.ق کلیه این بناها وگنبد ها وآثار را ویران واموال واشیای گرانقیمت موجود در این اماکن را به تاراج بردند ونه تنها در مدینه، بلکه در هر جا گنبد وبارگاهی وزیارتگاهی،بود به ویرانی آن اقدام کردند. از جمله تخریب ها، از بین بردن مرقد مطهر چهار امام معصوم(علیهم السلام)، گنبد مرقد مطهر جناب عبدالله وآمنه، پدر ومادر حضرت رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) ونیز مزار همسران آن بزرگوار، قبر مالک، قبر حمزه عموی گرامی پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) بود که با بیان شروطی برای اهل مدینه و درصورت پذیرش آنها ، تعرضی نسبت به آنان نداشته باشند آن شروط عبارتند:
-باید پرستش پروردگار متعال براساس معتقدات آیین وهابیت انجام پذیرد.!!!
-بایداحترام حضرت رسول(صلی الله علیه آله وسلم) بر اساس معیار هایی که از طرف پیشوای وهابیان معین و مقرر گشته، رعایت گردد.!!!
-باید گنبد وبارگاه همه مقابر و مراقدی که در داخل مدینه منوره ویا در نواحی آن موجود است، تخریب گردد.!!!
-همه باید دین وآیین نیاکان خود را ترک نموده، به دین وآیین وهابیت در آیند وپس از این ، براساس آیین وهابیت به احکام دین عمل نمایند.!!!
-هر کس باید معتقد شود که به محمد بن عبد الوهاب از سوی خداوند رحمان الهام شده، آیین او مذهب حق می باشد وباید او را به عنوان مجدد دین واحیا گر مذهب بشناساند.!!!
-کسانی که در دین نیاکان خود پایداری نشان دهند و آیین وهابیت را نپذیرند، باید با ابزار خشم و غضب واجرای جور ستم در تنگنا قرار گیرند واهانت وتحقیر شوند.
-علمایی را که از پذیرش آیین وهابیت سر بازمی زنند، باید به قتل برسانند ویا مخفیگاه آنان را به امرای وهابی گزارش کنند.!!!
-وهابیانی را که برای حفاظت از حصار مدینه تعیین خواهند شد، به داخل حصار راه دهند.
-هر گونه امر ونهی که از وهابیان، در مورد مسائل مذهبی وسیاسی اعلام شود، هر قدر سخت و توانفرسا باشد، باید از صمیم دل پذیرا شوند و اجرا کنند ودر احترام فوق العاده امرای وهابی بکوشند!!!
آری،اینها همان بند های است که برای رهایی ما شیعیان نوشته شد، بند هایی که سنگینی اش از غل جامعه سخت ترو وحشتناک تر بود
مولای غریبمان! تا آخرین قطره های خون خود در راه دفاع از تو جانبازی خواهیم کرد.مولا جان! شیفتگان کویت را پذیرا باش.

 نظر دهید »

شقى باد آن بنده

08 مرداد 1392 توسط یثربی

شقى باد آن بنده
رسول خدا - صلى الله عليه و آله - روزى بر پايه اول منبر بالا رفت و سه مرتبه فرمود: آمين . وقتى بر منبر بالا رفت ، فرمود: چون به درجه اول بالا رفتم ، جبرييل گفت : شقى باد بنده اى كه (ماه ) رمضان را دريابد، و (ماه ) رمضان به آخر رسد، و آمرزيده نشود!
من گفتم : آمين .
سپس گفت : شقى باد بنده اى كه پدر و مادر يا يكى از ايشان را درك نمايد، و باعث داخل شدن آن كس در بهشت نگردد!
من گفتم : آمين .
بعد گفت : شقى باد بنده اى كه تو در نزد او مذكور شوى ، و بر تو صلوات نفرستد!
من گفتم : آمين

 نظر دهید »

علی دانم چرا ...

07 مرداد 1392 توسط یثربی

علی دانم چرا فزت ورب الکبه گفتی
علی دانم چرا در سفره عقدت،
که یک سجاده بودی در دل محراب،
برای وصل معشوقت،
بسان عاشقان، لبیک را گفتی،
***
چرا که بعد پیغمبر،
وبعد همسرت زهرا
کسی محرم نمی دیدی
که راز خویش را گویی
ولیکن نیمه شب
ره در بیابان می نمودی
سر میان چاه می کردی
و راز دل به چاه آب می گفتی
***
علی راحت شدی از مارقی
از ناکثین
از قاسطین
علی راحت شدی از آن دنی مردم،
***
همانها که به صفین در دلت خونها نمودند
در صف میدان
همانها که به محض دیدن قرآن
به روی نیزه دشمن
سلاح خود به زیر آورده و اعلام بنمودند
آتش بس !
وتو فرمانده لشکر
وتوآوای پیغمبر
به آنها بانگ در دادی :
که ای مردم،
منم قرآن .
واین قرآن که می بینی برسر نیزه
فریب است وریا کاری
ولی افسوس
صد افسوس
هزار افسوس!!!
که آن کج فهم ها،
آن بی شعوران
برسرت فریادها کردند.
که ما وجنگ با قرآن ؟؟؟!!!
***
علی راحت شدی از آن دنی مردم
همانها که به نام یاری اسلام
به منبرها همی رفته
به تو دشنام میدادند.
ومی گفتند این مردم :
علی در خط رهبر نیست،
علی یار پیمبر نیست
عجب ، هیهات !
***
علی راحت شدی از خون دل خوردن
علی راحت شدی از شقشقیه گفتن و
در چشم خارو
استخوان درحلق ودر بین هزاران مسلم و
در خانه تک ماندن.





 نظر دهید »

فزت و رب الکعبه

05 مرداد 1392 توسط یثربی

فزت ورب الکعبه
در سال چهلم گروهی از خوارج در مکه جمع شدند و بر کشتگان نهروان گریستند. سه نفر از آنان با هم، پیمان بستند که در یک شب حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و عمروعاص و معاویه را بکشند.
ابن ملجم مرادی « لعنت الله علیه » کشتن حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را بر عهده گرفت و وارد کوفه شد وبا کمک قطام بنت أخضر که ابن ملجم قصد ازدواج با او را داشت، وبا همدستی شبیب بن بجره و وردان بن مجاله تصمیم خود را عملی کردند.
در صبح نوزدهم بعد از اذان صبح، حضرت امیر المؤمنین علیه السلام وارد مسجد شدند وصدای نازنین ایشان به « یا ایها الناس، الصلاة » بلند شد.
سپس آن حضرت مشغول نماز شد. هنگامی که در رکعت اول سر مبارک را از سجده برداشت، شبیب بر آن حضرت حمله ور شد، ولی شمشیرش خطا کرد. بلا فاصله ابن ملجم « لعنت الله علیه » حمله کرد و شمشیر او فرق مبارک آن حضرت را شکافت ومحاسن شریفش به خون دل، خضاب شد وصدای مبارکش بلند شد : « بسم الله وبالله وعلی ملّه رسول الله، فزت ورب الکعبه »
صدای جبرئیل بلند شد : « تهمدت والله ارکان الهدی وانطمست أعلام التقی وانفصمت العروة الوثقی، قتل
ابن عمّ المصطفی، قتل الوصی المجتبی، قتل علی المرتضی، قتله أشقی الا شقیاء».

 1 نظر

ازدواج حضرت خديجه سلام الله عليها وتحريف تاريخ

14 بهمن 1391 توسط یثربی


افراد زيادي مانند عقبة بن ابي معيط وابن ابي شهاب که هر يک چهارصد کنيز وغلام و خدمتكارداشتند، وابوجهل وابوسفيان وديگربزرگان عرب آن روزبه خواستگاري آن حضرت آمدند؛ ولي آن حضرت قبول نفرمودند وهيچ شوهري اختيار نکردندوباکره وعذراءبودند1تا سرانجام خودشان درسن 25يا28 سالگي2پيشنهاد ازدواج به پيامبر صلي الله عليه وآله دادند واين ازدواج مبارک با آداب ومراسم خاصي انجام شد.


1.مناقب آل ابي طالب عليهم السلام ج 1،ص 206.بحارالانوار :ج 22،ص 191.الخصائص الفاطمية عليهاالسلام:ج1،ص 497،439. قاموس الرجال :ج 10 ،ص431.ازدواج النبي صلي الله عليه وآله وبناته:ص29-27.الصحيح من السيرة:ج2 ،ص 122.دلائل النبوة اصفهاني:ص178.

2.الصحيح من السيرة:ج 2،ص 150-117.ازدواج النبي صلي الله عليه وآله وبناته: ص 30.

 نظر دهید »
06 مهر 1391 توسط یثربی

ميلاد سراسر نور هشتمين امام همام شمس الشموس حضرت علي بن موسي الرضا المرتضي (عليه آلاف التحية و الثناء) بر تمامي شيعيان و دوستداران حضرتش مباركباد.

 

 4 نظر
03 تیر 1391 توسط یثربی

 

 

شعبــان شد و پیک عشق از راه آمد

عطــر نفس بقيـــــة اللــــه آمـــــــــد

با جلوه سجاد، ابوالفضل و حسين

يك ماه و سه خورشيد در اين ماه آمد

 

حلول ماه شعبان المعظم و اعیاد سعید شعبانیه بر تمام

ولایت مداران مبارك باد.

 3 نظر

علم اهل بیت(علیهم السلام)

30 فروردین 1391 توسط یثربی

علی بن محمد نوفلی از حضرت امام هادی(علیه السلام) روایت می فرماید:

اسمُ الله الاعظمُ ثلاثةٌ و سبعون حرفاً. و إنّما کانَ عند آصف منه حرفٌ واحدٌ، فَتکلّم به فَانخَرَقَت لَهُ الارض فیما بینه و بینَ سَبا، فَتناوَلَ عرش بلقیس حتّی صیَّرهُ إلی سلیمان ثمّ بسطت له الارض فی أقلّ مِن طرفةَ عینٍ، و عندنا أهل البیت(علیهم السلام) منه اثنان و سبعون حرفاً، و حرفٌ واحدٌ عند الله عزّ و جلّ استأثر بِهِ فی علم الغیب.

اسم اعظم الهی هفتاد و سه حرف است، نزد آصف بن برخیا فقط یک حرف بود که با خواندن آن زمین میان او و ملکه سبا درنوردیده شد و تخت بلقیس را نزد سلیمان پیغمبر(علیه السلام) آورد، آنگاه زمین گسترده گردید و این در کمتر از یک چشم برهم نهادن صورت گرفت، ولی از آن اسم اعظم در نزد ما اهل البیت(علیهم السلام) هفتاد و دو حرف است و یک حرف آن نزد خداوند است که آن را در علم غیب خویش برگزیده است.

(کشف الغمة، ج2، ص385 و بحارالانوار، ج50، ص176)

 3 نظر
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث
  • اخلاقی
  • بانوی عالمین
  • اخبار مدرسه
  • اهل البیت(علیهم السلام)
  • بدون موضوع
  • امامزادگان

ذکر ایام

ابزار

تاریخ

تاریخ روز

جعبه حدیث

تمزها

ثانیه شمار غیبت

log

ساعت

آمار

آمارگیر وبلاگ

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس