فزت و رب الکعبه
فزت ورب الکعبه
در سال چهلم گروهی از خوارج در مکه جمع شدند و بر کشتگان نهروان گریستند. سه نفر از آنان با هم، پیمان بستند که در یک شب حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و عمروعاص و معاویه را بکشند.
ابن ملجم مرادی « لعنت الله علیه » کشتن حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را بر عهده گرفت و وارد کوفه شد وبا کمک قطام بنت أخضر که ابن ملجم قصد ازدواج با او را داشت، وبا همدستی شبیب بن بجره و وردان بن مجاله تصمیم خود را عملی کردند.
در صبح نوزدهم بعد از اذان صبح، حضرت امیر المؤمنین علیه السلام وارد مسجد شدند وصدای نازنین ایشان به « یا ایها الناس، الصلاة » بلند شد.
سپس آن حضرت مشغول نماز شد. هنگامی که در رکعت اول سر مبارک را از سجده برداشت، شبیب بر آن حضرت حمله ور شد، ولی شمشیرش خطا کرد. بلا فاصله ابن ملجم « لعنت الله علیه » حمله کرد و شمشیر او فرق مبارک آن حضرت را شکافت ومحاسن شریفش به خون دل، خضاب شد وصدای مبارکش بلند شد : « بسم الله وبالله وعلی ملّه رسول الله، فزت ورب الکعبه »
صدای جبرئیل بلند شد : « تهمدت والله ارکان الهدی وانطمست أعلام التقی وانفصمت العروة الوثقی، قتل
ابن عمّ المصطفی، قتل الوصی المجتبی، قتل علی المرتضی، قتله أشقی الا شقیاء».