07 شهریور 1393 توسط یثربی
اشعار گوهر بار آیت الله وحید خراسانی:
ای دختر عقل و خواهر دین وی گوهر درج عزّ و تمکین
عصمت شده پایبند مویت ای علم و عمل مقیم کویت
ای میوه شاخسار توحید همشیره ماه و دخت و خورشید
وی گوهر تاج آدمیت فرخنده نگین خاتمیت
شیطان به خاطب قم براندند پس تخت تو را به قم نشاندند
کاین خانه بهشت و جای حواست ناموس خدای جایش اینجاست
اندر حرم تو عقل مات است زین خاک که چشمه حیات است
جسمی که در این زمین نهان است جانی است که در تن جهان است
این ماه منیر و مِهر تابان عکسی بود از قم و خراسان
ایران شده نور بخش ارواح مشکاة صفت به این دو مصباح
از این دو حرم دلا چه پرسی حق داند و وصف عرش و کرسی
هرکس به درت به یک امیدی است محتاج تر از همه وحیدی است.